۳۱ خرداد ۱۴۰۱، ۱۴:۲۸

گفتگوی مهر؛

زمزمه‌های جدایی دانشکده ادبیات از حافظیه

زمزمه‌های جدایی دانشکده ادبیات از حافظیه

شیراز- زمزمه های جابجایی دانشکده زبان و ادبیات فارس در جوار حافظیه دوباره شنیده می شود و اهالی فرهنگ و ادب را نسبت به مخدوش شدن هویت فرهنگی محدوده حافظیه نگران کرده است.

خبرگزاری مهر – گروه استان‌ها: هفت سال پیش درست در همین روزهای خرداد بود که اساتید دانشگاه در باره حضور ادارات دیگر در ساختمان دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز و طرح جابه‌جایی دانشکده از محل کنونی در خبرگزاری‌ها منتشر شد و واکنش استاندار وقت فارس را در پی داشت که تصمیم مدیران قبلی را در همین مورد غیرکارشناسی خواند و قول داد هرچه زودتر کارمندان استانداری این ساختمان را تخلیه کنند و به دانشگاه شیراز برگردانند.

اما در حال حاضر هنوز بخش‌هایی از ساختمان دانشکده در اختیار اساتید و دانشجویان نیست و در عین حال زمزمه‌های جابجایی دانشکده ادبیات در جوار آرامگاه حافظ دوباره به صورت جدی تر شنیده می‌شود. این در حالی است که طی دهه‌های مختلف وجود حافظیه و همچنین دانشکده ادبیات در همسایگی یکدیگر، به این منطقه هویت فرهنگی خاصی بخشیده به گونه‌ای که محور منتهی به این دو بنا نیز به نام چهار راه ادبیات نام گذاری شده است.

تناسب دانشکده ادبیات و حافظیه برای شیرازی‌ها و اهالی فرهنگ و ادب همیشه خوشایند بوده و حسن همجواری این دوبنا، هویت فرهنگی منطقه را رقم زده است. هویتی که با جابجایی دانشکده ادبیات دچار خدشه می‌شود.

در این رهگذر کاووس حسن لی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز و مدیر مرکز حافظ شناسی در گفتگو با مهر به تشریح آخرین وضعیت ساختمان خاطره انگیز دانشکده ادبیات پرداخت.

*پیش از این‌که به سرگذشت ساختمان دانشکده بپردازیم می‌خواستم از شما در باره‌ی بخش زبان و ادبیات فارسی و فعالیت‌های آن بپرسم.

از سال ۱۳۳۳ که دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز بنیان‌گذاری شد تا کنون نزدیک به هفتاد سال گذشته و در این هفت دهه دانشکده ادبیات خدمات ارزنده‌ای را ارائه داده و کارشناسان و استادان نام‌آوری را پرورده است.

زمزمه‌های جدایی دانشکده ادبیات از حافظیه

امروز بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز خیلی گسترده‌تر شده و قابل مقایسه با دهه‌های قبل نیست. در این بخش افزون بر برنامه‌های آموزشی، فعالیت‌های گوناگون دیگر هم صورت می‌گیرد که از جمله آن‌ها می‌توانم به چند مورد اشاره کنم. انتشار دو مجله‌ی علمی‌پژوهشی «شعرپژوهی» و «مطالعات ادبیات کودک»، فعال بودن چهار مرکز علمی شامل «مرکز پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی» و «مرکز مطالعات ادبیات کودک» و «انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی – شعبه‌ی فارس» و قطب علمی «شعرپژوهی فرهنگ عامه». علاوه بر این، هم‌اکنون در این بخش چهار گرایش دکتری و سه گرایش کارشناسی ارشد و نیز دوره‌ی کارشناسی زبان و ادبیات فارسی فعال است.

مجموع این فعالیت‌های موفق. بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز را در میان دانشگاه‌های کشور شاخص و ممتاز کرده است. برگزاری نشست‌های علمی مستمر و تشکیل دوره‌های گوناگون، نشان از پویایی و سرزندگی این بخش دارد. اما اگر راستش را بخواهید ظرفیت‌های این بخش بسیار بیشتر از این‌هاست. دانشکده ادبیات و بخش زبان و ادبیات فارسی ده‌ها برابر بیش از این هم می‌تواند نقش‌آفرینی کند که متأسفانه کمبود فضا دست و پای همکاران و دانشجویان ما را برای تحقق این اهداف بسته است.

