به گزارش خبرنگار مهر، سال گذشته کتابی با عنوان «بانوان محدث شیعه و خدمت به حدیث تا پایان قرن پنجم هجری» از سوی شرکت چاپ و نشر بینالملل منتشر شد. مؤلف این کتاب، سیده طیبه موسوی اصل است. او در یادداشت زیر، ضمن معرفی تفصیلی کتاب خویش، از عواملی سخن گفته که باعث شد زنان شیعه نتوانند مثل مردان در انتشار احادیث نقش ایفا کنند.
در خصوص شرح حال زنان مسلمان دانشمند و محدث، از گذشته تا کنون، تألیفات متعددی به رشته تحریر درآمدهاست. اکثر این کتب از سوی دانشمندان اهل سنت در زمینه تراجم، رجال و شرححالنگاری نگاشته شده که به معرفی راویان اهل سنت پرداخته شده و در ضمن آنها، شرح حال زنان اهل سنت یا دست کم معرفی راویان زن مشترک بین اهل سنت و شیعه آمده است و به شرح حال زنان راوی شیعه ورود نکردهاند. از جمله کتابهای مستقلی که به شرح حال زنان صاحبنام اختصاص یافته، «اعلام النساء فی عالمی العرب و الاسلام» تألیف عمر رضا کحّاله از نویسندگان و مورخان اهل سنت در قرن بیستم است که به معرفی شخصیتهای زن مهم و تأثیرگذار در جهان اسلام و عرب پرداخته و به زنان راوی اختصاص ندارد.
نویسندگان شیعه نیز در قرن معاصر کتابهایی در این خصوص تألیف کردهاند. از جمله: «اعلام النساء المؤمنات» از محمد حسّون و امّ علی مشکور؛ «ریاحین الشریعة» ازذبیح الله محلاتی؛ «بانوان عالمه و آثار آنها (از قرن اول تا قرن ۱۵ هجری» انتشارات مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران؛ «بانوان نمونه» تألیف جمعی از مؤلفان پژوهشکده باقرالعلوم و «زنان نامدار شیعه» اثر احمد عیسیفر.
اما دو کتاب با عنوان «محدثات شیعه» از خانم دکتر نهله غروی و «زنان دانشمند و راوی حدیث» تألیف احمد صادقی بصورت ویژه درباره زنان محدث شیعه نگاشته شدهاست که به زندگی شماری از زنان محدث و دانشمند شیعه تا دوران متأخر اهتمام داشتهاند.
نویسنده کتاب «نقش بانوان محدث شیعه در خدمت به حدیث تا پایان قرن پنجم هجری»، ضمن بهرهمندی از این آثار به ویژه دو اثر اخیر، به زوایای جدیدی از زندگی شخصی و علمی و همچنین وضعیت رجالی و حدیثی راویان زن شیعه دست یافته که در این دو کتاب دیده نشدهاست. علاوه بر آن جنبه نوآوری این اثر از آن جهت است که آثار یاد شده، همت خود را صرف پرداختن به زندگی شخصی و علمی کردهاند و از ورود به زمینه و بسترهای علمی- فرهنگی و اجتماعی و سیاسی که زنان دانشمند و محدث در آنها رشد و کمال یافته و به موفقیتهایی دست پیدا کردهاند، صرف نظر کردهاند.
دیگر ویژگی این کتاب، ارائه شرح حال تفصیلی از زنانی است که نه تنها در کتب مذکور، بلکه در هیچیک از کتاب رجال، تراجم و شرح حال نویسی شیعه، نامی از آنها به میان نیامده و مدخل ویژهای به آنها اختصاص داده نشده و تنها از طریق سلسله اسناد روایات، گزارشهای تاریخی یا ضمن شرح حال راویان مرد به راوی بودن آنها پی میبریم.
این نکته را نیز باید افزود که هدف اساسی این پژوهش، صرفاً معرفی بانوان محدث شیعه نبودهاست؛ بلکه ایده و انگیزه اصلی از تألیف آن، بررسی علل و عواملی است که تا عصر تألیف کتب اربعه (قرن پنجم هجری)، کارکردهای حدیثی زنان شیعه را تحت تأثیر قرار داد. اگرچه زنان نیز همگام با مردان، در ثبت و ضبط حدیث سهم بسزایی داشتند، اما مروری بر اسناد کتب روایی و رجالی و تراجم شیعه، بیانگر حضور کمرنگ زنان شیعه در این مهم است.
