به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آیریش تایمز، جان بنویل نویسنده مشهور ایرلندی ویرایش اخیر کتابهای رولد دال را شرمآور خواند. اینبرنده جایزه بوکر و از نویسندگان بزرگ معاصر ایرلند که رمانهایش هم در داخل و هم در خارج از کشور تحسین شدهاند دارد سعی میکند با مرگ همسرش در سال ۲۰۲۱ کنار بیاید.
بنویل که ۷۷ ساله است به خاطر میآورد که در سوگ همسرش از یک نوع «مه مغزی» رنج میبرد و در ۶ ماه اول اصلاً نمیتوانست کار کند. وی میگوید هیچ چیز به انسان کمک نمیکند از این حالت عبور کند. در یک وضعیت بسیار عجیب زندگی میکنی؛ انگار هیچ انتظاری نداری، مثل یک خماری بیپایان. واقعاً نمیتوانی کاری انجام دهی و این ادامه دارد.
وی در مصاحبه جدید خود گفته است: من بسیار خوش شانس بودم که تنها نبودم، به خصوص برای حضور ۲ دختر و ۲ پسرم. خوش شانستر از آن هستم که لیاقتش را داشته باشم.
این نویسنده متولد وکسفورد که به خاطر داستانهای شاعرانه و احساسی شهرت دارد، در سال ۲۰۰۵ برای «دریا» برنده جایزه من بوکر شد. در سالهای اخیر وی با رمانهای جناییاش که در دهه ۱۹۵۰ اتفاق میافتد، موجی ایجاد کرده است. شخصیت اصلی این رمانها دکتر کویرک یک آسیبشناس تاثیرگذار اما مسالهدار است که سال ۲۰۱۴ مینی سریالی تلویزیونی با بازی گابریل بایرن با اقتباس از آن تولید شد. بنویل این رمانها را با نام مستعار بنجامین بلک منتشر کرده اما حال مدتی است با نام واقعی او منتشر میشوند.
وی در جدیدترین رمانش که به تازگی با عنوان «قفل کردن» منتشر شده به موضوع غم و سوگ پراخته و یک معمای قتل در دهه ۱۹۵۰ را در مرکز داستان قرار داده که ماجرایش با کشف جسد یک زن جوان در گاراژی در دوبلین شروع میشود. دکتر کویرک در این رمان در غم مرگ همسرش عزادار است و یک بار دیگر با کارآگاه استرافورد، افسر پروتستان همراه میشود. این شخصیت در برخی از کتابهای قبلی بنویل هم حضور داشت.
آیا وی از تجربه خودش در سوگ همسرش در صفحات کتاب استفاده کرده است؟ ایننویسنده در پاسخ میگوید: احتمالاً این کار را کردم. مطمئناً اکنون تجربه دست اولی از غم و اندوه دارم، چیزی که قبلاً که مینوشتم نداشتم.
خلاف برخی از رمانهای جنایی معاصرکه بیشتر فاقد ظرافت ادبی هستند، «قفل کردن» به زیبایی توسط این استاد زبان خلق شده و گاه طرح داستان در مقایسه با توصیف محیط خانه و محیط های کاری در ایرلند دهه ۱۹۵۰ به جایگاهی کم اهمیتتری رانده میشود. جزییات نوستالژیک این دوره همیشه در آثار وی وجود دارد؛ سیگارهای بلند، لیوانهای لالهای شکل، و مسایل اجتماعی آن دوره تاریخی...
بنویل که فرزند یک کارمند گاراژ بود سال ۱۹۴۵ به دنیا آمد و به همین دلیل دهه ۱۹۵۰ که او در آن بزرگ شد، برایش جذاب است. وی ابتدا به عنوان منشی و سپس به عنوان دبیر و بعد سردبیر ادبی روزنامه ایرلند تایمز کار کرد.
عشق او به داستانهای جنایی از وقتی شروع شد که سال ۲۰۰۳ آثار ژرژ سیمنون را خواند و تصمیم گرفت خودش هم در این ژانر بنویسد. وی در این باره میگوید: با خودم فرض کردم فقط یک کتاب جنایی مینویسم و تصمیم گرفتم با نام مستعار بنویسم، صرفاً برای جلوگیری از این خطر که خوانندگانم فکر کنند یک شوخی ادبی مفصل پست مدرنیستی کردهام؛ اما حال متوجه میشوم نباید با نام مستعار مینوشتم.
او همچنین در دوران نوجوانی آثار ریموند چندلر را خوانده بود – و دههها پس از خلق اولین رمان «فیلیپ مارلو» که کارآگاه مشهور چندلر است، رمان جدیدی نوشت. در فیلم «مارلو» که اقتباسی از رمان سال ۲۰۱۴ او با عنوان «بلوند چشم سیاه» است لیام نیسون در نقش اصلی بازی کرده است.
