خبرگزاری مهر-گروه دین و آئین-نگار احدپور اقبلاغ: امروز سالگرد رحلت آیت الله سید احمد خوانساری از علمای برجسته تهران است. مرحوم آیتالله سید احمد خوانساری از علمای فرهیخته شیعه معروف به پارسایی و ساده زیستی بود. آیت الله احمد خوانساری در محرم ۱۳۰۹ قمری در خانوادهای از اهل علم و ادب در خوانسار متولد شد، او فرزند میرزا یوسف خوانساری، امام جمعه خوانسار و از مردان پاک و نامی دوره خود بود که نسبش به امام موسی کاظم میرسید، جدش سید محمد مهدی، از مردان سرشناس و برادرش محمدحسن خوانساری از عالمان عصر خود بودند. سومین بهار از زندگی شیرین کودکی را پشت سر میگذاشت که پدر را از دست داده و از آن پس سرپرستی او را برادرش سید محمدحسن پذیرفت.
ایشان مقدمات علوم دینی و دروس میانی را در خوانسار، نزد برادرش و سیدعلیاکبر بیدهندی، همسر خواهرش، فرا گرفت؛ سپس در ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و در دروس خارج فقه و اصول محمدصادق مدرس اصفهانی، عبدالکریم گزی و محمدعلی تویسرکانی شرکت کرد. سیداحمد، بعد از مدتی برای ادامه یادگیری دروس حوزوی به نجف رفت و در کلاسهای درس آیات آخوند خراسانی، سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، میرزا محمدحسین نائینی و… حضور یافت. وی بعد از مدتی به ایران بازگشت و در کلاس استادان بنام حوزه به یادگیری بیشتر پرداخت.
دوران کودکی و تحصیل
وی به سرعت دوران کودکی را پشت سر گذاشت. با آغاز نوجوانی شعلههای عشق به تحصیل علوم آل محمد سراپای وجودش را فرا گرفت. تا پایان سطح را در خوانسار گذراند و پس از آن دیگر فضای تنگ علمی خوانسار برآورنده نیازهای علمی او نبود. شانزده بهار از عمرش را تجربه میکرد که بار سفر بست و روی به اصفهان آورد. چهار سال از محضر اساتید آن دیار آیات عظام مرحوم حاج میرمحمدصادق مدرس، آخوند ملأ عبدالکریم جزی و میرزا محمدعلی تویسرکانی استفاده کرد و بعد از پایان دروس خارج فقه و اصول در ۱۸ سالگی به آستان مقدس امیرمؤمنان در نجف اشرف شتافت و به تکمیل فقه و اصول و فراگیری علم رجال در آن حوزه هزارساله، دو سال در درس آیت الله آخوند خراسانی و چندین سال هم در درس مرحوم صاحب عروه و مرحوم آیت الله آقا ضیا عراقی و اساتید دیگر فقه و اصول شرکت جست تا به مدارج عالیه علمی در بخش فقه، اصول، فلسفه و ریاضیات نائل آمد و پس از ۶ سال روی به میهن آورد و اندکی بعد در حوزه سلطان آباد اراک که به برکت وجود آیت الله حائری شکوفا شده بود، ساکن شد و هفت سال به تحصیل و تدریس پرداخت.
در سال ۱۳۴۰ هجری قمری برابر با فروردین ۱۳۰۱ شمسی آیت الله حائری سفری به قم کرد. علمای قم از محضر او تقاضای اقامت دائمی کردند. بعد از اقامت او در قم، طالبان علم از نقاط مختلف گرد هم آمده، حوزهای پربرکت و ماندگار در کنار قبر حضرت فاطمه معصومه (س) تشکیل دادند.
