علی‌کرمی می‌گوید که جامعه ادبی ایران آشنایی چندانی با ادبیات معاصر عرب ندارد و جریان ترجمه این آثار نیز با مشکل مواجه است، این در صورتی است که شعر ترجمه همیشه به کمک ادبیات ایران آمده است.

اصغر علی‌کرمی، از مترجمان پرکار ادبیات معاصر عرب در گفت‌وگو با خبرنگار مهر درباره وضعیت ترجمه ادبیات عرب به فارسی اظهار کرد: متأسفانه اوضاع ترجمه در این روزها به‌سامان نیست. ما اگر بر این باوریم که در این دهه‌ها به زبان جهانی شعر نزدیک شده‌ایم و اگر اعتقاد داریم که شعر امروز ما با الگوهای جهانی مطابق است، به دلیل سال‌ها فعالیت ما در ترجمه بوده است. در چنین شرایطی شعر ترجمه باید پیشرو باشد و این را من نه از زبان یک مترجم بلکه از زبان یک شاعر می‌گویم.

شعرای بزرگ ایران همگی مترجم بوده‌اند

این مترجم گفت: در هر دوره‌ای از تاریخ ادبیات ایران هر زمان که زبان و گفتار به تکرار رسید، ترجمه به کمک آن آمد. ترجمه همیشه به عنوان یک راهکار قوی برای جلوگیری از تکرار در زبان و فرم مورد توجه بوده است. حتی در اعصار اولیه شعر فارسی نیز هر زمان که شاعران به مضامین تکراری می‌رسیدند به سراغ ترجمه می‌رفتند و البته تازی‌دانی در آن زمان فخر بود. خاقانی، سعدی، مولانا و… همگی مترجمانی قوی نیز بوده‌اند.

علی‌کرمی همچنین با اشاره به این نکته که در عصر مشروطه نیز ترجمه تأثیر زیادی روی شاعران و نویسندگان گذاشته بود، اضافه کرد: در عصر مشروطه نیز ادبیات پیشرو ایران تابع ترجمه بود و پس از آن جریان شعر نیمایی نیز بر اساس تحولات ترجمه شکل گرفت. فراموش نکنیم که شعر ترجمه امروزه هم حجم مهمی از ادبیات مصرفی ما را تشکیل می‌دهد. مخاطبان همسنگ با شعر سپید و یا در برخی موارد بیشتر از شعر سپید از شعر ترجمه حمایت کرده‌اند.

ترجمه رمان و شعر بازخورد مالی برای مترجم ندارد

مترجم کتاب «هر عید محبوبه منی» نزار قبانی در بخش دیگری از این گفت‌وگو از جای خالی ترجمه در جشنواره‌های ادبی انتقاد کرد و ادامه داد: در جشنواره‌های ادبی حتی ترانه هم که قالب کاملی نیست و حتماً باید در کنار موسیقی باشد، بخشی را به خود اختصاص می‌دهد، اما متأسفانه ما جشنواره شعر ترجمه نداریم.

وی افزود: نظام آکادمیک ما نیز از تربیت مترجم ناتوان است. در رشته زبان و ادبیات عرب که همگی در ادبیات کلاسیک عرب باقی مانده‌اند. حتی در مقطع دکتری نیز دانشجویان نام دو رمان نویس معاصر عرب را نمی‌دانند. مگر چقدر از ادبیات داستانی معاصر عرب به فارسی ترجمه شده است؟ عجیب آنکه با وجود همین فضای عدم ارتباط بسیاری وارد فضای کارشناسی شده و به ضرس قاطع درباره شعر معاصر عرب صحبت می‌کنند این در صورتی است که حتی یکبار هم قدم به این کشورها نگذاشته و با فرهنگ آنها بیگانه‌اند.

علی‌کرمی ادامه داد: مترجمان ایرانی معمولاً از عهده ترجمه آثار نزار قبانی به خوبی برمی‌آیند، چرا که درک مناسبی از فرهنگ و زندگی روزمره مردم سوریه دارند. در روند ترجمه کسب اطلاعات از زیست شاعر در کشور مبدا، کمک مهمی در برگردان بهتر است. البته اکنون دیگر حضور مستقیم در کشور شاعر سخت است. پیشتر می‌شد با دستمزد یکماه کار به کشورهای عرب خلیج فارس، یا بیروت و دمشق رفت و آنها را از نزدیک دید، اما در شرایط فعلی باید دو سال کار کنیم تا صرفاً هزینه تهیه بلیط هواپیما را به دست بیاوریم.

ناشران ایرانی فقط نزار قبانی را می‌خواهند

این مترجم در بخش دیگری از سخنان خود به یکی دیگر از دلایل عدم انتشار ترجمه آثار ادبیات معاصر عرب در ایران اشاره کرد و گفت: فضای کنونی صنعت و بازار نشر در ایران نیز امکان انتخاب را سخت‌تر کرده و دست مترجم برای برگردان آثار جدیدتر بسته است. جالب اینجاست هر ناشری که درخواست همکاری می‌دهد نخستین پیشنهادش ترجمه آثار نزار قبانی است، چرا که به هر حال آثار او در ایران طرفدار و درنتیجه فروش بالایی دارد.

