به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» نوشته لیزابت هاردمن بهتازگی با ترجمه فاطمه شاداب توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب هفتادونهمین عنوان از مجموعه «تاریخ جهان» است که اینناشر چاپ میکند. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۱ توسط انتشارات لوسنت منتشر شده است.
کتابهای «مجموعه تاریخ جهان» برای عرضه چشم اندازی گسترده و ژرف از سیر تاریخ منتشر میشوند. اینمجموعه زمینههای فرهنگی رخدادهای تاریخی، اندیشههای سیاسی، فرهنگی و فلسفههای تاثیرگذار را در گذر تمدن بینالنهرین، مصر باستان، یونان، روم، اروپای قرون وسطی و ... معرفی میکند.
آنفلوانزا، ازجمله بیماریهایی است که از هزاران سال پیش مایه رنج انسانها بوده است. چهار قرن پیش از میلاد مسیح، بقراط فیلسوف و پزشک یونانی که امروز با نام پدر علم تب از او یاد میشود، از شبهِ آنفلوانزایی گفت که امروز سرفه پرینتوس نام دارد. شیوع وسیع و گسترده آنفلوانزا اپیدمی یا همهگیری خوانده میشود و هرسال معمولا در فصل پاییز خود را نشان میدهد و باعث مرگ هزاران نفر در جوامع مختلف انسانی میشود.
خلاف تصور عمومی، آنفلوانزا همان سرماخوردگی شدید نیست. ویروس آنفلوانزا زیرکترین و هوشمندترین میکرو ارگانیسم است که میتواند کمتر از چندهفته ساختار ژنتیکیاش را تغییر داده و واکسیناسیون را بیاثر کند. این ویروس که همیشه خود را تغییر میدهد، هرسال به ویروسی جدید تبدیل میشود و جنگ دانشمندان و پزشکان با آن، تبدیل به یک جنگ بیپایان شده است.
فرازهای زیادی از کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» با شرایط امروز مردم جهان در مواجهه با کرونا، شباهت دارد؛ مثلا اینجملات: «مردم میترسیدند به یکدیگر نزدیک شوند... با همدیگر حرف بزنند، مثل این بود که نمیخواستند در یک هوا تنفس کنند... به تدریج ترس جای خود را به خشونت داد... مسئولان کفن و دفن مجبور شده بودند مردان مسلحی را برای مراقبت از تابوتها استخدام کنند تا به سرقت برده نشوند. در سانفرانسیسکو یکی از مأموران پلیس به مردی که از زدن ماسک سر باز زده بود شلیک کرد...»
بهجز «رویدادهای مهم در پاندمیهای آنفلوانزا» و «پیشگفتار: آنفلوانزا همان سرماخوردگی شدید نیست» کتاب پیشرو، ۵ فصل اصلی دارد که عناوینشان بهترتیب عبارتاند از: «آنفلوانزا چیست؟»، «آنفلوانزا در گذشته»، «پاندمی بزرگ سال ۱۹۱۸»، «آنفلوانزا در سده بیستم» و «امروز و فردای آنفلوانزا».
یادداشتها، واژهنامه، برای مطالعه بیشتر و نمایه هم بخشهای پایانی کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» هستند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
پاندمی دوم در سال ۱۷۳۲ رخ داد. اینبیماری عالمگیر در واقع یا احتمالا تشدید همهگیریهای قبلی بود یا سویه کاملا جدیدی باعث آن شده بود. بعضی پژوهشگران بر این باورند که موارد ابتلای اولیه در نیوانگلند آمریکای شمالی بروز کرده و از آنجا به اروپا گسترش یافته است. عدهای دیگر معتقدند که احتمالا از روسیه شروع شده است، زیرا پطر کبیر علاقه زیادی به روزآمد کردن کشورش داشته و به این علت تماس با اروپای غربی نسبت به گذشته بیشتر بوده است. در فاصله پاییز ۱۷۳۲ تا ژانویه ۱۷۳۳، آنفلوانزا مردم تقریبا سراسر اروپا را از روسیه تا اقیانوس اطلس و از دریای مدیترانه تا اسکاتلند مبتلا کرد. همچنین در سال ۱۷۳۲ در آمریکای شمالی ظاهر شد و در سراسر ساحل اقیانوس اطلس از ماساچوست تا مِین منتشر شد.
سومین پاندمی آنفلوانزا در سال ۱۷۸۱ _ ۱۷۸۲ رخ داد. این بار هم بیماری احتمالا از روسیه یا شاید چین شروع شد و بهسرعت از شرق تا غرب را درنوردید و در عرض هشت ماه به اروپا و سواحل اقیانوس اطلس رسید. این همهگیری جهانی بهدلیل میزان مرگومیر پایین و تعداد زیاد افراد مبتلا، که بهخصوص از جوانان بودند، در خور توجه بود. دهها میلیوننفر، تقریبا ۷۵ درصد جمعیت اروپا، تا اوت ۱۷۸۲ بیمار شده بودند. البته اینهمهگیری نرخ مرگومیر پایینی داشت و اغلب موارد مرگ در میان کسانی رخ داد که به بیماریهای تنفسی ازجمله سل مبتلا بودند.
اینکتاب با ۱۱۱ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.