به گزارش خبرنگار مهر، رمان «رنگ آتش شماره یک» نوشته جنی ولنتاین بهتازگی با ترجمه محمود مزینانی توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب که یکی از عناوین مجموعه «رمان نوجوان» پیدایش است، در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است.
رمان پیشرو برنده جایزه گاردین شده و داستانش درباره دختر نوجوانی بهنام آیریس است که پدرش ارنست را هیچوقت ندیده است. بهترین دوستش با نام تورستن هم جایی آنسوی دنیاست و حالا که پدر آیریس در بستر مرگ افتاده، همهچیزهایی که فکر میکرده میداند، در شعلههای آتش میسوزند.
در ادامه داستان، مادر آیریس میخواهد مجموعه هنری پر ارزش پدر را به چنگ بیاورد. اما ارنست این را نمیخواهد. واقعیتهایی وجود دارد که پدر میخواهد آیریس پس از مرگ او از آنها باخبر شود. پیش روی آیریس هم راههای مختلفی برای رسیدن به حقیقت وجود دارد...
جنی ولنتاین، نویسنده اینکتاب، متولد سال ۱۹۷۰ است و در حال حاضر در ۵۰ سالگی، ۱۵ کتاب را برای کودکان و نوجوانان در کارنامه دارد. رمان «رنگ آتش شماره یک» در ۲۷ فصل نوشته شده است. اینرمان را داستانی جسورانه درباره عشق، دروغ و رهایی عنوان کردهاند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
او همانروز برای دیدن جین سری به آشپزخانه زده بود و فهرست خواستههای بدون قند، کمکربوهیدرات، کمکالری، بدون گلوتن، بدون لبنیات، ارگانیک، سبک کالیفرنیایی و تازه تازهاش را به دست او داده بود. هانا خودش را فقط لایق مرغوبترین خوراکیها میدانست. جین چاق بود، با بازوها و پاهایی مرمرین، کفشهایی مناسب و چانهای که مستقیم از توی گردنش بیرون زده بود. میشد گفت که او بیشتر به پیه میمانست تا پنیر سویا. جین با چشمهایش که مثل دو تا کشمش براق بودند نگاهی به فهرست مادرم انداخت و گفت: «اینجا شیر بادام گیر نمییاد.»
«خب پس سفارش بدید بیارن.»
با آن پاشنهها قند هانا تقریبا یک متری بلندتر از جین بود. ظاهرشان هیچ شباهتی به هم نداشت، گویی از دو گونه جانوری مختلف باشند.
«اون فقط سوپ میخوره.»
«خب مهمونهای اون که نمیخورن. بعدش هم برام از این بامبولها در نیار، وگرنه کاری میکنم اخراجت کنه.»
سر میز ناهار چانه ارنست افتاده بود روی سینهاش. نسیم ملایمی که با موهایش بازی میکرد، آنها را مثل پشمک به شکل چند دسته کوچک درآورده بود. جین و پرستارها از پنجره آشپزخانه ما را نگاه میکردند.
اینکتاب با ۲۵۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۴ هزار تومان منتشر شده است.