خبرگزاری مهر -گروه دین و آئین- سمانه نوری زاده قصری: لسان الغیب حافظ شیرازی در عصری زیست میکرده که علوم قرآنی در اوج خود قرار داشته است، افزون بر این در عصر حافظ، علوم ادبی و بلاغت نیز در اوج بود. خواجه شمسالدین محمد متخلص به حافظ و ملقب به لسان الغیب از شعرای بزرگ قرن هشتم هجری یکی از مردمیترین شاعران ایرانی و از بزرگترین معماهای فرهنگ ایرانی است. وی شاعری که آمیختگی اشعارش با کلام وحی، گواه این ادعاست که شهر وی متعلق به دیروز، امروز و فرداست. شعر حافظ متعلق به همه نسلها و اعصار است چرا که منطبق بر قرآن میباشد.
هر خوانندهای، شعر حافظ را با زبان دل خویش در مییابد و تفسیر مینماید و جالب آنکه شیخ، زاهد و صوفی فیلسوف و عارف و اهل شریعت تا خدا ناباوران ضد هر گونه دین و ایمان و متافیزیک، همگی نقش ذهنیت و جهان بینی خود را در این دیوان میبینند و به آن با شور فراوان عشق میورزند.
استاد مرتضی مطهری میگوید: یکی از صفاتی که درباره حافظ در متون قدیمی به کار برده شده است. ملک القراء بوده که از این مطلب به وضوح معلوم میشود که خواجه از معارف قراء عصر خود محسوب میشده و به همین سمت مخصوصاً درزمان خود مشهور بوده است.
یکی از بهرههایی که حافظ از قرآن برده است، آن است که حافظ بسیار تحت تأثیر گسست و پیوند قرآن قرار گرفته است. اولین تأثیر قرآن بر حافظ به اثرگذاری ساختار قرآن است. در قرآن میبینیم که هر پنج یا شش آیه قرآن از چیزی سخن میگوید و حافظ تحت تأثیر و وام گرفته بوده است. حافظ گاهی بخشی از قرآن را میآورد در ابیات خودش میآورد مثل آیه ۳۲ سوره طلاق «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ» (هرکس از خدا پروا کند خداوند برای او راه بیرون شدنی قرار میدهد و از جایی که حسابش را نمیکند به او روزی میرساند). از سویی دیگر گاهی معنای آیه را میآورد مانند عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت / که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت. این بیت به آیه ۱۸ سوره فاطر اشاره دارد «وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَی» (و هیچ باربردارندهای بار گناه دیگری را برنمیدارد) و تقریباً ترجمه این آیه از قرآن است و از این موارد در شعر حافظ بسیار زیاد وجود دارد.
در همین راستا سیدحسن شهرستانی، استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به اینکه مقالات و آثار مختلفی در زمینه بهرهمندی حافظ از قرآن کریم وجود دارد، گفت: بهرهمندی از مضامین قرآنی فقط مخصوص حافظ نیست بلکه شاعرانی چون سنایی، عطار، مولوی، سعدی و شیخ محمود شبستری که پیش از حافظ میزیستند نیز از قرآن بهره مند شدهاند.
وی افزود: در اشعار مختلف گاهی عین عبارت عربی قرآن به کار برده شده است و گاهی اوقات ترجمه به زبان فارسی به کار گرفته میشود و گاه مضمونی قرآنی به شکل غیرمستقیم بیان میشود.
حافظ خوش اقبالترین شاعر ایرانی است
شهرستانی به ویژگی منحصر به فرد حافظ اشاره کرد و عنوان داشت: به تعبیر برخی دوستان حافظ خوش اقبالترین شاعر ایرانی است که در دل همه جا یافته است.
بهرهمندی از مضامین قرآنی فقط مخصوص حافظ نیست بلکه شاعرانی چون سنایی، عطار، مولوی، سعدی و شیخ محمود شبستری که پیش از حافظ میزیستند نیز از قرآن بهره مند شدهاند
وی ادامه داد: این قبول صحبت که صحبت او مقبول است فقط محصول ادبیات قوی و شعر و وزن و قافیه نیست؛ علت آن معنویتی است که از روح قرآن بهره جسته است.
او با اشاره به اینکه این شاعر ایرانی حافظ کل قرآن بوده است، اظهار داشت: به همین علت تخلص حافظ را برگزیده است اما صرف حفظ قرآن و ظاهر قرآن با انس با قرآن فرق میکند و حافظ با دل و جان و با همه وجود از قرآن بهره مند شده است.
معنویت قرآن در دل و جان حافظ نشسته است
شهرستانی با اشاره به این بیت از حافظ که «صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ / هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم»، اذعان داشت: این صبح خیزی و سلامت که در من به وجود آمده است به برکت قرآن بوده است و این صرف حفظ کلام قرآنی نیست بلکه نشستن معنویت قرآن در دل و جان شاعر است.