با این مقدمه، کتاب حاضر در سه فصل تنظیم یافته است:
فصل اول، بیان گزارشی ازتاریخ تدوین حدیث شیعه از عصر پیامبر تا عصر تألیف کتب اربعه شیعه (قرن پنجم) است که در آن نکاتی چون: تلاشهای ائمه علیهمالسلام و یاران آنها در حفظ و نقل و نگارش حدیث مورد توجه قرار گرفته است.
فصل دوم، در دو بخش «بانوان راوی عصر رسالت و «بانوان راوی در عصر حضور» به شرح حال بانوان محدث شیعه و فعالیتهای علمی آنها و ذکر نمونههای روایی آنها اختصاص یافتهاست. در بخش اول، دوره رسالت به عنوان دوره مشترک تاریخ حدیث شیعه و اهل سنت معرفی شده است. گرچه بانوان معرفی شده در این بخش، جز راویان مشترک شیعه و اهل سنت به شمار آمده اند؛ اما با در نظر گرفتن ویژگیهایی، گرایش شیعی آنها مشخص میگردد. این مختصات عبارتند از: تعامل نیکو و ابراز ارادت و مودت نسبت به خاندان نبوت، شرکت در اتفاقات مهم تاریخ سیاسی شیعیان مانند: اعتراض به ماجرای سقیفه، غصب فدک، شرکت در جنگهای معروف دوران حکومت امامعلی علیهالسلام؛ ذکر فضائل اهل بیت و نقل احادیثی در باب وصایت امامعلی و فرزندان ایشان، اسناد طرق حدیث به خاندان پیامبر.
در بخش دوم این فصل به شناسایی بانوان محدث شیعه در دوران حضور و عصر غیبت صغرا و بعد از آن، عصر غیبت کبری تا پایان قرن پنجم هجری پرداخته شدهاست و در مدخلی جداگانه، راویان حضرت زهرا سلاماللهعلیها نیز معرفی شدهاند.
در فصل سوم این کتاب که بخش اصلی آن را شکل میدهد و بازگوکننده ایده نویسنده در تألیف این اثر است، مجموعهای از عوامل مؤثر بر کمّ و کیف فعالیتهای حدیثی بانوان شیعه و تنگ شدن دایره تلاشهای علمی زنان شیعه در دو محور «زمینههای عام» و «زمینههای خاص» بررسی شدهاست.
در محور «زمینههای عام» دو مبحث مورد بررسی قرار گرفته است:
الف: اوضاع اجتماعی
تفاوت نگاه اسلام با عرف جامعه پیرامون شخصیت زن به طور کلی و دانشاندوزی زن به طور جزئی از مهمترین عوامل کاهش فعالیتهای حدیثی بانوان به ویژه زنان شیعه معرفی شدهاست. نقل و نشر حدیث توسط بانوان همچون غالب احکام حقیقی اسلامی، متأثر از فرهنگ عمومی حاکم بر جامعه آن روزگار، در مسیری غیر از آنچه دین اسلام برای زن مقرر کرده بود، قدم نهاد. این عرف که بخشی از آن باقیمانده فرهنگ جاهلی و بخشی دیگر برایند شرایط اجتماعی حاکم بر جامعه اسلامی پس از رحلت رسول خدا بود، تأثیر بسزایی بر کمیت و کیفیت کارکردهای حدیثی بانوان بر جای گذاشت. عواملی مانند: نگاه فرودستانه جامعه نسبت به زن قبل و بعد از رحلت پیامبر، رواج فرهنگ ابتذال و آمیختگی عقاید و اندیشههای ملل بیگانه و تازهمسلمان با فرهنگ ناب اسلام، بسترهایی بودند که در دورانهای بعد، فعالیتهای اجتماعی عموم زنان به ویژه تکاپوی آنها را در نقل و نشر حدیث مهار ساخت. در این میان بانوان شیعه که در سایه تربیت معنوی و اخلاقی امامان معصوم پرورش یافتند، از جوّ مسموم جامعه فاصله گرفته و حوزه آموزش آنها به حلقههای کوچک خانوادگی یا خویشاوندان و خواص آن بزرگواران محدود شد.
ب: رحلههای علمی
همچنین میزان حضور زنان در سفر برای کسب حدیث با توجه به اهمیت رحلههای علمی در تاریخ حدیث، از عواملی است که در بخش «زمینه های عام» مورد تحلیل قرار گرفتهاست. تلاش برای شنیدن مستقیم آموزههای دین مبین اسلام، از همان سالهای آغازین بعثت رواج داشت. با اعلام وجوب دانشاندوزی از سوی پیامبر، گروههای متعددی از مسلمانان در این فراخوان حضور یافتند. گزارشهای تاریخی حاکی از دیدار هیأتهای اعزامی است که در میان آنها، مشارکت برخی زنان به چشم میخورد. با گسترش روزافزون سرزمینهای اسلامی و انتشار اصحاب پیامبر در نواحی مختلف، شنیدن حدیث از مصدر نخستین و سفر علمی، بیش از پیش، اهمیت و ضرورت یافت و رحلههای علمی، به عنوان یک امتیاز برای راوی و محدث و عدم مسافرت برای کسب حدیث، به منزله جرح یا دستکم اهمال و کمکاری او به شمار میرفت. مشقتها و مشکلاتی مانند: سپری کردن سالیان متمادی از عمر خود در مسافرتهای علمی جهت استماع مستقیم، خطراتی چون فقر و کمین کردن راهزنان، از مشکلاتی بود که در رحله تجربه میشد. به تعبیر برخی محدثان، رحله، مردانی را میطلبید که در برابر این حجم از سختیها، تاب آورند. مجموعه این مخاطرات در سیر و سفرهای حدیثی، میزان مشارکت زنان را پایین آورده و به دنبال آن موجب ریزش روایات بانوان و یا بیتوجهی به آنها میشد.
در بخش «زمینههای خاص» به معرفی عواملی پرداخته شده که به صورت ویژه، زندگی بانوان محدث شیعه را تحت تأثیر قرار داد که آن هم در دو بخش اوضاع سیاسی و رویکرد دیر هنگام شیعه به تألیفات رجالی، بررسی شده است:
الف: اوضاع سیاسی
شرایط سیاسی حاکم بر جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر، از مهمترین عواملی است که فعالیتهای حدیثی شیعیان به ویژه زنان شیعه را تحتالشعاع قرار داد. تخلف از سفارش مؤکد پیامبر در باب وصایت امام علی و دیگر ائمه اطهار و تبدیل آن به منصب بشری، موجب شد تا اهل بیت، حق حقیقی خود را از دست بدهند و از صحنه حکومت کنار گذاشته شوند. این مسأله همراه با محدودسازی و تنگ کردن عرصه بر شیعیان و محبان آن بزرگواران بود که آغاز و اوج آن در زمان خلافت معاویه و پس از وی، دیگر خلفای بنی امیه، با کشتار، شکنجه، تبعید، تعقیب وکنترل شدید همراه بود. این فشارهای سیاسی علیه شیعیان پس از غیبت صغرا نیز ادامه داشت. گذشته از گزارش تفصیلی درباره سیطره جو نابسامان سیاسی بر عموم شیعیان، برخی گزارشهای تاریخی و روایی، از زنانی سخن میگوید که به اتهام تشیع، رنجهای فراوانی را متحمل شده و از فشارهای سیاسی حاکمان در امان نماندند.
نمونه بارز آن ماجرای غصب فدک توسط خلیفه اول و ماجرای به شهادت رساندن حضرت زهراست که در کتب شیعه و اهل سنت نقل شدهاست. همچنین احضار و بازخواست زنان شیعه به دلیل شرکت در جنگ صفین از سوی معاویه نمونه دیگر است. این فشارها در زمان دیگر خلفای بنی امیه و والیان آنها ادامه داشت تا جایی که منجر به شکنجه، قطع عضو، ویران ساختن خانه بر سر آنها، زندانی کردن انبوه زیادی از زنان شیعه در شرایط سخت و طاقتفرسا میشد. این سیاست تضییق و رعب و وحشت علیه بانوان شیعه از سوی برخی خلفای بنیعباس نیز مشاهده میشود. همچنان که تاریخنگاران در حوادث قرن پنجم هجری، از درگیری شدید بین شیعه و اهل سنت و هجوم و هتک حرمت به تعدادی از زنان علوی خبر دادهاند.
