اکبر صیادکوه در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: هرگاه درباره نقشه فرهنگی شهر شیراز این شهر پر رمز و راز -میاندیشم، حس تحسینآمیزی در نهاد من میجوشد و از بن جان بر روان فرهنگوران و ادبدوستان و ادیبان شیرازی یا فارسی، درودها میفرستم و حسن ذوق و سلیقه نیکوی این بزرگ مردان را میستایم و ایمان میآورم که فرمایش زیبای لسان الغیب، برابر با واقعیت است؛ آنجا که میفرماید به شیراز آی و فیض روح قدسی بجوی از مردم صاحب کمالش.
وی ادامه داد: یکی از مصداقهای بارز و روشن این خوشفکری و باریکاندیشی، جانمایی و بنیان نهادن دانشکده ادبیات و علوم انسانی؛ بهویژه بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، در محلی کاملاً متناسب است یعنی دقیقاً در همان جایی که باید باشد.
این استاد دانشگاه شیراز افزود: نیاکان و بزرگان ما بهراستی خوب میدانستند و اعتقاد داشتند که بنیاد هویت فرهنگی ما بر زبان و ادبیات استوار است بنابراین باید به هر گونه که باشد جایگاه آن را برافرازند و نگه دارند و به پاسداران این زبان و فرهنگ نیز با چشمی دیگر بنگرند.
صیادکوه عنوان کرد: با چنین دریافت ژرف، بنیادی و ظریفی بود که حدود ۷۰ سال پیش، بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز را در سوی خاوری حافظیه بنا نهادند تا از یک سو در سایهسار پرمهر و پررمز و راز حافظ پرورش یابد و از سوی دیگر هر بامداد در معرض برخورد نسیمهایی باشد که از روضه و سعدیه و خواجوی کرمانی و دهها شاعر، هنرمند و نویسنده دیگر میوزند.
وی ادامه داد: بهراستی چقدر این بزرگان خوش اندیشیدهاند و چقدر زیبا این رویداد فرهنگی را راهبری کردهاند که بنای ماندگار بخش زبان و ادبیات فارسی، که نماد فرهنگ و هنر این سرزمین است، در این بخش فرهنگی شهر خوش نشسته است. امروز سالها از این رویداد فرهنگی بزرگ میگذرد و این خوشاندیشی را همه هنرمندان، شاعران و ادب دوستان، بارها و بارها ستودهاند و بر این حسن سلیقهها آفرینها گفتهاند.
این استاددانشگاه با اشاره به اینکه شگفتا که چند سالی است که برخی از مسؤولان این استان بر همه این باریکاندیشیها و خوشذوقیها خط کشیده و بهراستی به دلایل بیبنیاد و اساس، بر ویرانکردن این کاخ فرهنگی، کمرها بستهاند، گفت: با این کار نه تنها روان و روح پاسداران واقعی زبان و ادبیات فارسی را در این قطب فرهنگی کشور، بهسختی آزردهاند بلکه به دستورها و سفارشهای مؤکد همه مقامهای بلندپایه توجهی نکرده و همچنان بر طبل حراج فرهنگی این بنیاد فرهنگی میکوبند.
صیادکوه با طرح این پرسش که «آیا به راستی آنها نمیدانند که بخش بزرگی از اعتبار این کشور اهورایی در گرو همین بنیادهای فرهنگی و خوشاندیشیهاست؟» ادامه داد: آیا آنان نمیدانند که قرنهاست شیراز قطب ادبی و خیزشگاه جریانهای بزرگ ادبی ایران است و همه ادیبان و ادبدوستان از همه نواحی بزرگ ایران، چشم به این دیار دوختهاند، جایی که دو تن از ارکان چهارگانه ادب پارسی در آنجا ظهور کرده و بایسته است و جا دارد که بیشتر از پیش بر تقویت این بنیانهای فرهنگی همت بگمارند.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز با بیان اینکه آیا این مسؤولان نمیدانند که در جوار حافظ و سعدی، بهتر است همواره چراغ ادبیات و زبان پارسی و دیگر شاخههای علوم انسانی که مایه نازش ما ایرانیان در همه جهان است روشن باشد تا چراغ ساندویچ فروشیها و بوتیکهایی که کار بنیادی آنان، آماده سازی بستر مناسب برای هجمههای فرهنگی است، افزود: آیا این آقایان نمیدانند که هر گونه تغییری در نقشه فرهنگی این شهر بزرگ، دل و روان مردمان صاحب کمال شیراز بلکه همه ادبدوستان و پارسیزبانان را میرنجاند؟
وی اضافه کرد: امید است کمی چشمها را بازتر کنیم و قدر بنیانهای فرهنگی ارزشمندی را که در این شهر، استوار شده و چشم انداز جهانی دارد، بیشتر بدانیم.
اخیراً زمزمههایی مبنی بر جابجایی دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز از چهار راه ادبیات و همجوار با حافظیه شنیده میشود که قرار است کاربری ساختمان دانشگاه به تجاری تغییر کند.
این امر واکنشهای مختلف اساتید و اهالی فرهنگ شیراز را در پی داشته است.