غلامرضا موسوی تهیهکننده و رئیس اتحادیه تهیهکنندگان سینما در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به ورود پولهای کثیف به سینمای ایران و امکان تدوین قانون در این زمینه گفت: اینکه بپرسیم آیا تا به امروز برای ورود سرمایه به سینما قوانین و چارچوبی نوشته شده است؟ باید بگویم خیر، اما مساله این است که تهیهکنندگان بهعنوان یک عرف به این مساله نگاه میکنند و همین عرف میگوید پولی که وارد سینما میشود باید پول سالمی باشد. این را هم باید توضیح داد که در کشور یک سری مسائل و قوانینی وجود دارد که بر اساس آن باید با پول سالم کار کنیم و در هیچ اقتصاد و سرمایهگذاری نباید شرایط برای پولشویی وجود داشته باشد، چنین فضایی نیز در سینما، تئاتر و هر هنر دیگری حکمفرماست.
وی با اشاره به اینکه اصولاً از هر سرمایه گذاری در سینما مانند هر اقتصاد دیگری استقبال میشود، توضیح داد: اما مساله این است که تهیه کنندگان بر اساس تجربهای که دارند میتوانند نسبت به سرمایهای که به آنها پیشنهاد میشود، اطلاعات کسب کنند. به عنوان مثال با کوچکترین دقتی میتوان فهمید که فرد سرمایه گذار به قصد سود سرمایه گذاری میکند و یا برای رسیدن به اهداف دیگری از جمله آشنایی و ارتباط با بازیگران چهره و سرشناس وارد سینما میشوند. برخی از سرمایهگذاران با حضور در سینما سعی میکنند تا پول بد خود را تبدیل به پول خوب کنند.
پولشویی در سینما ۱۰۰ تومان را ۲۰۰ تومان نمیکند
این تهیهکننده سینما تاکید کرد: بهعنوان مثال بیشترین فروش فیلم در سینمای ایران ۳۸ میلیارد تومان بوده است، در چنین شرایطی یک فرد بدون هیچ نگرانی ناگهان ۲۰ میلیارد تومان برای یک فیلم سرمایه گذاری میکند. اینجاست که باید دید این فرد چگونه راضی شده است تا چنین سرمایهای را وارد سینمایی کند که بهترین فروش آن ۳۸ میلیارد تومان است، این فرد یا بسیار ساده لوح است که این مساله بسیار بعید است که چنین آدمی با چنین سرمایههایی تا این اندازه ساده لوح باشد یا مساله دیگر پشت این نوع از سرمایهگذاری ها وجود دارد.
بیشترین فروش فیلم در سینمای ایران ۳۸ میلیارد تومان بوده است، در چنین شرایطی یک فرد بدون هیچ نگرانی ناگهان ۲۰ میلیارد تومان برای یک فیلم سرمایه گذاری میکند. اینجاست که باید دید این فرد چگونه راضی شده است تا چنین سرمایهای را وارد سینمایی کند، این فرد یا بسیار ساده لوح است که این مساله بسیار بعید است که چنین آدمی با چنین سرمایههایی تا این اندازه ساده لوح باشد یا مساله دیگر پشت این نوع از سرمایهگذاری ها وجود دارد موسوی با بیان اینکه به راحتی میتوان از طریق چنین نشانههایی تحلیل اولیه نسبت به سرمایهای که وارد سینما میشود، ارائه کرد، ادامه داد: مساله این است که از فروش کلی یک فیلم سینمایی به عنوان مثال پرفروشترین فیلم در سینمای ایران که فروش گیشه آن ۳۸ میلیارد تومان بوده، تنها یک سوم آن به تهیهکننده میرسد که در بهترین شکل چیزی حدود ۱۲ میلیارد تومان میشود، پس چرا یک فرد باید روی چیزی سرمایه گذاری کند که میداند چندین میلیارد تومان از سرمایهاش باز نمیگردد، به همین دلیل میتوان فهمید که یک ایرادی در چنین سرمایه گذاری وجود دارد.
وی بیان کرد: به جرأت میتوان گفت که تنها یک آدم رانتخوار مانند سرمایهگذاران مجموعه «شهرزاد» میتواند چنین سرمایهگذاریهایی را انجام دهد و یا دیگر افرادی که همه میدانند پولشان از جای سالم به سینما وارد نشده است. تاکید میکنم بهراحتی میتوان نسبت به سرمایههای پیشنهادی در سینما اطلاعات کسب کرد و اگر پیشنهادی نیز در این زمینه صورت گرفت با آن مقابله کنند. البته این را هم باید بگویم که گاهی سینماگران نیز در این سرمایهگذاریها سرشان کلاه میرود. در شرایط قبل از کرونا مثلاً ۲ فیلم سینمایی توانسته است بالای ۳۰ میلیارد تومان فروش داشته باشد، این نوع از فیلمها معمولاً کمدی بوده است. بنابراین سرمایهگذاری روی چنین پروژههایی آن هم با مبلغ بالا مشکلی ندارد.