*یعنی می‌فرمایید شما الان در همین مکان که مستقرید، برای فعالیت‌ها مشکل کمبود فضا دارید؟
بله. به شدت در تنگنا هستیم. در این ساختمان باید همواره دوره‌های گوناگون مانند «سعدی‌شناسی»، «حافظ‌شناسی»، «مولوی‌شناسی» «فردوسی‌شناسی» و ده‌ها دوره‌ی دیگر و سمینارها، کارگاه‌ها و کلاس‌های ادبی و فرهنگی برقرار باشد و تبدیل شود به مرکزی پررفت و آمد که مردم را با ادبیات گران‌قدرشان آشنا کند و پیوند بدهد.

برای ارتقای سطح کیفی همه این فعالیت‌ها و نیز برنامه‌های پیش‌بینی شده برای آینده، نیاز به مکان مناسب است و چه مکانی مناسب‌تر از ساختمان دانشکده ادبیات که متعلق به خود ماست. به همین دلیل است که ما سال‌هاست همواره تاکید کرده‌ایم نباید خانه خود ما از سوی دیگران اشغال بشود و همکاران محترم و دانشجویان عزیز ما برای فعالیت‌هایشان دچار تنگنا و کمبود باشند.

استادان زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز با وجود تنگناهای آزاردهنده، در نیم قرن اخیر، آثار بسیار درخشانی را پدید آورده‌اند و پژوهشگران و مدرسانی نامدار و شاخص در دامن این دانشکده پرورده شده‌اند. بسیاری از آن‌ها هم‌اکنون هم در جای‌جای این کشور و در برخی کشورهای دیگر، منشأ آثار گوناگون فرهنگی و ادبی هستند. این استادان علاوه بر تربیت نیروی متخصص، صدها کتاب و مقاله نوشته‌اند و به جامعه عرضه کرده‌اند تا در ارتقای سطح فرهنگی و ادبی کشور سهمی بسزا و مؤثر داشته باشند.

*حال برگردیم به موضوع ساختمان دانشکده ادبیات و موضوع جابه‌جایی آنکه سال‌هاست اعتراض و انتقاد شما را برانگیخته است. سرگذشت این ساختمان به کجا انجامیده است و الان در چه موقعیتی است؟
این قصه سر دراز دارد. خبر دارید که چند سال پیش، متأسفانه در یک تصمیم‌گیری غلط، بدون مشورت با ما که صاحبان اصلی این دانشکده‌ایم، ناگهان ساختمان کلاس‌های ادبیات از سوی سازمان میراث فرهنگی اشغال شد. مدیران دانشگاه شیراز هم آنقدر گرفتار تنگنای مالی بودند، که ارزش معنوی این مکان ویژه را نادیده گرفتند و آن را به بهای هیچ، (واقعاً هیچ) واگذار کردند. ولی ما زیر بار این تصمیم نادرست نرفتیم و مقاومت کردیم تا بالاخره باور کردند که این ساختمان باید به صاحب اصلی آن یعنی دانشگاه شیراز برگردد. متأسفانه به دلیل همین تصمیم غلط و بی توجهی مدیران، امروز محل بخش زبان و ادبیات فارسی به شکل بسیار نامناسب و دور از شأن استادان و دانشجویان ادبیات درآمده که اگر تصاویری از آن منتشر شود نمی‌دانم موجب شرمساری چه کسی نخواهد شد.

زمزمه‌های جدایی دانشکده ادبیات از حافظیه

مدیران شهر شیراز باید بدانند که صاحبان اصلی این شهر فرهنگورانند. شیرازِ عزیز شهر فرهنگ و ادب است. شیرازِ سرفراز شهر ماست و ما در حفظ میراث‌های فرهنگی آن حساسیت ویژه داریم و از درخواست‌های بحق خودمان هرگز کوتاه نخواهیم آمد.

مجدداً تاکید می‌کنم که بنای دانشکده ادبیات در جوار حافظیه به پشتوانه یک فهم فرهنگی ساخته شده و فعالیت درخشان استادان ارجمند ادبیات در بیش از نیم قرن گذشته در این محل، باعث شده این محل دارای یک هویت روشن تاریخی – فرهنگی باشد. نادیده گرفتن این واقعیت، یعنی خط زدن بخشی از تاریخ این شهر و این یک اشتباه فاحش فرهنگی و تاریخی است. بیش از ۵۰ سال است که چهارراه ادبیات، چهارراه ادبیات است و نه هیچ نام دیگر. کسانی که برای نخستین بار ساختمان دانشکده ادبیات را در کنار حافظیه در نظر گرفتند، متوجه بوده‌اند که بهترین مکانِ ممکن برای دانشکده ادبیات همین هم‌جواری با حافظیه است.

