خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-نگار احدپور اقبلاغ: امروز سوم شعبان المعظم مصادف است با سالروز ولادت سید و سالار شهیدان امام حسین (ع) و روز پاسدار، به همین مناسبت با حجت الاسلام محسن رنجبر، دانشیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در خصوص سیره عبادی و اخلاقی امام حسین (ع) به گفت و گو پرداختیم که حاصل ان را میخوانید:
حجت الاسلام محسن رنجبر با بیان اینکه امام حسین بن علی (ع) همانند دیگر معصومان (ع)، شخصیتی بیبدیل عصر خویش در امور معنوی و عبادی بود عنوان کرد: چنین جایگاهی حتی بر مخالفان نیز پوشیده نبود. حسن بصری در مقتل الحسین خوارزمی در توصیف شخصیت معنوی آن حضرت میگوید: حسین بن علی (ع)، آقایی پرهیزکار، پارسا، نیکوکار، خیرخواه و نیکخو بود.
وی با اشاره به سیره اخلاقی امام حسین (ع) امام حسین (ع) عنوان کرد: سیدالشهدا (ع) به عنوان یکی از حجتهای خدا، در پایبندی به صفات اخلاقی و انسانی، سرآمد عصر خود بود. آن حضرت با قیام خود در برابر عدالتستیزی و ستمگری بنی امیه، نمونه کامل اخلاص در عمل و تسلیم و رضا در برابر مشیت و خواست الهی را به نمایش گذاشت. شاهد بر این ادعا، ماندگاری و تأثیرگذاری این نهضت در طول تاریخ حتی در میان اهلسنت است. چرا که بر اساس فرمایش خدای متعال، هر چه نزد (و برای) خداست، ماندگار است و قیام ماندگار پیشوای سوم، مصداق کامل این اخلاص بود.
تقوا و پارسایی
رنجبر تصریح کرد: آن بزرگوار پارساترین مردم زمانه خویش بود، چرا که ایشان به توصیه جدش رسول خدا (ع) عمل کرد. چنان که فرمود: جدم رسول خدا (ص) به من فرمود: به واجبات الهی عمل کن، تا پرهیزگارترین مردم شوی. به قسمت و تقدیر خدا خشنود شو، تا بینیازترین مردم شوی و از حرامهای الهی بپرهیز تا پارساترین مردم شوی.
فروتنی
این عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: از فروتنی آن حضرت، اخباری فراوانی در دست است. اما بر اساس گزارش مدائنی، امام حسین (ع) از کنار بینوایان که در صُفّه مسجد سرگرم غذا خوردن بودند، گذشت. آنان گفتند: غذا آماده است. آن حضرت کنار آنان فرود آمد و فرمود: خداوند متکبران را دوست ندارد، و با آنان غذا خورد. آن گاه به آنان گفت: من دعوت شما را پذیرفتم، دعوت مرا پذیرا باشید، آنان پذیرفتند. امام (ع) آنان را به خانه خود برد و به همسر خود رَباب فرمود: هر چه اندوخته داریم، بیاور.
رنجبر با اشاره به روحیه توکل در آن حضرت بیان کرد: آن بزرگوار در توکل و واگذاری امور به پروردگار، سرآمد مؤمنان روزگارش بود. این ویژگی در دعا و نیایش آن حضرت در صبح گاه روز عاشورا، این گونه منعکس شده است: خدایا، تو در هر سختی و اندوهی مورد اعتماد من هستی و در هر گرفتاری امیدم هستی، و در هر کاری که برایم رخ میدهد، مایه اطمینان و سرمایه من میباشی، چه اندوهها که به وسیله آن، دلها به سستی میگراید و تدبیرها به کاستی میرفت، و دوست [مرا] در آن خوار میکرد و دشمن [مرا] سرزنش میکرد، اما هنگامی که آن را نزد تو میآوردم و از آن به درگاهت شکایت میکردم و چارهاش را از غیر تو نمیجستم، آن را میگشودی و میزدودی، تو ولی هر نعمت و صاحب هر نیکی و غایت هر خواسته ای.
صبر و گذشت
وی افزود: پیشوای سوم، مظهر صبر و گذشت در برابر خطاکاران بودند. از آن حضرت نقل شده که اگر کسی در گوش راستم ناسزا بگوید و در گوش چپم از من پوزش بخواهد، من عذر او را میپذیرم، چون از پدرم شنیدم که جدم رسول خدا (ص) فرمود: آن کس که پوزش فردی را (چه حق با او باشد و چه نباشد) نپذیرد، بر حوض کوثر وارد نمیشود. همچنین آن بزرگوار نه تنها جرم یکی از غلامانش را بخشید، بلکه او را آزاد کرد و مستمری او را دو برابر کرد.