این تهیهکننده سینما با توضیح اینکه در برخی از کارها ما به عنوان اتحادیه تهیهکنندگان لازم نیست بگوییم که با پول بد کار نکنید چرا که اصلاً نباید با آن کار کنند چون این جزو وظایف هر فرد است، ادامه داد: تهیه کننده این حق را دارد که سرمایه خود را انتخاب کند و البته نسبت به سرمایه گذاری که صورت میگیرد مسئولیت نیز دارد. اما تمام این شرایط گاهی ممکن است بعد از افشای ورود چنین پولهایی به سینما، سینماگر اینگونه توجیه کند که من نمیتوانم برای پاک بودن یک سرمایه از قوه قضائیه استعلام کنم. مساله مهم دیگر این است که باید دید پولی که وارد سینما میشود چگونه هزینه میشود آیا به اقتصاد سینما کمک میکند و یا اقتصاد سینما را نابود میکند. مثلاً دستمزد ماهیانه خانم یا آقای بازیگر ماهانه در بیشترین حالت ممکن تا ۵۰۰ میلیون تومان است، اما اگر یک نفر ناگهان به این بازیگر ۲ میلیارد تومان دستمزد دهد از نظر من اقتصاد سینما را دچار آسیب کرده است.
وی ادامه داد: این را به خوبی میدانیم که هیچکدام از ستاره هایمان چهرههایی نیستند که وقتی ۱۰۰ میلیون میگیرند ۲۰۰ میلیون تومان برایشان بلیت پاره شود، به عنوان مثال «گشت ارشاد ۳» تعدادی بازیگر شناخته شده دارد هرچند یکی از بازیگران اصلی آن در قسمتهای قبلی در این قسمت حضور ندارد، اما فیلم در شرایط کرونایی فروش خوبی دارد، میخواهم بگویم که سینمای ما سینمایی نیست که بر اساس ستارههای بازیگری فروش داشته باشد.
دعوای سینما با رنجکشان بر سر چه بود؟
تهیهکننده فیلم سینمایی «قصیده گاو سپید» بیان کرد: در چنین شرایط اقتصادی که سینمای ایران درگیر آن است، سرمایهگذارانی هستند که هرچند پروژههای قبلی آنها هنوز اکران هم نشده است، اما همچنان سرمایه گذاریهای کلانی روی فیلمها میکنند خب چنین سرمایهگذاریهایی خود میتواند توجهها را جلب کند. مساله این است که گاهی یک سرمایه گذار مانند محمدصادق رنجکشان وارد سینما میشود که سرمایه مشخصی دارد و همه وی را میشناسند، اگر دعوایی با وی در سینما وجود داشت سر این بود که نباید به هیچ کسی پول اضافه دهد که او نیز بعد از مدتی کار کردن در سینما به این نتیجه میرسد که به همین سادگی پول در سینما بازگشت مالی ندارد. اما برخی از سرمایه گذاران هستند که بدون توجه به بازگشت مالی و فروش گیشه سرمایه کلانی را وارد سینما میکنند.
وی توضیح داد: کل سرمایهای که در سینما حتی با در نظر گرفتن پولهای کثیف وارد و خارج میشود، در برابر سرمایههایی که وارد حوزههای دیگر میشود درصدی نیست که بخواهد چندان مورد توجه قرار گیرد. اما همین سینما با توجه به گستردگی مخاطبی که دارد بسیار به چشم میآید و این گروه از سرمایه گذاران نیز به دنبال همین دیده شدن هستند تا از طریق اسم و رسمی که به دست میآورند بتوانند اعتبار کسب کرده و از دیگر امکانات ممکن استفاده کنند. در واقع برخی فکر میکنند با پولشویی از طریق سینما ۱۰۰ تومان به ۲۰۰ تومان تبدیل میشود، اما اینطور نیست در سینما ۱۰۰ تومان ممکن است ۱۰ تومان شود، اما سرمایه گذار زمانی که اسمش در رسانهها به عنوان سرمایه گذار در سینما آمده است به راحتی میتواند از امکانات مختلف استفاده کند. تاکید میکنم که این اتفاق حتی در هنرهای تجسمی نیز رخ میدهد، یعنی یکی از دلایل قیمت نجومی تابلوهای نقاشی به نوعی پولشویی به شمار میرود.
موسوی در پایان گفت: در نهایت باید بگویم هیچگاه نمیتوان به یک سرمایه گذار گفت که این سرمایه از کجا آمده است، اما میتوانیم به همکاران خود بگوییم که مثلاً چرا قرارداد ۱۰۰ تومانی ۲۰۰ تومان بسته شده است.