وعده راغب به طرفدارانش برای برگزاری یک کنسرت متفاوت، دل نوشته های پارسا خائف بعد از شنیدن یک آهنگ و تحقق آرزوی سهراب پور ناظری بخشی از نوشته های هنرمندان در فضای مجازی را تشکیل می دهند.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ فرآیند تولید و ارائه آثار و محصولات موسیقایی و حاشیه‌های ریز و درشت دنیای موسیقی طی سال‌های اخیر تبدیل به «فرصت» و «چالش» مهم و جالب توجهی شد که بسیاری از دست‌اندرکاران و فعالان عرصه موسیقی را بر آن داشت تا فارغ از رسانه‌های رسمی به ارائه و انعکاس فعالیت‌های موسیقایی خود در بسترهای متنوع «فضای مجازی» بپردازند و در این مسیر بسیار مهم و مؤثر بر افکار عمومی جامعه، حضور چشمگیری داشته باشند. حضوری که بعضاً برای آن‌ها دربرگیرنده اتفاقات مبارک و ارزشمندی در جهت معرفی خود و محصولات موسیقایی‌شان شد و در برخی موارد هم باعث دردسرهای زیادی شد که می‌تواند در ابعاد مختلف اجتماعی و فرهنگی‌اش مورد بررسی و واکاوی بیشتری قرار گیرد.

شرایطی دارای اهمیت که اکنون نمی‌توان به راحتی از آنچه در این بستر رسانه‌ای روی می‌دهد، بی‌تفاوت گذشت. چارچوبی دارای چالش و پر از فراز و نشیب‌های عجیب و غریب که تبدیل به اقیانوس پهناور و بی‌انتهایی شده که هر چه قدر در آن حضور داشته باشیم، بیشتر متوجه ابعاد پیچیده آن می‌شویم. شرایطی که در دنیای موسیقی فرآیند بسیار پررنگی دارد و تقریباً تمامی فعالان موسیقی را برآن داشته تا در این راه پر پیچ و خم اما جذاب برای مخاطب، به معرفی و به اصطلاح بیگانه «پرزنت» محصولات و دیدگاه‌های خود بپردازند. شرایطی که شاید بیان بسیاری از آنها در قالب رسمی خبرگزاری‌ها و رسانه‌های رسمی کشور جایگاهی نداشته باشد اما دربرگیرنده ابعادی است که می‌تواند برای طرفداران و دوستداران موسیقی مشتمل بر رویدادهای مکتوب و تصویر جالب توجهی باشد.

اتفاقاً ظهور و بروز چنین شرایطی است که هم موجب رشد و تولید اخبار و نوشتارها و تصویرهای به اصطلاح «زرد» و «غیرقابل انتشار در رسانه‌های رسمی» شده و هم ایجاد کننده فضای رقابتی بین رسانه‌های رسمی و رسانه‌های فعال در فضای مجازی شده است که این مسایل نیز دربرگیرنده ملاحظات فراوانی است. ملاحظاتی که رجوع به آنها می‌تواند ویترین حواشی و اظهارنظرهایی باشد که رجوع به آنها با در نظر گرفتن ملاحظات و باید و نبایدهایش امری اجتناب ناپذیر است.

«یک هفته با فضای مجازی موسیقی» عنوان سلسله گزارش‌های هفتگی سرویس هنر خبرگزاری مهر برای مرور متن و حاشیه منتخب رویدادهای موسیقایی از پنجره فضای مجازی است که روزهای پایانی هر هفته با استفاده از مطالب منتشر شده هنرمندان و فعالان عرصه موسیقی کشورمان در بسترهای مختلف فضای مجازی پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد.

مصطفی راغب؛ در کنسرت جدید منتظر آهنگ‌های جدید باشید

مصطفی راغب از جمله خوانندگانی که طی ماه‌های گذشته فعالیت‌های متعددی در عرصه خوانندگی داشته چندی پیش بود که تک آهنگ «رگ خواب» را به عنوان اولین قطعه موسیقایی سال ۱۴۰۳ خود منتشر کرد.

این خواننده که در این مدت هم به صورت انفرادی و هم با حمید هیراد مجموعه کنسرت‌های موفقی را پیش روی مخاطب قرار داده، در تازه‌ترین پست فضای مجازی خود از برگزاری اولین کنسرتش در سال جدید خبر داد و نوشت:

«با افتخار در خدمت شما نازنینان خواهم بود. تهران - سالن برج میلاد تهران. با اجرای آهنگ‌های جدید و آهنگ‌هایی که با تک تک آنها خاطره سازی کردید.»

پارسا خائف؛ این موسیقی زمزمه هر روزم شده است

پارسا خائف از هنرمندان نسل جدید موسیقی ایرانی که سال‌های گذشته در مسابقات استعدادیابی «عصر جدید» تبدیل به یکی از پدیده‌های این مجموعه تلویزیونی شد و پس از آن فعالیت‌های مختلفی در عرصه موسیقی انجام داد، در تازه‌ترین پست فضای مجازی خود که این بار دیگر از آن چهره نوجوان خبری نیست و شکل و شمایل جدیدی از پارسا را به مخاطب معرفی کرده است، اقدام به انتشار یک قطعه موسیقایی زنده به آهنگسازی انوشیروان روحانی کرد.