بنویل میافزاید: با کتابهای جناییام، نمیدانم چه قصدی دارم یا به کجا میروم. برای نوشتن «قفل کردن» به اعماق کشور رفتم تا کتاب را جایی تمام کنم که هیچ چیز وجود ندارد – نه کافهای، نه رستورانی، بدون حواسپرتی. باید شنبه آنجا را ترک میکردم و جمعه شب به این نتیجه رسیدم که این کتاب را دوست ندارم. اما بعد گفتم پایان دیگری برای آن هم هست و شنبه صبح نشستم و فصل آخر را نوشتم و حتی آن را نخواندم. فقط فرستادمش برای ناشرم.
این نویسنده در ادامه میگوید: نکتهای که برایم مهم است این است که نه تنها داستان جنایی باید به خوبی نوشته شود، بلکه باید با حس کشف ناگهانی خلق شده باشد. من اصلاً برای کتابهایم برنامهریزی نمیکنم و هرگز نمیدانم چه اتفاقی قرار است بیفتد.
اما او برای نوشتن رمانهای غیرجنایی زمان زیادی صرف میکند. اثر قبلیاش «تکبودنها» که سال ۲۰۲۲ منتشر شد ۶ سال طول کشید تا به نتیجه برسد؛ اما او هر کتاب جناییاش را که درباره گشودن راز یک قتل است در حدود ۴ ماه مینویسد. وی میگوید وقتی این حرف را میزند جنایی نویسان حرفهای از او متنفر میشوند، اما واقعیت این است که ژرژ سیمنون کتابهایش را در ۱۰ روز مینوشت.
با این حال، وی از خواندن کتابهای خودش متنفر است و میگوید: وقت خواندن دوباره فقط کاستیها را میبینم، فقط شکستها، دست و پا چلفتی بازیها، خطهایی که اشتباه کردم … برای همین طاقت خواندن کار خودم را ندارم و این کار مرا از نظر جسمی بیمار میکند.
این نویسنده که برنده جایزه پرنس آستوریاس و کافکا هم شده داستانهای جنایی معاصر را نمیخواند و میگوید: علاقهای ندارم. در عوض کتابهای غیرداستانی هنری، شعر، تاریخ و فلسفه در فهرست خواندن او جای دارند و میگوید: بیشتر از اینکه بخوانم داستان مینویسم.
بنویل بهعنوان یک نویسنده موفق، طرفدار «ویرایشهای حساس» نیست و ویرایش اخیر کتابهای رولد دال برای حذف زبانی که توهینآمیز تلقی میشود را «شرمآور» میداند. وی میگوید: این کتابها بچگانه است. بچهها رولد دال را دوست دارند چون او بسیار خرابکاری میکند. بچهها کاملاً بیرحم هستند. ما باید بزرگ شویم تا یاد بگیریم چگونه با دیگران در دنیای نیمه متمدن زندگی کنیم، اما بچهها اینطور نیستند. بچهها این چیزها را دوست دارند و برای آنها خوب است. نباید متن را تغییر داد. بهتر است متن را کلاً منتشر نکرد تا اینکه آن را تغییر داد. مخصوصاً که رولد دال مرده است و نمیتواند از خود دفاع کند.
اگر ناشران میخواستند زمانی کار او را تغییر دهند، خودش چه کار میکرد؟ در جواب میگوید: به آنها میگفتم «نه!». فقط همین. ممکن است کار من پس از مرگم توسط یک فرد ۲۳ ساله شکست خورده از کلاس نویسندگی خلاق، با کینه تغییر کند. وحشتناک است، اما امروز این یک مد است که مثل دیگر مدها میگذرد، اما آسیبهای زیادی در این راه وارد خواهد شد.
بنویل نمیداند اگر نمینوشت چه کار میکرد. خلق یک کتاب جنایی جدید و چند فیلمنامه از پروژههای فعلی اوست و این را یک شغل کودکانه میداند و میگوید: نوشتن داستان کاری کودکانه است. فقط مینشینی و داستان میسازی، مثل دوران بچگی.
امروز این نویسنده با یکی از پسرانش در روستایی خارج از دوبلین زندگی میکند و وقتی از او سوال میشود آیا حس تنهایی میکند، تردید میکند و در پاسخ به اینکه اگر بازنشسته شود چه کار میکند؟ میگوید: همسرم میگفت نوشتن را رها میکنی، وارد سیاست میشوی و دنیا را نابود میکنی. امروز من زندگی میکنم تا کار کنم و نمیتوانم تصور کنم که اگر این کار را نکنم چه میکنم.
کتاب جدید جان بنویل با عنوان «قفل کردن» توسط انتشارات فابر به قیمت ۱۶.۹۹ پوند منتشر شده است.
«کتاب شواهد» و «دریا» از جمله کتابهای بنویل است که به فارسی ترجمه و منتشر شدهاند.