امیرحسین علمالهدی کارشناس اقتصاد سینما در گفتگو با خبرنگار مهر درباره شرایط این روزهای سینمای ایران با توجه به تراکم فیلمهای در حال اکران و استقبال نسبی مخاطبان، گفت: قرار نیست ما وضعیت امروز سینما را با سال گذشته مقایسه کنیم. واقعیت این است که با توجه به شرایط کرونایی، سینمای ایران طی دو سال گذشته ضرر هنگفتی را در حدود ۹۰۰ تا هزار میلیارد تومان متقبل شده است. اگر ظرفیت فروش سینمای ایران در سال گذشته را بر مبنای تعداد بلیت فروخته شده در سال ۹۸ (۲۶ میلیون قطعه)، حدود ۴۰۰ میلیارد تومان در نظر بگیریم، با همان مبنا ظرفیت فروش امسال هم چیزی در حدود ۶۰۰ میلیارد تومان بوده است که در مجموع رقمی حدود هزار میلیارد تومان میشود؛ فروشی که با توجه به شرایط کرونایی در این دو سال محقق نشده است.
وی با اشاره به واکنشهای مثبت به فروش این روزهای فیلمهای در حال اکران افزود: اگر ما صرفاً قیاس با سال گذشته را مدنظر قرار دهیم، بله میتوانیم بگوییم وضعیت بهتر است اما به نسبت سالهای قبلتر وضعیت بدتری داریم. یادمان باشد چیزی در حدود ۶۰۰ پرده نمایش و ۲۵۰ سالن سینما در حال حاضر داریم که هر کدام بهصورت ماهانه هزینههای هنگفتی برای نگهداری نیاز دارند. از سوی دیگر در حدود ۲۵۰ فیلم در صف اکران منتظر هستند در حالی که بعید است تا پایان امسال بیشتر از ۱۰ یا ۱۲ فیلم دیگر امکان اکران داشته باشند. اگر بتوانیم بر مبنای روزهایی که پیش رو داریم، یک برنامهریزی درست داشته باشیم میتوانیم ضرر سینمای ایران را کاهش دهیم و باید قدردان لحظهها باشیم.
برای جبران ضرر باید قدر روزها و لحظهها را بدانیم
علمالهدی با اشاره به مجموع فروش نزدیک به ۱۰۰ میلیارد تومانی سینمای ایران طی دو سال گذشته و فاصله آن با ظرفیت فروش هزار میلیارد تومانی گفت: هنوز یک فاصله بیش از ۹۰۰ میلیارد تومانی برای جبران ضرر این دو سال باقی مانده است که برای جبران آن باید قدر روزها و لحظههای پیش رو را بدانیم.
وی با اشاره به تراکم فیلمهای در حال اکران سینماها در فصل پاییز هم گفت: این مدل اکران فیلمها، بیهدف است. این همان وضعیتی است که باعث میشود مخاطبان فیلمهای در حال اکران، به تعبیر ما سینماییها همدیگر را بخورند و این اصلاً خوب نیست.
این کارشناس سینما با انتقاد از تشکیل شوراهای مختلف برای حل بحران فعلی سینمای ایران تأکید کرد: یادمان باشد، شوراها هیچگاه مشکلی را حل نمیکنند. من نمیدانم کجای دنیا برای سینما شورا تشکیل میدهند که ما همه تصمیماتمان را موکول میکنیم به شورای صنفی اکران! کارکرد شورای صنفی به عقیده بنده پایانیافته است. در سال ۷۹ که دولت تصمیم گرفت وظیفه تصدیگری در حوزه اکران را به بازار عرضه و تقاضا در بخش خصوصی واگذار کند، شورای صنفی نمایش را تشکیل داد. قرار بود این شورا سازوکار بخش دولتی را که تا آن زمان متولی اکران بود، تحویل بگیرد و به مرور زمان در اختیار بخش خصوصی قرار دهد. امروز اما این شورا خودش تبدیل به یک دولت شده است!