شش ماه از شکل گیری حوزه میگذشت، آیت الله اراکی که هم بحث آیت الله خوانساری بود در این باره میگفت: آیت الله حائری آن روز در جمع عالمانی که چون پروانه بر گرد او در مجلس درس گرد آمده بودند گفت: «ما میخواستیم آقای سید احمد خوانساری اعلم علمای شیعه باشد و لکن ایشان قناعت کردند که اعلم علمای اراک باشند». این اظهارات در حالی بیان میشد که سید احمد بعد از انتقال حوزه علمیه به قم، همچنان در اراک ماندگار شده بود. سید به محض اطلاع از سخن استاد فرزانه درنگ را جایز ندانست.
چه این سخن گویای علاقه آیت الله حائری به انتقال او بود. عزم سفر کرد و خود را به پای درس استاد رساند و در شهر فاطمه معصومه (س) ساکن شد. علاقه و اعتماد آیت الله حائری مؤسس حوزه علمیه قم را میتوان از لابلای رفتارهای او به دست آورد. به فاصله دو ماه از هجرت ستاره خوانسار به قم، زمانی اقامه نماز جماعت در فیضیه را به او سپرد و خود، اولین بار پشت سر سید به نماز ایستاد. این نهایت احترامی بود که استاد کل حوزه قم میتوانست در حق سید احمد خوانساری ابراز کند.
بعد از ورود به حوزه مقدس قم در حالی که خود یکی از مدرسان عالی مقام بود، در حوزه درسی فقهی و اصولی مرحوم آیت الله حائری حاضر شد و در مدت اقامتش در قم فلسفه مشاء، اشارات و اسفار، ریاضی و خط نستعلیق را نیز آموخت. تا سال ۱۳۳۰ شمسی اقامت او در قم به طول کشید و در طی این سالها شاگردانی در خور در مکتب درسی او تربیت شدند.
تربیت شاگردانی که هر یک شخصیتهای برجسته ای شدند
آیت الله سید احمد خوانساری ابتدا به تدریس سطوح و آنگاه خارج فقه و اصول پرداخت. علاوه بر آن از اساتید خط و ریاضیات نیز به شمار میرفت و در تهران طالبان دانش دین در محضرش دروس خارج فقه را میآموختند. یکی از معاصران وی مینویسد: «در مسجد سید عزیزالله به اقامه جماعت و تدریس فقه استدلالی مشغول بودند و اکثر علما تهران به مباحثه ایشان حاضر شده و استفاده می نمایند». او همواره به مطالب مهم میپرداخت و جزئیات را به طلاب وامی گذارد. او در بحث به مبانی عالمان گذشته توجه ویژه داشت و نظریات آنان را به نقد میکشید. از جمله در مباحث او بارها سخنان آقا ضیا و مرحوم نایینی مورد بحث و کنکاش قرار میگرفت.
از حوزه تدریس آیت الله خوانساری شاگردانی توانمند و مجتهدین برجسته ای به جامعه علمی حوزه تقدیم شد. برخی از شاگردان او در قم و تهران عبارتند از آیات: امام سید موسی صدر، شهید مرتضی مطهری، سید رضا صدر، سید محمدباقر ابطحی، سید عبدالله شبستری، سید رضی شیرازی، محمدتقی شریعتمداری، حسن خسروشاهی، شیخ علی پناه اشتهاردی و سید محمدباقر سلطانی.
اقامه جماعت و تبلیغ
پس از درگذشت آیت الله حاج آقا یحیی سجادی، امام جماعت مسجد سید عزیزالله در محرم ۱۳۷۰ قمری، جمعی از اهالی تهران از مرجع بزرگ آیت الله بروجردی تقاضا میکنند که شخصیت بزرگی را به تهران اعزام نمایند تا در مسجد حاج سید عزیز الله اقامه جماعت نموده و به امور دینی مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نماید. مرحوم آیت الله بروجردی شخص باکفایت آیت الله خوانساری را که از نظر زهد، تقوا و مبارزه با هوای نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سید عزیزالله تهران به اقامه جماعت و تدریس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پربرکت خود را در خدمت به اسلام و حوزههای علمیه سپری نمودند. پس از رحلت آیت الله بروجردی، جمعی از مؤمنین به آیت الله خوانساری رجوع و از رساله ایشان استفاده کردند.
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
آیت الله خوانساری از آغاز نهضت اسلامی به رهبری روحانیت، سهم ارزنده و مؤثری داشته اند و حق بزرگی نسبت به شکل گیری پایههای انقلاب اسلامی دارند. در آن روزهای نخستین که همراه دیگر علما در بازار تهران به حالت اعتراض نسبت به اعمال دستگاه حرکت مینمودند، مورد هجوم پلیس و مأموران امنیتی قرار گرفتند و مقداری از ناحیه پا جراحت برداشتند. از ایشان اعلامیههای متعددی درباره انقلاب صادر شده است.
ایشان به مناسبت تبعید حضرت امام خمینی به ترکیه و توقیف برخی دیگر از بزرگان، اعلامیه زیر را صادر نمودند: «بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین والصلوه والسلام علی خیرخلقه محمد و آله الطاهرین ولا حول ولا قوه الا باللّه العلی العظیم. حوادث اسف آور یکی دو روز اخیر که منجر به قتل و جرح یک عده مردم بی گناه و توقیف حضرت آیت الله خمینی و آیت الله قمی و دیگر آقایان عظام شده است، موجب کمال تأثر و تأسف حقیر گردید. با کمال تعجب مشاهده میشود مسئولین امنیت کشور با نهایت گستاخی حضرات آقایان مراجع عظام و علمای اعلام دامت برکاتهم را موافق اموری که مبانیت آنها با شرع مطهر محرز و مکرر تذکر داده شده است، جلوه میدهند. حقیر در این موقع حساس، لازم می دانم اولیا امور را متذکر سازم انجام این گونه اعمال ضدانسانی نسبت به حضرات علمای اعلام و قتل و جرح مردم بی پناه، نه تنها موجب رفع غائله نخواهد بود بلکه جز تشدید امور و ایجاد تفرقه و وخامت اوضاع، اثر دیگری نخواهد داشت موجب کمال تأسف است که باید حریم مقدس اسلام و روحانیت از طرف اولیای امور این چنین مورد تجاوز قرار گیرد. انا للّه و انا الیه راجعون. از خداوند متعال عز اسمه مسالت دارم که اسلام و مسلمین را در کنف عنایات خود از همه حوادث، مصون و محروس بدارد و ما توفیقی الا بالله، علیه توکلت والیه انیب الاحقر احمد الموسوی الخوانساری، ۱۳ محرم ۱۳۸۳ ه. ق»
آیتالله خوانساری لحظهای با حکومت شاه سر سازش نداشت
حجت الاسلام شیخ حسین انصاریان در رابطه با ویژگیهای آیت الله خوانساری نقل میکند: در رابطه با انقلاب همه باید یقین بدانند که یک لحظه آیتالله خوانساری با حکومت شاه سر سازش نداشت. ممکن است عدهای بگویند ما شنیدیم یا در تاریخ انقلاب دیدیم که ایشان گاهی نامهای به افراد حکومت شاه مینوشت! جواب این مسئله را حضرت امام در نجف دادند. آیتالله خوانساری از معنویت و آبروی خودش مایه گذاشت و خیلی از محکومین را آزاد کرد یا مدت محکومیتشان را کم میکرد یا حکم اعدامشان را لغو میکرد. معنای آن این است که ایشان با حکومت شاه بود؟! چه نیازی به آن داشت؟ ایشان اصلاً نیازی به کسی نداشت. نیازی به پول نداشت؛ چون سهم امام بسیار گسترده مردم شیعه برایش سرازیر میشد.
آیت الله رضا استادی میگوید: مرحوم آیتالله سید احمد خوانساری به علما و فقهای معاصر خود احترام میکرد و گاهی افراد را برای تقلید به برخی از آنها ارجاع میداد.
به خاطر فتوا و نظر فقهی خود نمیتوانست با برخی خواستهها موافقت کند، مورد بی مهری و اهانت قرار گرفت؛ اما صبر کرد. در زندگی شخصی هم مورد آزار و اذیت برخی از اهل خانه قرار گرفت و صبر کرد. مکرر صحنههایی پیش میآمد که افراد معمولی را عصبانی میکرد، اما با حلم ایشان روبرو میشدند و تعجب میکردند.
در مورد حق الناس بسیار حساس و محتاط بود؛ به حدی که در قم در جاهای خیابان کشیده بودند و برخی از منازل در خیابان افتاده بود، سعی میکرد از مسیری رفت و آمد کند که عبورش به آن خانهها نیفتد.
آن مرحوم علاوه بر اینکه از غیبت و نکوهش دیگران اجتناب مینمود، در درس هنگامی که نام راویانی که نقص جسمی یا نقص دیگری داشتند مطرح میشد، ایشان نام آنها را بدون آن عیب و نقص ذکر میکرد.
بر زبان خود کاملاً مسلط بود. بیهوده سخن نمیکرد، مگر در موارد لازم و سودمند و پس از استماع سخن دیگران اگر لازم نمیدید چیزی نمیگفت. در حضور او اگر عالم دیگری بود و سوالی مطرح میشد، سکوت میکرد تا آن عالم پاسخ دهد و گاهی سکوت او در برابر سخن برخی از دولتیها که از وی چیزی میخواستند به معنی مخالفت با آن خواستهها بود.
ویژگیهای اخلاقی
آیت الله سید احمد خوانساری الگوی اخلاق برای نسل دیروز و امروز بود. با داشتن مقام علمی والا هیچگاه اصول اخلاقی را فراموش نمیکرد. چنان مهر اهل بیت در جانش نفوذ کرده بود که کردارش نیز بوی علوی میداد. بعد از گذشت سالها، خوشه چینان مکتب سید از زهد و ساده زیستی او به عنوان مشخصه اصلی زندگیش یاد میکنند. با اینکه وی پرداخت شهریه طلاب تهران، مشهد، قم و نجف را بر عهده داشت، هرگز در آنها تصرف نکرد و تا آخرین لحظهای که در قید حیات بود، خانهای هر چند محقر تهیه نکرد و عمرش را در منزل استیجاری گذراند.
حضرت آیت الله خوانساری، احتیاط را اصل مسلم زندگی خود قرار داده بود. آیت الله ابوطالب تجلیل میگوید: احتیاط او در امور شرعی زبانزد عام و خاص بود تا آنجا که وجوهات شرعیه را هرگز در منزل نگاه نمیداشت و آن را نزد یکی از تجار امین میگذاشت و به نیازمندان حواله میداد تا به این طریق احتمال هر نوع تصرف در آن پولها از بین برود. در امور سیاسی نیز همین شیوه را پیش گرفت.
وی بیش از ۹۶ سال از عمر پر برکت خویش را در مسیر ترویج اسلام ناب محمدی و اعتلای قرآن و عترت در عرصههای گوناگون اخلاقی و اجتماعی سپری و سرانجام در آخرین روز دی ماه سال ۱۳۶۳ ندای حق را لبیک گفت و در کنار مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.
امام خمینی در پیام تسلیتی، رحلت آیت الله خوانساری را عالمی معرفی کردند که با رفتار و اعمال خود پیوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربیت بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خبر رحلت مرحوم مغفور آیت الله خوانساری رحمة الله علیه موجب تأسف و تأثر گردید. این عالِم جلیل بزرگوار و مرجع معظم که پیوسته در حوزههای علمیه و مجامع متدینه مقام رفیع و بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس و تربیت و علم و عمل به پایان رساند، حق بزرگی بر حوزهها دارد؛ چه که با رفتار و اعمال خود و تقوا و سیرۀ خویش پیوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربیت بود. از خداوند تعالی برای ایشان رحمت و مغفرت و برای علمای اعلام و حوزههای علمیه صبر و اجر خواستارم. والسلام علی عبادالله الصالحین. روح الله الموسوی الخمینی