مترجم کتاب «پیاده روی با تبعید» گفت: به دلیل آنکه معمولاً ترجمه شعر و رمان بازخورد مالی چندانی برای مترجم ندارد، بنابراین به ناچار باید به پیشنهادهای آنها تن دهد. بگذارید این نکته را بگویم که البته ترجمه در حوزه‌های اقتصادی شغل پردرآمدی است و خود من چند روز از ماه را در این حوزه مشغول به فعالیت هستم تا بتوانم باقی روزها را به ترجمه شعر یا رمان بپردازم. بنابراین با روندی که عرض کردم طبیعی است که تاکنون آثار چندانی از ادبیات معاصر عرب به فارسی ترجمه نشده است.

علی کرمی در ادامه به معدود مترجمانی که سعی در آشنایی ایرانیان با ادبیات معاصر عرب داشتند، اشاره کرد: اگر اساتیدی چون موسی بیدج، موسی اسوارِ یعقوب آژند و عبدالحسین فرزاد، نبودند، ما کماکان باید اشعار متنبی را می‌خواندیم. این اساتید واقعاً خط شکنی کره و فضای دست نیافتنی شعر معاصر عرب را شکافتند و فضا را برای نسل بعدی مترجمان – یعنی نسل ما – باز کردند، هرچند که به نظرم نسل ما نتوانست کار خاصی را انجام دهد.

تأسیس صنف مترجمان مشکلات بسیاری را حل می‌کند

مترجم کتاب «معشوقه من و سیگارهایم» تأسیس صنف و سندیکای مترجمان را یک راهکار برای برون رفت از مشکلات فعلی خواند و گفت: متأسفانه مترجمان از کار همدیگر خبری ندارند و هیچ صنف و سندیکایی هم برای نزدیک آنها به همدیگر نیست. مجموعه «و در آغاز زن بود» را حدود ۲۰ سال پیش آقای محمدتقی فرامرزی ترجمه و منتشر کرده بود اما هیچ خبری از این کتاب نیست. سعاد الصباح نزدیک به ۳۰ عنوان کتاب منتشر شده دارد، چرا ساختار به گونه‌ای است که من نمی‌توانم اطلاعی از ترجمه‌های قبلی پیدا کنم؟ چرا باید زمان زیادی را برای ترجمه بگذارم و پس از انتشار متوجه شوم که پیشتر این کتاب ترجمه شده است؟ عجیب آنکه هیچکس نیز از انتشار ترجمه فرامرزی خبر نداشت و این نشان دهنده دایره رسانه‌ای ضعیف صنعت نشر ایران نیز هست.

وی در ادامه ترجمه تکراری را در زمانه‌ای که از نظر تعداد ترجمه آثار ضعف وجود دارد، کاری اشتباه خواند و ادامه داد: مگر چقدر کتاب از سعاد الصباح به فارسی ترجمه شده که در میان آنها ترجمه تکراری هم وجود دارد؟ اصولاً مگر سعاد الصباح شاعر ویژه‌ای است که یک کتاب او چند بار ترجمه شود؟ این نابسامانی‌ها به دلیل نبودن سندیکای مترجمان رخ می‌دهد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم هیچ کوششی برای راه اندازی این سندیکا و بهبود اوضاع نمی‌کند. گویا این وزارتخانه کار خود را فقط در حیطه خط قرمز کشیدن و سانسور کتاب‌ها تعریف کرده است. من هم‌اکنون مشغول ترجمه یک رمان هستم اما هنوز نمی‌دانم که اگر پس از این همه زحمت ترجمه به سرانجام رسید آیا کار مجوز انتشار خواهد گرفت یا خیر؟ این در صورتی است که در انتشار این ترجمه‌ها ضرورت وجود دارد و ما باید با مطالعه این آثار به شناخت خوبی از ادبیات معاصر عرب برسیم.

علی‌کرمی در پایان درباره آثار جدید منتشر شده‌اش گفت: در نمایشگاه کتاب امسال چهار کتاب جدیدم با این اسامی عرضه شد: «و در آغاز زن بود» اثر سعاد الصباح در انتشارات آنیما، «پیاده روی با تبعید» اثر عدنان صائغ در نشر نزدیک‌تر، «دوستت دارم امضای من است» شامل ترانه‌های نزار قبانی در نشر ایهام و «دورتر از شاخه نیلوفر» اثر محمود درویش در انتشارات تمدن علمی. همچنین چاپ دوم دو ترجمه دیگرم از آثار نزار قبانی با عناوین «معشوقه من و سیگارهایم» و «خداوند فقط نامه‌های عاشقانه را جواب می‌دهد» نیز به ترتیب در انتشارات آنیما و نشر فصل پنجم در نمایشگاه کتاب به مخاطبان عرضه شدند.

اصغر علی کرمی (متولد ۱۳۶۲) از مترجمان پرکار در حوزه ترجمه ادبیات معاصر عرب است. با ترجمه او بجز کتاب‌های نام برده شده در متن این گفت‌وگو، آثار دیگری چون «هر عید محبوبه منی»، «همه چیز ممکن است» نزار قبانی، «صبح بخیر» اثر نجیب محفوظ، «از پیکر تا دریا» اثر آدونیس و «آن زن جمله اسمیه است» اثر محمود درویش، نیز منتشر شده‌اند.