این فشارهای سیاسی روی فعالیتهای حدیثی شیعیان، تأثیرات منفی از خود بر جای گذاشت. در پی غصب حکومت، دولت وقت برای تثبیت موقعیت خویش با تدابیر شدید، سعی در محو آثار نبوی پیرامون فضائل اهل بیت نمود و احادیثی که بیانگر جایگاه علمی و معنوی اهل بیت بودند، با در پیش گرفتن سیاست «منع تدوین حدیث» به بوته فراموشی سپرده شد و یا از بین رفت. بعد از دوران خلفای راشدین، سیاست منع نقل و نگارش سنت پیامبر، در دوران معاویه با شدت و جدیت بیشتری دنبال شد و به سبب دشمنی با امامعلی، طی بخشنامههای متعدد، به جعل احادیث در باب فضائل خلفای نخستین و فضیلتتراشی برای خود و حکومت بنیامیه و برساختن احادیثی پرداخت که از شأن و منزلت امام علی و شیعیان او میکاست. این رویه در دوران خلفای بنی عباس نیز ادامه یافت و سبب شد شیعیان در نقل و نشر احادیث مبنی بر فضائل اهل بیت با مشکلات جدی رو به رو شوند و بخشی از تلاشهای شیعه در نقل و نشر حدیث با رعایت کامل تقیه و به شیوههای پنهانی و با تعیین نمایندگانی از امامان معصوم و با تشکیل سازمان «وکالت» صورت میگرفت که شیعیان تنها میتوانستند از طریق نوّاب، با آن بزرگواران ارتباط برقرار کنند و گاهی این ارتباط هم افشا و موجب دستگیری، شکنجه و قتل آنها میشد.
عامل دیگر در کاهش فعالیتهای حدیثی بانوان شیعه، اوج مراقبتهای حکومت از محل سکونت ائمه، از عصر امامرضا علیهالسلام و به ویژه در زمان امامت امامین عسکریین علیهماالسلام بود. این گونه فشارها که در مسیر نقل و نشر حدیث شیعه و مشکلات و مخاطراتی که وکلای امامان معصوم را تهدید میکرد، مشارکت زنان شیعه را در عرصه فعالیتهای حدیثی و حضور آنها را در شبکه وکالت منتفی ساخت. گرچه در میان زنان نیز کسانی بودند که با عنوان نایب و وکیل امام شناخته میشدند، اما اغلب آنها از خویشاوندان نزدیک ائمه و یاران خاص آنها بودند و برخلاف محدوده وکالت راویان مرد، حوزه ارتباطی آنها به محل سکونت امامان معصوم محدود میشد. مجموعه این عوامل، زمینه نقل و نشر آزادانه حدیث را از بانوان شیعه گرفت؛ از این جهت میبینیم که هرچه از عصر پیامبر و امامان نخستین فراتر برویم، هم از تعداد راویان زن و هم از حجم روایات آنها کاسته میشود.
ب: رویکرد دیر هنگام شیعه به تألیفات رجالی
رویکرد دیر هنگام شیعه به تألیفات مستقل رجالی تا قرن هفتم و هشتم به دلیل غلبه تفکر «متن محور» در دوره متقدمان و از بین رفتن قرائن پیرامون احوال راویان تا زمان متأخران باعث شد که احوال رجالی خیلی از راویان شیعه، پوشیده بماند. این مسأله مخصوصاً در مورد زنان محدث شیعه، بیشتر نمود داشت. به همین دلیل نام آنها کمتر در تألیفات رجالی مشاهده میشود و در بسیاری از کتب رجالی و شرح حال نویسی شیعه، بدون هیچ گونه مدح و جرحی، تنها به ذکر نام آنها بسنده شدهاست. این مسأله نیز باعث پوشیده ماندن جنبههای گوناگون زندگی آنها و ویژگیهای مؤثر در وثاقت یا عدم وثاقت و نادیده انگاشتن فعالیتهای حدیثی بانوان محدث شیعه میشد. کتابهایی هم که در شرح حال راویان زن نگاشته شده، صرفاً به شرح حال بانوان محدث اهل سنت پرداختهاند و جز موارد معدودی که زنانی به عنوان راوی مشترک اهل سنت و شیعه هستند، به معرفی زنان محدث شیعه ورود نکردهاند.
با در نظر گرفتن مجموعه زمینههای عام و خاص مؤثر در کارکردهای حدیثی بانوان محدث شیعه، ملاحظه میشود که هر چه از عصر پیامبر دورتر شویم، علاوه بر آنکه از تعداد زنان راوی حدیث شیعه کاسته میشود، فعالیتهای حدیثی و میزان روایات آنها، به طرز چشمگیری، کاهش مییابد و احوال رجالی آنها بیشتر در پرده ابهام فرو میرود و راویان زن شیعه به مادران، همسران، دختران و نوادگان، کنیزان و بستگان خواص ائمه تقلیل مییابد و بهندرت نام سایر زنان شیعه به چشم میخورد.
کتاب «بانوان محدث شیعه و خدمت به حدیث تا پایان قرن پنجم هجری»، تألیف سیدهطیبه موسوی اصل، با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و با قیمت ۷۷۰۰۰ تومان، سال گذشته توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل روانه بازار شد.