وی به بیت «اینکه پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت / اجر صبری است که در کلبه احزان کردم» اشاره کرد و گفت: این بیت ضمن اینکه اشاره میکند به داستان حضرت یوسف و صبر یعقوب، میگوید حافظ به خاطر شعر، وزن و تکنیک ادبی حافظ نشده است بلکه این نتیجه صبر است.
شهرستانی در بخش دیگری از سخنانش به بیت «چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت / شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت»، اشاره کرد و عنوان داشت: در اینجا عین آیه آمده است و اینجا یک تشبیه زیبایی کرده است که این اشکهای من مثل نهرهایی است که از باغهای بهشتی در پای درختان جاری است.
وی ادامه داد: در بیت «شب وصل است و طی شد نامه هجر سلام فیه حتی مطلع الفجر» که به شب قدر و شب وصل اشاره میکند و «سلام فیه حتی مطلع الفجر» آیه را مطرح میکند.
استاد ادبیات با بیان اینکه لطافت هنر حافظ در این است که به روح مطلب بیشتر توجه دارد، گفت: حافظ برخی چیزها را به شیوه رندانه خود و به صورتی نیکو و زیبا بیان میکند.
وی با اشاره به بیت «گر طهارت نبود کعبه و بت خانه یکی است / نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود»؛ اذعان داشت: در اینجا اگر بخواهیم به اعتقادات او اشاره کنیم، اینجا ارادت او به اهل بیت و نوعی بیان تشیع او است که از واژهها و مفاهیم حساب شده در این بیت استفاده شده است.
شهرستانی یادآور شد: در بیت فوق حافظ به خاندان عصمت و طهارت اشاره میکند و مضمون آیه تطهیر را به کار گرفته است و میگوید اگر طهارت نباشد کعبه و بت خانه باهم فرقی ندارد، اینجا برداشتهای خود را هنرمندانه بیان میکند.
وی به قرآن و اسلوب هنری حافظ اشاره کرد و عنوان داشت: ابیات و غزلهای حافظ هر کدام یک پیام دارد و در جمع بندی غزلها میتوان اشاره کرد که در مورد چه موضوعی است و تک تک ابیات هرکدام یک پیام مستقل در پی دارد.
اشعار حافظ هرکدام دربردارنده یک پیام هستند
شهرستانی با بیان اینکه این روش که هر بیت حافظ دربردارنده یک پیام است و مجموع ابیات در مورد یک موضوعی است، برگرفته از قرآن کریم است، یادآور شد: در قرآن کریم نیز هر سوره منشأ یک حکم فقهی، شرعی و حقوقی یا یک مسئله حکمی و معرفتی است اما مجموعه آیات به گونهای است که اسم سوره را مشخص کردند.
وی به یک وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت اشاره کرد که بر سور قرآن حاکم است و این سبک را حافظ از قرآن کریم الهام گرفته است.
عشق و توکل الهی فریاد رس انسان است
این استاد ادبیات تصریح کرد: حافظ اعتقاد دارد که «عشقت رسد به فریاد ور خود بسان حافظ قرآن ز بر بخوانی با چهارده روایت» یعنی اگر مثل حافظ قرآن از بر بخوانی به ۱۴ روایت ولی باز کافی نیست عشق الهی و توکل به خداوند به فریاد انسان میرسد ولو قرآن را با تفسیرهای گوناگونی بخوانید.
وی ادامه داد: به تعبیر امام راحل ممکن است یک نفر قرآن را خوب تفسیر کند و با علم توحید خوب بیان کند ولی به جهنم برود، در اینجا درس میگیریم که باید در عمل عشق الهی و توکل و معنویت ثابت شود و اینجا میتوان به مضمون بیت «نباشد خوشتر از شعر تو حافظ به قرآنی که اندر سینه داری» اشاره کرد.
مورد عنایت خداوند قرار گرفتن نیاز به تربیت نفس است
دکتر شهرستانی تأکید کرد: از کلام، سخن و آثار حافظ مشخص است وقتی که میگوید «این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد، اجر صبری است کز آن شاخه نباتم دادند»، یعنی انسان نفس را تربیت و آماده کند که مورد عنایت الهی قرار گیرد فقط به معلومات اکتفا نکند، بلکه با قلب به مطلب ایمان داشته باشد.
وی به بیت «شکوه آصفی و اسب باد و منطق طیر به باد رفت و از او خواجه هیچ طرف نبست»، اشاره کرد و گفت: باد و منطق طیر یا زبان پرندگان همه اینها اشارات قرآنی است و میگوید وقتی مرگ میآید برای سلیمانی که هم پادشاه است تمامی آن شکوه و تخت و تاج و آشنایی با زبان پرندگان به باد رفت و سلیمان چیزی جز باد با خود نبرد.
انس حافظ با قرآن در تفسیرهایی که به کار برده است نمایان است
شهرستانی ادامه میدهد: «من این نگین سلیمان به هیچ نستانم / که گاه گاه بر او دست اهریمن باشد»، اینجا اشاره میکند به اینکه انگشتر تنها کفاف نیست مهم این است که انگشتر دست چه کسی باشد؟ «گر انگشت سلیمانی نباشد چه خاصیت دهد نقش نگینی»، که اینها برداشتهای قرآنی است.
