به گزارش خبرنگار مهر، رمان «زنان تشنه قدرت» نوشته برنار کیرینی بهتازگی با ترجمه ابوالفضل اللهدادی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینترجمه سال ۲۰۱۰ در پاریس منتشر شده است.
برنار کیرینی نویسنده بلژیکی، متولد سال ۱۹۷۸ و دارای مدرک دکترای حقوق است. او که با نوشتن نقد و مقاله در مجلات ادبی، برای خود جایگاهی در جهان ادبیات کشورش فراهم کرده بود، اینروزها در دانشگاه بورگوین تدریس میکند. کیرینی که چندین رمان و مجموعهداستان در کارنامه دارد، در سال ۲۰۰۸ بهخاطر یکی از مجموعهداستانهایش برنده جایزه «ویکتور روسل» و جایزه «مارسل تیری» شد. همچنین در سال ۲۰۱۳ نیز بهخاطر مجموعهداستان «مجموعهای بسیار خاص» برنده جایزه بزرگ داستانهای علمیتخیلی شد.
اولینرمانی که از ایننویسنده به فاصله ترجمه شد، «روستای محوشده» به قلم اللهدادی بود که آبان سال ۱۳۹۸ توسط همینناشر به چاپ رسید.
در قصه «زنان تشنه قدرت»، حکومت ساقط شده و مردان از رأس قدرت به زیر کشیده شدهاند. زنان هم حکومت را بهطور کامل به دست گرفتهاند. سالهاست مرزهای کشوری که قصه در آن شکل میگیرد، روی بیگانگان بسته شده و مردم جهان فقط با اطلاعاتی که امپراتوری زنان صلاح میدانند، از وقایع اینکشور مطلع میشوند. شخصیت ژودیت، «شبانِ» زنان، که پس از مرگ مادرش جانشین او شده سرزمین مورد اشاره را با مُشت آهنین اداره میکند و باعث میشود مضحکهای سیاسی در دل رژیمی هذیانزده به وجود آید که همه شعارهای پیش از انقلابش را کنار گذاشته و در کار خلق ارزشها و شعارهای جدید است.
در اینرمان، همراه با روایت اصلی، خاطرات پرستاری معمولی هم پیش روی مخاطب قرار میگیرد که به حریم شبان راه پیدا میکند و واقعیتِ پارانویایی قدرت و مواهب کارگزاران حکومت و بلهوسیهای جنونآمیز قدرتمندان را به متوجه میشود.
گفته میشود رمان «زنان تشنه قدرت» درباره دلایل و تأثیرات تعصب و فساد در ساختار حکومتهای تمامیتخواه است. نویسنده کتاب پیش از شروع متن داستان، اینجملات را آورده است: «در سال ۱۹۷۰ انقلاب دولت را در هلند سرنگون میکند. سال بعد انقلاب به بلژیک و لوکزامبورگ میرسد. امروز بنلوکس سابق، بستهترین سرزمین در قلب اروپاست.»
رمان پیشرو ۳۹ فصل و یکپیگفتار دارد که ۵ فصل دارد و نویسنده در آن چگونگی نوشتن «زنان تشنه قدرت» را توضیح داده است.
در بخشی از اینکتاب میخوانیم:
گپوگفتشان تمامی نداشت. اول سپهبد به مدت سی دقیقه متن سخنرانیای را قرائت کرد که احتمالا به همین منظور نوشته شده بود. آیا چیزی خستهکنندهتر از سخنرانیای است که از روی کاغذ خوانده شود؟ اوضاع هنگامی بدتر میشد که هر پنج جمله حرفش را قطع میکرد تا کریستن ترجمه کند و همینْ پیشرفت صحبتش را مختل میکرد. مارسلوس در طی ترجمه پیوسته جرعهای آب مینوشید، سپس با همان لحن یکنواخت حرفش را از سر میگرفت. گاهی کریستن را از یاد میبرد و نطقش را طولانیتر میکرد؛ برای همین کریستن کاغذهایش را سیاه میکرد اما نمیرسید همهچیز را یادداشت کند. این میشد که بعد از ترجمه ابتدای سخنان، باید از خطیب میخواست که حرفهایش را تکرار کند، و اینگون به شکنجه شنونده میافزود.
پس از چند دقیقه لانگلوئا سخنرانی را رها کرد. نگاهی ترحمآمیز به گولد انداخت اما گولد محلش نگذاشت. او در مقام رئیس هیات نمایندگی باید به سپهبد جواب میداد و بدینترتیب خودش را موظف میدید که به او گوش بدهد؛ برای همین یادداشت برمیداشت و میکوشید با تکاندادنهای تاییدآمیز سرش، علاقهاش را نشان بدهد.
اینکتاب با ۳۷۵ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۹۰ هزار تومان منتشر شده است.