بهائیان اعتقاد داشتند که آینده آنان با آینده اسرائیل عجین است و چیزی جدای از هم نیست،این به صورت روشن نشان می‌دهد که از رأس بهائیت تا بدنه بهائیت در کنترل اسرائیل است.

خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: عصر قاجار مقارن است با قرن نوزدهم، قرنی که مردم اروپا تحت‌تأثیر تحولات و تغییرات جدید، در آستانه توسعه قرار گرفتند و انقلاب صنعتی را ایجاد کردند. در همین زمان، قاجارها راه را برای ورود کشورهایی چون انگلستان هموار کرد که برای توسعه منافع خویش به دنبال نفوذ در خاورمیانه بودند. در این میان ایران اولین کشوری بود که توجه انگلیسی‌ها را به خود جلب کرد، چرا که شرایط جغرافیای سیاسی این کشور شرایط مناسبی را برای انگلیسی‌ها فراهم نمود. آنها در ایران با یک مانع جدی یعنی علمای شیعه روبه‌رو بودند که استعمارستیزی را در رأس سیاست‌های خویش قرار داده بودند. انگلیسی‌ها ترجیح می‌دادند بیشتر از سیاست‌های پنهان استفاده کنند تا سیاست‌های آشکار. کشمکش‌های مذهبی علمای اخباری و اصولی شیعه، شرایط مناسبی برای آنها فراهم نمود. سیاست فرقه‌سازی را آنها از طریق همین تنش‌ها ایجاد نمودند. فرقه بابیه با دیدگاه‌های اخباری در مقابل علمای اصولی شیعه ابتدا از روس‌ها، سپس انگلیسی‌ها استفاده کردند.

هرچند در عصر ناصرالدین شاه سرسختانه با آنها مقابله شد و رهبر آنها، سید علی محمد باب به دستور امیرکبیر اعدام شد اما تداوم حرکت آنها از سوی بهائیت با چهره کاملاً متفاوت خود را نشان داد. انگلیسی‌ها از سیاست‌های پنهان آنها در ایران و خارج از ایران حمایت می‌کردند که در نهایت در عصر پهلوی به نتیجه رسید. اما چون آنها بر خلاف بابیه با چهره‌ای کاملاً انگلیسی وارد عرصه سیاست شدند و آشکارا از سیاست‌های رژیم پهلوی، سیاست‌های انگلیسی‌ها، آمریکایی‌ها و اسرائیل حمایت نمودند. در این دوره آنها به عنوان عاملان استعمار از سوی علما و مردم شناسایی شدند. در واقع می‌توان گفت یکی از عوامل مؤثر در شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران، حضور استعمار و عاملان آنها در ایران و حمایت رژیم پهلوی از آنها بود.

با درگذشت حسینعلی نوری، فرزند ارشدش جانشین او شد. عباس افندی معروف به عبدالبهاء که تربیت شده پدر و دارای سیاست خاص بود با سفر به مستعمره کشورهای بزرگ به تبلیغ بهائیت پرداخت و لقب سِر را از سوی ملکه انگلستان دریافت کرد. عباس افندی مدت‌ها زندانی عثمانی‌ها بود. عثمانی‌ها معتقد بودند، که عبدالبهاء در زمان جنگ، برای انگلیس جاسوسی کرده است.

مرحوم دکتر جمشید صداقت کیش پژوهشگر و جامعه شناس در خصوص لقب سِر می‌گوید: در قوانین انگلیس سِر به کسی داده می‌شود که خدماتی برای دولت انگلیس انجام داده باشد. پس بنابراین ایشان یک خدمتی در جهت اهداف استعماری انگلیس انجام داده است که لقب سِر را از آن خود کرده است.

حجت الاسلام موسوی کارشناس مسائل مذهبی در خصوص عباس افندی بیان می‌کند: موقعی که عباس افندی در شهر عکا بوده است، آنجا جنگی در فلسطین اشغالی پیش می‌آید، و عباس افندی در آنجا به نظامی‌های انگلیسی کمک می‌کند و بابت خدمت‌هایی که انجام می‌دهد لقب شوالیه و یا همان سِر را به او می‌دهند.

عباس افندی که فرزند ذکور نداشت، نوه دختری‌اش شوقی افندی را جانشین خود نمود. شوقی افندی بهائیت را از آن زمان به بعد به صورت تشکیلات حزبی گسترش داد و ارتباط خوبی یا سران رژیم اشغالگر قدس برقرار کرد. از آنجایی که شوقی افندی هیچ فرزندی نداشت، بعد از مرگش اداره امور بهائیان توسط هیئتی متشکل از ۹ نفر مرد به نام بیت العدل در حیفای فلسطین اشغالی پایه گذاری شد.

