به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فلسفه ملال» نوشته لارس اسوِنسن با ترجمه افشین خاکباز به تازگی توسط نشر نو به چاپ پنجم رسیده است. این کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه فلسفه زندگی» است که توسط این ناشر چاپ میشود.
نویسنده کتاب درباره چرایی نوشتن آن، ملال عمیقی را ذکر کرده که او را گرفتار خودش کرده بوده است. اما آنچه باعث شده اهمیت چنین موضوعی را درک کند، مرگ یکی از دوستان نزدیکش به دلیل مشکلات ناشی از ملال بوده است. لارس اسونسن معتقد است در دل فرهنگ ملال زندگی میکنیم، و «فلسفه ملال» تلاش فروتنانهاش برای کنار آمدن با این فرهنگ است. متن این کتاب، در واقع مقالهای است که او در دورانی نوشته که توجهش را به مساله فراغت معطوف کرده بود: «پس از پایان یک طرح پژوهشی طولانی میخواستم استراحت کنم... و دست به هیچ کاری نزنم. ولی معلوم شد که این کاری نشدنی است و نمیتوانم هیچ کاری نکنم. بنابراین فکر کردم بهتر است کاری بکنم و کتاب حاضر حاصل این فکر بود.»
ناشر کتاب پیش از شروع متن و پیشگفتار آن، به این نکته اشاره کرده که: خوانندگان محترم توجه دارند که مسئله ملال معضلی است که انسان معاصر را بیش از همیشه درگیر خود کرده است و بیتردید بخش مهمی از آن نتیجه استیلای تمدن مادهگرا و دور شدن انسان از معنویات است. روشن است که آراء و نظرات اندیشمندان غربی تابع مکتب فکری خاص هریک از آنهاست و جای نقد فراوان دارد.
به عقیده نویسنده این کتاب، ما انسانها اغلب برای بیان چیزهایی که ما را عذاب میدهند از مفاهیمی که به خوبی پرورده شده باشند، بیبهرهایم. در واقع، تعداد اندکی به دقت به مفهوم ملال اندیشیدهاند. معمولا ملال برچسبی سفید است که بر هرچه نتواند علاقه ما را برانگیزد میچسبانیم. ملال، بیش و پیش از هرچیز، بهجای اینکه موضوع اندیشههای نظاممند ما باشد چیزی است که با آن زندگی میکنیم. با این وجود میتوانیم بکوشیم تا مفهومهایی را برای ملال ایجاد کنیم تا بهتر بفهمیم هنگامی که در چنگال ملال گرفتاریم چه چیزی ما را عذاب میدهد. این کتاب برای این نوشته شده که مخاطب بیاندیشد ملال چیست، چه زمانی ایجاد میشود، چرا چنین است، چرا انسان به آن گرفتار میشود، چگونه بر او مستولی میشود و چرا نمیتوان با نیروی اراده بر آن غلبه کرد.
کتاب «فلسفه ملال» به غیر از «کلام آخر» که دو بخش «یادداشتها» و «نامنامه» را در بر میگیرد، ۴ بخش اصلی دارد که به ترتیب عبارتاند از: مسئله ملال، داستانهای ملال، پدیدارشناسی ملال، اخلاقِ ملال.
در بخش اول، این عناوین درج شدهاند: ملال به مثابه مشکلی فلسفی، ملال و فلسفه، ملال و معنا، ملال کار و فراغت، ملال و مرگ، انواع ملال، ملال و تازگی. در بخش دوم «داستانهای ملال» هم این عناوین مورد بررسی قرار گرفتهاند: «آکِدیا: ملال پیشامدرن»، «از پاسکال تا نیچه»، «ملال رومانتیک، از ویلیام لاول تا دیوانه آمریکایی»، «درباره ملال، جسم، فناوری و مرزشکنی: تصادف»، «ساموئل بکت و امکانناپذیری معنای شخصی» و «اندی وارهل: نکوهش معنای شخصی».
در باب حالمندی و هستیشناسی: هرمنوتیک ملال هم دو موضوعی هستند که در بخش سوم کتاب تشریح شدهاند. «اخلاق ملال» به عنوان فصل چهارم هم دربرگیرنده این عناوین است: منظور از من چیست؟، ملال و تاریخ انسان، تجربه ملال و ملال و بلوغ.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
از سوی دیگر، راوی داستان خود از ملالی رنج میبرد که شکل بسیار عمیقتر و بنیادیتر از ملال است و آشکارا نیازمند چارهای شدیدتر، یعنی رفتاری افراطیتر و مرزشکنانهتر است. ژرژ باتای در این باره میگوید: «هیچ احساسی نشاطبخشتر از آگاهی خلئی نیست که پیرامون ما را فرا گرفته است. این به هیچ وجه بدان معنا نیست که خلئی را در درون خود تجربه نمیکنیم؛ کاملا برعکس است. ولی بر این احساس غلبه میکنیم و وارد آگاهی از مرزشکنی (transgression) میشویم. آگاهی از خلا پیشنیاز درنوردیدن مرزهاست، ولی همانطور که میبینیم، مرزشکنی در بلندمدت کمکی نمیکند، چون مگر میشود از مرزهای دنیایی که ملالآور است بیرون رفت؟
شوپنهاور این ملال را همچون «هوسهای بیمزه بیهدف» توصیف میکند. در ملال عمیق، هیچ چیزی برای انسان خواستنی نیست. در این حالت، دنیا افسرده و مرده است. کافکا در خاطراتش گلایه میکند که چیزی را تجربه کرده که «انگار هرچه داشتم مرا ترک گفته است، و حتی اگر همه آنها نیز بازگردند کافی نخواهد بود».
در بوم خالی موراویا، میگویند که ملال «همچون بیماری خود چیزها، یعنی بیماریای است که در نهایت هرگونه سرزندگی را به پژمردگی و مرگ، و چیزی بدل میکند که ناگهان ناپدید میشود.» ملال همچون «مِه» است. این عبارت را در آثار هایدگر نیز مییابیم که ملال عمیق را «مِهی خاموش» مینامد که همه چیزها و افراد، از جمله حتی خود را به بیتفاوتی شگفتانگیزی میکشاند.
گاربورگ نیز توصیف مناسبی ارائه میدهد: «برای اشاره به ملال نمیتوانم توصیفی بهتر از سرمای ذهنی بیابم: سرمایی که در ذهنمان نفوذ کرده است». برای ملال توصیفهای متفاوتی ارائه شده که بیحسی و تهی بودن را به نفس و به جهان نسبت میدهند، چون ملال به هر دوی این حوزهها تعلق دارد. فروید ادعا میکند که «در سوگواری، این دنیاست که فقیر و تهی شده است و، در سودازدگی و اندوه، خودِ نفس».
چاپ پنجم این کتاب با ۲۲۲ صفحه، شمارگان ۲ هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان عرضه شده است.