وی تأکید کرد: قرآن به صراحت نگفته است که مهم خود سلیمان است بلکه کسی میتواند این برداشتها را داشته باشد که قرآن بر جان و دل او نشسته است.
شهرستانی ادامه داد: مهم آن دست سلیمان است وگرنه انگشتر ممکن است به دست آدم نااهل بیفتد مثل قدرتی که سامری پیدا کرد و از اثر رسول استفاده و مردم را گمراه کرد، سامری با آن کارهایش که پیغمبر نمیشود بلکه سبب گمراهی مردم شد.
وی با اشاره به بیت «ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند / یار مه روی مرا نیز به من باز رسان»، گفت: دعا و مناجات به این زیبایی با بیان لطیف و شاعرانه کجا سراغ دارید ایشان افزود عرفان بیان شاعرانه و هنری الهیات است، این بیت به لطافت و بیان هنری میگوید خدایا تو که مسیر ماه و خورشید را مشخص میکنی، ماه و خورشید به فرمان تو در مسیرشان حرکت میکنند، یار مرا نیز به من برسان.
نفس حافظ از راه ایمان، اعتقاد، توکل و تکیه بر تقوا تربیت شده است
او با بیان اینکه حافظ نفس خود را یک نوع تربیت کرده است که گاهی از راه علم و دانش دنیایی به دست نمیآید بلکه از راه ایمان، اعتقاد و توکل به دست میآید، عنوان کرد: چنانچه اعتقاد حافظ این است «تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است، راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش»، نباید ما مغرور به علم و دانش و تقوا باشیم انسان عارف اگر صد هنر دیگر مثل تقوا و دانش داشته باشد فقط توکل خداست که دست او را میگیرد.
این استاد دانشگاه در ادامه تأکید کرد: کسی که بر خدا توکل کند آرامش پیدا میکند و خداوند او را در مسیر درست هدایت و گره از مشکلات او باز میکند و عمل فرد باید به دور از ریا و تکبر باشد.
عنایت خدای متعال به حافظ
دکتر شهرستانی به بیت «زحافظان جهان کَس چو بنده جمع نکرد لطائف حکمی با نکات قرآنی»، این عصاره آن هنرش است که لطائف حکمت و عرفان را با نکات قرآنی آشتی داده است و به هم پیوند داده است.
وی با بیان اینکه گرچه پیش از این هم از آیات قرآنی در ابیات شاعران استفاده شده است اما نه به این لطافت، تصریح کرد: بدون عنایت و نور حق، بدون توکل هیچ انسانی به عمق دانش دست پیدا نمیکند چراکه حقایق عالم با نور ایمان روشن میشود.
دکتر شهرستانی به آیه «یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیَجْعَلْ لَکُمْ نُورًا» اشاره کرد و گفت: وقتی کسی با ایمان و اعتقاد گام بردارد خداوند دوچندان بر او عنایت نموده و راه را برای او روشن میکند، ما باید از اول چراغی داشته باشیم که از اول به چاله نیفتیم و قدم اول را با اعتقاد برداریم و بعد از آن لطف و عنایت خداوند شامل حالت میشود.
وی با بیان اینکه وجوه مختلف قرآن اعجاز است، خاطرنشان کرد: قرآن لایههای متعدد دارد یکی از دلایل جاودانگی زیبایی ظاهر قرآن است، همان فصاحت و بلاغت از معجزات قرآن است که سبب میشود جلوی تحریف قرآن را بگیرد اینها مکمل هم هستند.
این استاد ادبیات در ادامه تصریح کرد: تلاش و تکاپو و توکل و عنایت الهی باید در کنار هم باشند تا فرد به موفقیت دست یابد و بتواند مسیر درست را برود.
وی با اشاره به اینکه پیش از حافظ شعرای فراوانی از مضامین قرآنی در اشعار خود به کار بردهاند، تأکید کرد: ولی بهره حافظ به گونهای هنرمندانه و معجزه گونه از ظاهر تا باطن قرآن است وبا ایمان و دل و جان استفاده کرده است.
دکتر شهرستانی به بیان فاخر و هنرمندانه حافظ که شگفتانگیز است اشاره کرد و گفت: حافظ در اشعار خود هوشمندانه، لطیف و با نگاه حکیمانه، عاشقانه و ظریف از قرآن بهره برده است و این امر سبب شده تا جاودانه شود و در دل هر فارسی زبان جای گرفته شود.
وی تصریح کرد: در کنار قرآن، ذیل قرآن یک کتاب حافظ در هر خانهای وجود دارد و این عنایت و لطف الهی است و در این بیت اشاره شده است که «حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ، قبول خاطر و لطف سخن خداداد است» نشان میدهد که برخی در زمان خود حافظ نیز به او حسادت میکردند با این وجود در زمان حیات حافظ شعر او به سرعت و با وجود محدودیت امکانات دست به دست میشد.