۷۰ درصد اعضای بیت العدل آمریکایی هستند

امید رضایی کارشناس فرق و جریان ظهور ادامه می‌دهد: جالب است که این نکته را بدانید که در هیئت بیت العدل یک هیئت ۹ نفره بود که همیشه ۷۰ درصد اعضای آن آمریکایی و یا اروپایی بودند. تمام اعضا عناصر سرویس‌های اطلاعاتی بودند که درون بهائیت هستند. یعنی به هیچ عنوان در اروپا نمی‌گذارند اعضای هیئت بیت العدل از دست خودشان خارج شود و این هفتاد درصد همیشه ثابت است. در طول تاریخ بیت العدل نگاه کنید، همیشه بر اعضای بیت العدل کنترل داشتند و بیت العدل را از همان رأس در دست داشتند.

حجت الاسلام موسوی کارشناس مسائل دینی درباره هیئت بیت العدل اضافه می‌کند: تشکیلات بهائیان باید زیر مرکز اداره بهائیان مشهور به بیت العدل اعظم، واقع در شهر حیفا در اسرائیل اداره می‌شود. شوقی در دوران ریاست خود به تقلید از اروپایی‌ها در بهائیت تشکیلات حزبی داد.

ایمان شجاعی متبری از فرقه بهائیت در جریان بهائیت شرح می‌دهد: میرزا حسینعلی نوری یک کتابی به نام اقدس دارد. کتابی که برای باب است بیان نام دارد اگر به کتاب اقدس مراجعه شود دیده می‌شود که در مباحث خود دچار مشکل است.

حجت السلام موسوی کارشناس مسائل دینی در بیان مشکلات کتاب اقدس می‌گوید: از عباس افندی سوال کردند، که این نماز چه شد؟ افندی می‌گوید برادرم سید ضیا الله در نامه‌ای این نماز را نوشته و الان آن را دزدیده‌اند و نماز آنان را کسی ندیده است و نماز آنها در حد یک ذکر است.

حجت الاسلام محرابی مدیر مؤسسه فرق و ادیان اضافه می‌کند: هیچکدام از ویژگی‌های آن پیامبرانی را که در تاریخ آمده است را ندارند درباره بها الله مطالبی هست که بافته خود بهائیان بوده تا جایی که خود بهایی‌ها نیز برخی از آنها را قبول ندارند.

امید رضایی کارشناس فرق و جریان ظهور در این باره ادامه می‌دهد: خیلی جالب است بهائیت هر پیامبری به زبان خودش کتاب نوشته است. در طول تاریخ پیامبران این مورد جا افتاده است که هر پیامبری با زبان قوم خودشان کتاب آسمانی نازل شده است ولی بهائیت به دلیل استفاده از آن قدسیتی که قرآن در بین مسلمانان داشته است، دوست داشته که از زبان عربی استفاده کند. با این حال در کتاب‌ها مشاهده می‌شود که غلط‌های فراوانی وجود دارد و حتی صحبت‌های یکدیگر را نقد کرده‌اند. با وجود این که بارها اصلاح شده است اما باز هم همان گونه است.

در این میان بود که حکومت قاجار از بین رفت و با به روی کار آمدن حکومت پهلوی نفوذ بهائیان بیش از پیش شد و آنها توانستند جای پای خود را در ایران محکم‌تر کنند. رضاخان با بهائیت روابط حسنه داشت و بر همین اساس اسدالله سمیعی را که از بهائیان تراز اول بود، به عنوان آجودان مخصوص محمدرضا پسرش برگزید.

دلیل پیوند بهائیت و صهیونیسم چیست؟

حجت الاسلام محرابی مدیر مؤسسه فرق و ادیان می‌گوید: چند نفر از طرف انگلیسی‌ها مأمور شدند که جانشینی را برای احمدشاه قاجار پیدا کنند. یکی از این شخصیت‌ها عین الملک بهایی بود. عین الملک از کسانی بود که رضاخان را پیدا و معرفی کرد و در به تخت نشاندن حکومت پهلوی نقش پررنگی داشت. رضاخان به شدت علاقه داشت تا عین الملک را وزیر دربار کند اما عین الملک نپذیرفت. به جای آن از رضاخان درخواست کرد تا سفارت ایران در ترکیه را بر عهده او بگذارد. بنابراین به ترکیه رفت و سفیر ایران در ترکیه شد. کار مهمی که عین الملک بهایی کرد این بود که رضاخان را با آتاتورک آشنا کرد و پیوند داد و رضاخان به ترکیه سفر کرد و بعد از دیدن اصلاحات آتاتورک به ایران بازگشت و اصلاحات رضاخانی را در ایران به کار گرفت.

سرزمین‌های اشغالی فلسطین قبله بهائیان محسوب شده و پایتخت معنوی آنها یعنی بیت العدل در شهر حیفا واقع شده است. در سال ۱۹۴۸ میلادی با روی کار آمدن رژیم صهیونیستی بهائیان که پیش‌تر از صهیونیسم‌ها به سرزمین‌های اشغالی فلسطین آمده بودند، تصمیم به ایجاد رابطه با آنها گرفتند. ۱۹ سال پس از آن در سال ۱۹۶۷ میلادی جنگ شش روزه بین اعراب و اسرائیل در می‌گیرد که به موجب حمایت کشورهای غربی بخش وسیعی از سرزمین‌های اسلامی به اشغال صهیونیست‌ها در می‌آید. در این میان بهائیان سکوت اختیار کرده و این رژیم را مورد حمایت مالی قرار دادند در همین راستا می‌توان به یکی از گفته‌های روحیه ماکسول بیوه شوقی افندی استناد می‌کنیم که گفته است من ترجیح می‌دهم جوان‌ترین ادیان یعنی بهائیت از تازه‌ترین کشورها جهان یعنی اسرائیل رشد و نمود پیدا کند. و در حقیقت باید گفت آینده ما بهائیان و اسرائیل همچون حلقه‌های زنجیر به هم پیوسته است.

امید رضایی کارشناس فرق و جریان ظهور ادامه می‌دهد: بهائیان اعتقاد داشتند که آینده آنان با آینده اسرائیل عجین است و چیزی جدای از هم نیست. این به صورت روشن نشان می‌دهند که از رأس بهائیت تا بدنه بهائیت در کنترل اسرائیل است.

حجت الاسلام محرابی مدیر مؤسسه فرق و ادیان در ادامه بیان می‌کند: چه در دولت قاجار و چه در دولت پهلوی و چه بعد از انقلاب اسلامی بهائیان بیش از آن که دنبال ترویج تفکر خودشان بودند، چند برابر آن را به دنبال تضعیف تفکر شیعه و ایجاد انحراف و فتنه در بین مسلمانان بودند.

نفوذ عناصر بهایی در دستگاه حکومت پهلوی دوم بسیار زیاد شد. از آنجا که محمدرضا شاه که از جسارت پدر بهره‌ای نداشت در بین خود بهائیان را بیشتر از همه شایسته اعتماد می‌دانست از آن پس نقش عناصر بهایی در حکومت از حالت غیر علنی دوران رضاخان خارج گردید.

امید رضایی کارشناس فرق و جریان ظهور می‌گوید: در رژیم پهلوی از بالا و پایین حکومت بهائیان نفوذ داشتند. در واقع رژیم پهلوی استخوان بندی آن بهائیت بود. این از صدر رژیم شروع می‌شود تا ذیل آن.

پیوند بهائیت با رژیم پهلوی در سال‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد به اوج خود رسید. بهائیان رفته رفته به مقام‌های مهم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی دست یافتند و بعد از نفوذ آمریکاییان در ایران توانستند روابط بسیار حسنه‌ای با آنان برقرار کنند.

حجت الاسلام محرابی مدیر مؤسسه فرق و ادیان در این رابطه بیان می‌کند: تمام سرویس‌های امنیتی کشورهای دنیا با این فرقه ارتباط ویژه‌ای دارند چون در این فرقه جمع‌آوری اطلاعات یکی از کارهای ویژه است. که معمولاً این اطلاعات به درد همه کشورهای دنیا می‌خورد حتی برای مبارزه و تضعیف حکومت‌ها حتی در دوره پهلوی هم در برخی جاها از آن استفاده شده است.

حجت السلام موسوی کارشناس مسائل دینی در ادامه شرح می‌دهد: هر ۹ نفری از بهائیانی که در یک شهر ساکن باشند، باید تمام کارهایشان را به این محافل گزارش بدهند. یعنی تمام اطلاعاتی که در این محل است، باید همه آن اطلاعات را به محافل محلی گزارش کنند. و محافل محلی این گزارش‌ها را به محافل ملی گزارش می‌کنند و محافل ملی نیز آن را به اسرائیل ارسال می‌کند.

پس از نفوذ بهائیان در بدنه رژیم پهلوی آنها از موقعیت خود استفاده کرده و توانستند به ثروتمند شدن جامعه بهائیت کمک شایانی کنند. یکی از این افراد ثابت پاسال بود. نفوذ چشمگیر او در دربار محمدرضا شاه پهلوی به قدری بود که بسیاری از شرکت‌ها و نمایندگی‌هایش از جمله تلویزیون ملی به دست محمدرضا پهلوی افتتاح می‌گردد. همچنین اسناد ساواک نشان می‌دهند که وی در اغلب سفرهای سیاسی همراه محمدرضا پهلوی بوده است.

حبیب ثابت در سال ۱۲۸۲ در محله کلیمی‌های تهران به دنیا آمد. اجداد پدری او از یهودیان کاشان و اجداد مادری او بهایی بودند. پدرش عبدالله پارچه‌فروش نیز در اواسط عمر به بهائیت گروید. نفوذ خانواده مادری حبیب ثابت در دستگاه حکومت پهلوی در پیشرفت اقتصادی او تأثیر بسزایی داشت؛ چنان‌که او که از خانواده تقریباً پایین اقتصادی بود به یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌داران زمان خود بدل شد.

امید رضایی کارشناس فرق و جریان ظهور در این خصوص می‌گوید: در دوران پهلوی محفل بهائیان از چنان قدرتی برخوردار بود که بعد از آن فاجعه قیام ۱۵ خرداد، محفل بهائیان نامه تشکرآمیز به تیمسار خسروانی می‌فرستد که آن نامه حاوی توهین به امام خمینی (ره) و انقلابیون بود.

متأسفانه سران بهائیت، تنها به نفوذ خود در بدنه رژیم و فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی کشور، بسنده نکردند و در راستای ترویج فرقه بهائیت، مبلغان زیادی را به روستا می‌فرستادند که در اکثر موارد با واکنش مردم رو به رو می‌شدند.

مرحوم جمشید صداقت کیش پژوهشگر و جامعه شناس در خصوص اتفاقات در روستاها می‌گوید: واقعه دل‌خراشی که من در کودکی شنیدم و بسیار بسیار وحشتناک بود، اتفاقی افتاد که در روستای رباط ابرکوه امروز، ۱۳ دی سال ۱۳۲۸ اتفاق افتاد.

امید رضایی کارشناس فرق و جریان ظهور در خصوص تلاش برای رواج دین بهائیت در روستاها بیان کرد: بهائیت تلاش زیادی داشت در این منطقه نفوذ کند و هر بار که مبلغ می‌فرستادند، ناموفق بودند. در یکی از این مأموریت‌ها فردی به نام عباسعلی پورمهدی به منطقه‌ای برای تبلیغ اعزام می‌شود در پوشش پیله ور و فعالیت‌هایی در این منطقه انجام می‌داد.

وی همچنین اضافه کرد: یک اصطکاکی بین گروه مبلغ بهائیت و بخشی از خانواده‌های روستا پیش می‌آید که در ضمن آن بهائیت تصمیم می‌گیرد به مردم منطقه ضرب شست خود را نشان دهند.

امید رضایی در جریان دستگیری تعدادی از مسلمانان شرح می‌دهد: به قدری فشار مراجع و مردم به رژیم زیاد بود که آنان مجبور می‌شوند که چند نفر را بازداشت و تحت پیگرد قانونی قرار دهند. با این حال بعد از واقعه و درگیری‌هایی که رخ می‌دهد، تعدادی از مسلمانان به خاطره آن بازداشت می‌شوند. در این قضیه آیت الله بروجردی ساکت نمی‌نشیند و امام را به عنوان نماینده خودشان می‌فرستند تا با محمدرضا پهلوی صحبت کند. امام به صورت مشخص به محمدرضا پهلوی میگویند که شما باید مسلمانانی که در این قضیه دستگیر شدند را آزاد کنید و این نکات مورد نظر آیت الله بروجردی است. محمدرضا پهلوی مخالفت خود را در این قضیه ابراز می‌کند و امام باز هم سخن خود را تکرار می‌کنند و میگویند مسلمانان دستگیر شده باید آزاد شوند و همان جا امام جلسه با محمدرضا را ترک می‌کنند و درواقع آن عظمت روحانیت را به رخ می‌کشند و چند روز بعد مسلمانان آزاد می‌شوند.

ادامه دارد…