به گزارش خبرنگار مهر، رمان «طوفان در مرداب» نوشته لئوناردو شاشا بهتازگی با ترجمه مهدی سحابی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب که بهعنوان یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه ادبیات داستانی معاصر» است، سال ۱۹۶۳ در میلان منتشر شده است.
لئوناردو شاشا داستاننویس و نمایشنامهنویس ایتالیایی، متولد سال ۱۹۲۱ و درگذشته به سال ۱۹۸۹ است. یکی از ویژگیهای بارز داستانهای او این است که مانند خیلی از مواقع زندگی واقعی، پایان خوش ندارند. او در برههای از زندگی خود به نوشتن درباره مافیا و گروههای تبهکاری سیسیل پرداخت. خود نیز نماینده مجلس سیسیل و پارلمان ایتالیا بود و عضویت در پارلمان اروپا را هم در کارنامه دارد.
در داستان «طوفان در مرداب»، اروپا درگیر طوفانی است که نظم کهن را از بین میبرد و نظمی نوین به پا میکند؛ نظمی که پایههای کلیسای کاتولیک را سست میکند. در دنیای قدیمی، زمینداران و بزرگان کلیسا سعی دارند از تثبیت نظم نوین جلوگیری کنند اما همکاریشان با هم باعث میشود هرکدام، دیگری را به کام طوفان بزرگ بفرستد. به اینترتیب بازه زمانی رمان پیشرو، عصر روشنگری و بیرون آمدن از قرون وسطی است.
در اینرمان قلمروها و شخصیتهای مختلفی حضور دارند که ممکن است هرکدام از آنها افق گسترده پیشرو را ترسیم کرده و از تاریکی، دری را به آن آینده روشن باز کنند؛ فرانچسکو دی بلازیِ ژاکوبن که رهبری شورش ستمدیدگان را به عهده میگیرد، دن جوزپه ولای کشیش که سعی دارد تاریخ را دوباره بسازد و گذشته را جعل کند و یا ...
رمان «طوفان در مرداب» ۳ بخش اصلی و ۱۹ فصل دارد.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
در پالرمو همه از ولا طرفداری میکردند، تا جایی که گرگوریو و دوستانش برای جان هاگر بیمناک بودند، یا دستکم چنین وانمود میکردند که ممکن است بلایی به سرش بیاید. گفتنی است که دن جوزپه با چنین راهحلی کاملا مخالف نبود، اما در شرایط موجود آن را به صلاح نمیدید وانگهی بهتر میدانست که مساله را از ریشه حل کند یعنی به سراغ خود گرگوریو برود. مگر نه اینکه در چنین وضعی، هر نوع دردسر تازهای ممکن بود پیش بیاید؟ با اینهمه، باید خونسردی خودش را حفظ میکرد. باید هوشیارانه فعالیتهای دشمن را زیر نظر میگرفت و در عین حال خود را بیاعتنا و آسوده نشان میداد. این را هم نباید فراموش میکرد که برای خودش شخصیتی بزرگ و معروف شده بود، کم کسی نبود: تیچسن ستایشش میکرد، فرهنگستان ناپل او را به عضویت پذیرفته بود، خود پاپ برایش دل میسوزاند و نگران حالش بود. هنگامی که دچار چشمدرد شده بود پاپ نامهای برایش نوشت و سفارش کرد که مواظب چشمانش باشد، چون شخصیتی مثل او که میتواند با خواندن خطی شگرف و ناآشنا گذشتهها را از پرده ابهام بیرون بکشد، آدم پرارزشی است و باید قدر خودش را بداند و از خودش مراقبت کند.
اینکتاب با ۲۰۷ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.