بخشش و دستگیری از مستمندان
رنجبر تصریح کرد: گزارش شده قطعهای زمین و اجناس دیگری به آن حضرت ارث رسیده بود که پیش از دریافت آن، آنها را صدقه داد. بر اساس گزارش یحیی بن سالم موصلی، آن حضرت از کنار خانهای میگذشت و آب طلبید. کنیزی قدحی پر از آب به آن حضرت داد. آن حضرت پیش از نوشیدن آب، انگشتر نقره خود را از دست درآورده و به او داد و فرمود: این را به اهلت بسپار و آن گاه آب را نوشید.
وی با اشاره به ویژگی بخشندگی حضرت سیدالشهدا (ع) عنوان کرد: از بخششهای مستمر امام این بود که در تاریکی شبها، انبانهای مواد غذایی را برای فقرا، یتیمان و از کارافتادگان بر پشت خود میکشید تا جایی که آثار کبودی آن بر پشت آن حضرت پس از شهادتش، دیده میشد. از دیگر بخششهای آن حضرت، آزاد کردن یک کنیز در ازای یک دستهگل، آزاد کردن چوپان و هدیه کردن گله به وی و آزاد کردن غلام و هدیه کردن بوستان به اوست.
شجاعت و عزت طلبی
این عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) بیان کرد: زندگی حضرت امام حسین علیه السلام توأم با عزتطلبی و شجاعت بوده است. چه در دوران کودکی در مواجهه با خلیفه دوم که بر منبر رسول خدا (ص) تکیه زده بود و آن حضرت او را مورد عتاب قرار داد و چه در رویارویی با سیاستهای اهلبیتستیز و چه در مقابله با دسیسهها و دشمنیهای معاویه، نمونههایی در تاریخ ثبت شده است که به درستی، روحیه شجاعت و عزتطلبی امام (ع) را ترسیم کرده است. افزون بر این، بر اساس منابع معتبر کهن، وضعیت روحیِ امام حسین (ع) هنگام نبرد و مبارزه با سپاه عمر سعد، در آخرین ساعات این نبرد و پس از تحمل شدیدترین مصائب از جمله، از دست رفتن بهترین عزیزانش، چنین توصیف شده است: «مردان جنگی از راست و چپ بر حسین (ع) یورش بردند و او به هر دو طرف چپ و راست حمله میکرد و آنان ترسیدند [و عقب نشستند]. به خدا، هرگز مغلوبی را که فرزندان، خاندان و یارانش کشته شده باشند، به قوت قلب و دل آرامی و جرأت او ندیدم. به خدا، چه پیش از حسین و چه پس از او مانندش را ندیدم. پیادگان همانند گله بُزی که گرگ (یا شیر) به آنان حمله میکند، از راست و چپش میگریختند».
وی افزود: همچنین حُمَید بن مسلم (یکی از سپاهیان عمر سعد) در توصیف مبارزه و نبرد آن حضرت گفته است: حسین (ع) با این که پیاده میجنگید، چون تک سواری دلیر، از تیر پرهیز کرده و به دنبال فرصت حمله بود و به سواران حمله میبرد. در جریان نبرد و شهادت حضرت قاسم نیز هنگامی که وی امام (ع) را به یاری طلبید، شجاعت حضرت این گونه توصیف شده که حسین (ع) چون عقاب برجست و همانند شیری خشمگین، حمله کرد. همچنین چون به آن حضرت پیشنهاد تسلیم در برابر فرمان ابن زیاد داده شد، آن بزرگوار حاضر به تسلیم ذلیلانه نشد و مرگ با عزت را بر زندگی ذلتبار ترجیح داد.
نماز خوف در ظهر عاشورا، نمایانگر عبودیت خالص امام حسین (ع)
رنجبر با اشاره به سیره عبادی حضرت تصریح کرد:امام حسین (ع) در انجام امور عبادی، گوی سبقت را از معاصران خود ربود. ایشان ضمن تقسیم عبادتهای بندگان به سه نوع، آن عبادتی را عبادت آزادگان و برترین آن میداند که سپاس گزارانه باشد.
درباره سیره عبادیِ آن حضرت، عبدالله بن زبیر پس از شهادت آن حضرت گفته است: به خدا سوگند، کوفیان کسی را کشتند که شبزندهداریاش طولانی و روزهاش در روز، بسیار بود. همچنین پیشوای سوم عصر روز تاسوعا به حضرت عباس فرمود تا از سپاه دشمن شب عاشورا را مهلت بگیرد تا در پیشگاه الهی نماز بگزارد و او را بخواند و از او طلب آمرزش کند، چرا که آن حضرت نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار بسیار را دوست داشت. در روز عاشورا نیز هنگامی که وقت نماز فرا رسید، آن حضرت و یارانش، در زیر باران تیر و نیزه، نماز خوف به جا آوردند. همچنین آن بزرگوار بیست و پنج بار پیاده از مدینه به مکه، سفر حج به جا آوردند، در حالی که اسبهای راهوار به همراه داشتند.