وی درباره این پست نوشت:

مدتی است تصنیف «مینای دل»، ساخته استاد انوشیروان روحانی را که با اجرای استاد همایون شجریان هست بسیار و بسیار گوش می‌کنم. شعر و ملودی این قطعه آن قدر من را تحت تاثیر قرار داده که تبدیل به زمزمه هر روزم شده است؛ وطبق عادت صبح امروز با این صدای خواب آلود و زمزمه دوباره این قطعه زیبا تصمیم گرفتم که ویدیوی آن را به اشتراک بگذارم.

کم و کاستی‌ها را به بزرگواری خودتان ببخشید.

سهراب پورناظری؛ نواختن در کوه بیستون آرزوی من بود

سهراب پورناظری آهنگساز و نوازنده شناخته شده موسیقی ایرانی هم که طی ماه‌های اخیر در تلاش است تا با تولید چند قطعه موسیقایی تصویری در اماکن طبیعی و تاریخی تجربه‌های متفاوتی را از سربگذراند، ضمن انتشار نماهنگ «هزار باده ناخورده ۴» توضیحاتی را ارایه داد.

در متن نوشته شده از سوی پورناظری آمده است:

«من زاده کرمانشاهم. شهر عشاق، شهر شیرین، شهر خسرو، شهر فرهاد و بیستون. بیستون برای ایرانیان شناسنامه و برای ما کرمانشاهیان جایگاه زاده شدن عشق است. سرآغاز داستان عاشقی من براین کوه در روزگار کودکی است. هربار که در دامنش آرام گرفتم، صدای پای انسان خداهای ایرانشهر در گوشم پیچید، صدای پای شاهانِ نگاهبان ایران و صدای پای لشگریان هخامنشی، اشکانی و ساسانی.

گرامیان، نواختن در دل این کوه آرزوی دیرینه من بود که این فرصت، نوروز یک هزار و چهارصد و سه رخصت داد و این نغمه‌های بداهه، بازتاب نجوای روح بیستون به ترجمان تنبور، ساز هزاران ساله مردمان این دیار در جان من است. بیستون خود یک باده از آن هزار باده ناخورده این سرزمین اهورایی است. این اثر برگ سبزی است پیشکش به پیشگاه بیستون، کرمانشاه، ایران و شما صاحبان این سرزمین یگانه.»

مصباح قمصری؛ خندیدن به رویاها و کابوس‌ها

مصباح قمصری از جمله نوازندگان و آهنگسازان موسیقی ایرانی است که طی چند ساله اخیر همچون برادرش علی قمصری تلاش کرده تا فضای متفاوتی را در حال و هوای موسیقی ایرانی تجربه کند.

این نوازنده و آهنگساز که طی ماه‌های گذشته کلیپ‌ها و موسیقی‌های متفاوتی را با همراهی تعدادی دیگر از نوازندگان کشورمان پیش روی مخاطبان قرار داده، در تازه‌ترین پست خود همراه با پاشا هنجنی نوازنده نی قطعه دو نوازی را منتشر کرده است.

وی در توضیح این پست نوشته است: چند سالی را در این دنیا طی می‌کنیم و سپس بیدار می‌شویم. به رویاها و کابوس‌هایمان خواهیم خندید. به غم و شادی‌هایمان … قطعه لالایی طرح ملودی پاشا هنجنی عزیزم است که برای مادر عزیز و مرحومش ساخته است.

میدیا فرج نژاد؛ ادامه سفرهای موسیقایی پروژه «تار و تاریخ»

پروژه «تار و تاریخ» میدیا فرج نژاد حدود ۲ سال است که کار خود را با تمرکز بر ساخت قطعاتی برای بناهای تاریخی ایران و انتشار این آثار در فضای مجازی آغاز کرده است.

میدیا فرج نژاد در تازه‌ترین پست خود به بهانه انتشار تازه‌ترین نماهنگ این پروژه با نام «خیال منی» در قلعه کرشاهی نوشته است: این سرزمین پراست از بناهای عجیب و بدون مانند، با قصه‌های بسیار که شاید هیچ وقت فرصت دیدن این بناها را نداشته باشیم یا از وجودشان مطلع نشویم.

برای «تار و تاریخ» معرفی این گونه بناها همیشه یکی از اهداف بوده هرچند اگر مسیرهای دسترسی سخت و ناهموار باشند. از آران و بیدگل که به سمت کویر خارج بشوید بعد ازحدود ۲ ساعت و نیم رانندگی آفرود آن هم در صورتی که راهنما و بلد راه داشته باشید، به قلعه یا دژ کرشاهی خواهید رسید که به زعم من یکی از شگفت انگیزترین بناهای تاریخی ماست.

بنایی که پیشینگی شالوده اصلی اش به پیش از اسلام باز می‌گردد. دژی مستحکم با خندقی عمیق و پنج متری که دور تا دور آن کنده شده پایگاهی بوده است برای مبارزه با مغول. این دژ بارها مورد بازسازی و استفاده حاکمان، راهزنان و حتی شورشیان قرار گرفته است و آخرین آن بر می‌گردد به نایب حسین کاشی که در کاشان از او به عنوان رابین هودهم نام برده می‌شود. مردی که البته زندگی پرحاشیه ای داشت.

آنچه مسلم است قلعه کرشاهی به توپ بسته شد و هیچ گاه دوباره بازسازی نشد. محلی‌ها می‌گویند طی چند سال گذشته ۲ برج اصلی آن ریخته است.

برچسب‌ها