همجواری بخش زبان و ادبیات فارسی با حافظیه باعث شده پیوند دوسویه میان این دو مکان برقرار باشد. بسیاری از نویسندگان، پژوهشگران ادبی و حافظ شناسان که به حافظیه می آیند امکان حضور در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز را دارند و از سوی دیگر بسیاری از کسانی که به دلایل گوناگون گذرشان به بخش زبان و ادبیات فارسی می‌افتد، به سادگی می‌توانند حافظ را هم زیارت کنند. من خودم ده‌ها خاطره از همین پیوند دوسویه و حسن هم‌جواری دارم که الان فرصتی برای بازگفت آن‌ها نیست.

امروز هم شما در هر جای شهر شیراز باشید، آدرس ادبیات با همین یک واژه «ادبیات» برای همه شناخته شده است. این واقعیت اجتماعی در ذهن و ضمیر این شهر و مردم آن به ثبت رسیده است. یعنی بیش از نیم قرن است که این مکان با این نام یک هویت فرهنگی ویژه یافته و هزاران هزار خاطره در ذهن و ضمیر مردم ساخته است. هرگز و در هیچ شرایطی نباید این هویت مسلم فرهنگی خدشه‌دار شود. این حق مردم فرهنگ‌ور شیراز است که اجازه ندهند کسی با تصمیم‌گیری نابخردانه، این هویت فرهنگی را در خاطره‌ی جمعی کمرنگ کند. ساختمان همجوار حافظیه همواره باید به نام ادبیات بماند و هر فعالیت غیر مرتبط با آن باید تعطیل بشود.
یکی از درس‌هایی که من از سال‌های دور در دانشکده ادبیات داشته‌ام درس حافظ است. بارها به دانشجویان کلاس حافظ گفته‌ام الان اگر شما سکوت کنید صدای پرندگانی را که بر درخت‌های حافظیه آواز می‌خوانند می‌شنوید و صدای شما هم می‌تواند به سروهای سربلند حافظیه برسد. یعنی ملکوت منتشر شده در فضای حافظیه در این طرف دیوار هم احساس می‌شود. آیا به نظر شما این حسن همجواری مثال‌زدنی نیست؟ و آیا هیچ آدم عاقلی پیدا می‎‌شود که در ضرورت تداوم همجواری ادبیات و حافظیه تردیدی داشته باشد؟ و آیا برای همسایگی با حافظیه، سزاورارتر از ادبیات و بخش زبان و ادبیات فارسی هست؟ حتی اگر گذشتگان ما چنین اقدامی نکرده بودند و دانشکده ادبیات را کنار حافظیه نساخته بودند، امروز ما باید به هر قیمتی که بود، به ایجاد چنین بنایی در چنین مکانی اقدام می‌کردیم؛ جای بسی شگفتی‌ست که این ضرورت روشن را باید ما هر بار برای مدیران این شهر توضیح بدهیم و یادآوری بکنیم.

پیش از این هم گفته ام حافظیه برای دانشجویان ما حکم یک آزمایشگاه را دارد و بخش زبان و ادبیات فارسی هم برای حافظیه در حکم یک مرجع معتبر علمی است. بعضی از گردشگران داخلی یا خارجی که در شعر حافظ مطالعه دارند و به مباحث حافظ‌شناسی علاقه مندند، وقتی به حافظیه می آیند به سادگی می‌توانند با استادان ادبیات و حافظ شناسان متخصص در بخش زبان و ادبیات فارسی ارتباط بگیرند و به گفتگو بپردازند و از دانش این استادان بهره مند شوند.

البته زمزمه‌ی جابه‌جایی بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز پیشینه‌ای درازتر از این دارد. دست‌کم بیش از بیست سال است که ما با این کج‌اندیشی روبه‌روییم. و در تمام این سال‌ها به روشنی و آشکارا گفته‌ایم تا هستیم اجازه نخواهیم داد بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز از کنار حافظیه به جایی دیگر منتقل شود و این ساختمان حق طبیعی دانشکده ادبیات است.

اینک نیز به روشنی تکرار می‌کنیم که برای فعالیت‌های گسترده‌ای که بخش زبان و ادبیات فارسی دارد باید همه این ساختمان در اختیار همکاران فعال ما در این بخش باشد تا بتوانند با برنامه‌ریزی‌های مؤثر، زمینه‌های ارتباط گسترده‌تر مردم را با بزرگان ادبی و میراث‌های فرهنگی خودشان برقرار کنند.

*سخن پایانی هم دارید؟

سخن پایانی من این است که اگر به هر دلیلی (درست یا نادرست) تصمیم‌گیران امروزی بخواهند مکانی از دانشگاه شیراز را به جایی دیگر واگذار کنند، به‌هیچ‌روی سراغ ساختمانی که دیوار به دیوار حافظیه است، نیایند.

کد خبر 5520119

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha