به گزارش خبرنگار مهر، رمان «دیار خوابگردی» نوشته میا کوتو بهتازگی با ترجمه مهدی غبرایی بهتازگی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوسیوهشتمین رمان از مجموعه «ادبیات امروز» است که اینناشر چاپ میکند.
آنتونیو امیلیو لیته کوتو که با نام میا کوتو شناخته میشود، متولد ژوئیه ۱۹۵۵ در موزامبیک است. او از نویسندگان سفیدپوست اینکشور است و جایزه ادبی کاموس یعنی مهمترین جایزه ادبی پرتغالی را در کنار جایزه نیواشتات انترناسیونال در کارنامه دارد. او پسر یکی از مهاجران پرتغالی است که در دهه ۱۹۵۰ به اینکشور کوچ کرده بود. میا کوتو در ۱۴ سالگی، برخی از اشعارش را در روزنامه محلی چاپ کرد.
موزامبیک در جنوب شرقی آفریقا قرار دارد و از قرن شانزدهم تبدیل به مستعمره پرتغال شد. اینکشور در سال ۱۹۷۵ استقلال خود را به دست آورد و پس از جنگهای استقلال، تبدیل به یک جمهوری کمونیستی به نام جمهوری خلق موزامبیک شد. استعمار و جنگ، طی قرنها و دههها، آسیبهای زیادی به اینکشور زد و درگیریهای داخلی سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۲ هم صدمات زیادی به اینکشور و مردمش زد. حدود یکمیلیون نفر در اینبازه زمانی کشته شدند. پس از سال ۱۹۹۲ و مصالحه بین طرفهای مجادله، وضعیت اقتصادی اینکشور بهبود پیدا کرد و سرمایهگذاران خارجی زیادی به موزامبیک آمدند اما هنوز بسیاری از مردم اینکشور در فقر و فلاکت به سر میبرند.
داستان رمان «دیار خوابگردی» در زمان جنگ داخلی موزامبیک جریان دارد و زندگی پسری بهنام مویدینگا را روایت میکند که مبتلا به فراموشی است. او در جستجوی گذشته است. در ادامه داستان پیرمردی بهنام طاهر که مویدینگا را پیدا کرده، به او حرفزدن یاد میدهد و مقابل اتفاقات محیط اطراف، از او محافظت میکند. طاهر و مویدینگا، در جستجوی غذا و سرپناهی برای زندگی با هم همراه میشوند.
میا کوتو در اینکتاب با فاصله یکیدرمیان، تصاویر هولناکی از کشور جنگزده و قحطیزدهاش به دست میدهد. زندگی روزمره شخصیتهای اینقصه، پر از ناامیدی، جنون، بیم، توطئههای کوچک برای زندهماندن، تجاوز، گسستگی روابط انسانی و ... است. کوتو را بهعنوان مهمترین نویسنده موزامبیک میشناسند و آثارش به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده است. او در بسیاری از آثارش، زبان پرتغالی را با اصطلاحات محلی و ساختارهای موزامبیکی درهممیآمیزد و نمونه جدیدی از روایت آفریقایی میسازد.
«دیار خوابگردی» اولینرمان میا کوتو است که سال ۱۹۹۲ چاپ شد. او پیشتر در سال ۱۹۸۶ مجموعهداستان «صداها شب را ساختند» منتشر کرد و پس از کتاب حاضر هم اینآثار را منتشر کرد: مجموعهداستان «هر مرد یک نژاد است»، رمانهای «زیر درختچه یاسمن»، «آخرین پرواز فلامینگو»، «اعتراف ماده شیر» و «زن خاکسترها».
در قسمتی از رمان «دیار خوابگردی» میخوانیم:
مویندینگا میایستد و تماشا میکند. این نمایانگر اراده انسان است، هرچند ناچیز. چند لحظه آنجا میایستد، بوی خاک کشتشده را به مشام میکشد تا صداهایی را میشنود که از عمق چشمانداز میآید. صدا از آنِ زنهایی است که آوازخوانان نزدیک میشوند. زنها شاخههایی در دست داشتند که آنها را به زمین میکوبیدند. از زمین گُله گُله خاک بلند میشد و شاید به همین دلیل پسربچه را نمیدیدند. پیرزنی گوژپشت و ازنفسافتاده هدایتشان میکند. مویدینگا داد میزند تا توجهشان را جلب کند. قشقرق به پا میشود. اولش گوشبهزنگ میشوند، بعد دور هم حلقه میزنند و پچپچکنان با هم مشورت میکنند. مویندینگا با کنجکاوی آهسته پیش میرود. ناگهان زنها به سویش میدوند. پسربچه درجا خشکش زده. صدایی در درونش هشدا میدهد:
«بدو، مویدینگا!»
اما مویدینگا اعتنایی نمیکند. از دست یک عده پیرزن در برود؟ حالا دیگر پیرزنها دورهاش کردهاند. به زبانی پرخاش میکنند که نمیفهمد، اما انگار بدوبیراه نثارش میکنند.
اینکتاب با ۲۷۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۸ هزار تومان منتشر شده است.