وی ادامه داد: درست است که شورای صنفی نمایش فیلمی را اکران نمیکند اما در حال حاضر نهادی است که میان سینمادار و پخشکننده قرار گرفته و سازوکار بازار عرضه و تقاضا را به هم ریخته، این شورا بهتر است کمکم متولی ثبت قراردادها شود و کاری شبیه محضردارها را برعهده بگیرد. همه چیز باید به توافق میان سینمادار و پخشکننده موکول شود و هیچ عامل دیگری نباید در این حوزه ورود کند. دولت هم باید به جایگاه خودش که مسئولیت صدور پروانه نمایش است، بازگردد.
علمالهدی افزود: از سال ۷۹ این مباحث را بارها تکرار کردهایم که بازار عرضه و تقاضا باید در این چرخه جایگاه خود را پیدا کند. آن وقت دولت برای حمایت از سینمای فرهنگی میتواند سازوکارهای خودش را طراحی کند. در ۸ سال گذشته به نوعی سینمای «هنر و تجربه» متولی همین سازوکار بود و اگر قرار است دولت ورود گستردهتری داشته باشد، باید سازوکارهای مراقبت از سینمای فرهنگی را پیدا کند. این سازوکارها چندان هم پیچیده نیست و تنها نیاز به یک اراده جدی دارد.
گیشه ۱۴۰۱ باید به فروش ۷۰۰ میلیاردتومانی برسد
وی بار دیگر با تأکید مجدد بر ضرر نزدیک به ۹۰۰ میلیارد تومانی سینمای ایران طی دو سال گذشته عنوان کرد: حالا که سینماها کمی رونق گرفته است، همه هم و غم دولت باید حفظ این رونق و حرکت به سمت افزایش ورودی مخاطب باشد. تا پایان سال چیزی در حدود ۱۰۰ پرده سینما به چرخه اکران افزوده میشود. رونق سینما تا پیش از این به گونهای بود که از مجموع فروش ۳۴ میلیارد تومان در سال ۹۲ به حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در سال ۹۸ رسیدیم و دولت برای بازگشت این رونق باید مجموع فروش ۷۰۰ میلیارد تومانی را در سال ۱۴۰۱ محقق کند. این رقم بر اساس همان روند افزایش مخاطبی به دست میآید که سینمای ایران از سال ۹۲ در دستور کار خود داشته، در این بازه زمانی تعداد سالنهای سینمایی ما از ۳۰۰ سالن به ۶۰۰ سالن افزایش پیدا کرده و تعداد بلیتهای فروخته شده در یک سال هم از ۷.۵ میلیون قطعه به ۲۸ میلیون قطعه بلیت در سال ۹۷ رسیده، برای سال ۱۴۰۱ حداقل انتظار تحقق همین ۲۸ میلیون قطعه بلیت است که به معنای ۷۰۰ تا ۷۵۰ میلیارد تومان فروش در گیشه است. اگر دولت نتواند این رقم را محقق کند، به معنای بازگشت به گذشته است.
علم الهدی با تأکید بر اینکه ضرر ۹۰۰ میلیاردی سینمای ایران قطعاً قابل جبران نیست، گفت: دولت باید در این حوزه از منابع مالی خود هزینه میکرد که این اتفاق رخ نداد. دولت طی این دو سال چیزی در حدود ۵ میلیارد تومان به سالنهای سینمایی کمک کرد و در حدود ۵ میلیارد تومان هم از فیلمهای در حال اکران حمایت کرد. پس مجموع حمایت دولت از سینما طی دو سال گذشته در حدود ۱۰ میلیارد تومان بوده است! برای جبران این شرایط، در کمترین زمان باید به بیشترین رونق دست پیدا کنیم. برای این منظور هم سازوکار عرضه و تقاضا باید در چرخه اکران حاکم شود و دولت بر حمایت از فیلمهای فرهنگی متمرکز شود.