لقمان یداللهی کارگردان مستند «پک آخر؛ راه حل آمریکایی» در رابطه با انتخاب عنوان این مستند و دلایل پرداختن به این موضوع با اشاره به این که این موضوع یک دغدغه شخصی است، به خبرنگار مهر گفت: بعد از ساختن مستند «محرمانه کولا» که درباره تاریخ سیاسی نوشابه های گازدار بود و خوب دیده و دست به دست شد به سراغ تحقیق درباره صنعت دخانیات رفتم و برای من این سوال برجسته شد که برندهایی مثل مارلبرو، کمل و لاکی استرایک آمریکایی هستند و اساسا صنعت سیگار یک صنعت آمریکایی است اما چرا آمار سیگار کشیدن در ایالات متحده به سرعت در حال کاهش است؟
وی افزود: چرا همزمان با ریزش سیگاریهای آمریکایی، در هندوستان و چین سونامی سیگار و سرطان در حال وقوع است؟ می خواستم بدانم که آمریکاییها چه اقداماتی انجام دادند تا صنعت دخانیات را به عنوان یک صنعت پولساز زنده نگه دارند اما از جامعه آمریکا در مقابل زیانهای سیگار حفاظت می کنند تا هزینه های بهداشت و سلامت جامعه را کنترل کنند؟ به همین واسطه «پُک آخر؛ راهحل آمریکایی» بعد از یک پژوهش و تلاش دو ونیم ساله ساخته شد.
این کارگردان ضمن اشاره به این که تمام فرایند مستندسازی پژوهشی در عین شیرینی، چالش برانگیز است در رابطه با موانع و چالشهای تولید این مستند، عنوان کرد: مستندسازی پژوهشی در عین شیرینی، چالش برانگیز است، مخصوصا مستندهای تاریخی وقتی متکی به سندپژوهی هستند کار بسیار کند و آرام پیش می رود و کار دیربازده میشود. در این آثار مستندساز باید غبار را از روی اسناد کنار بزند و حتی نبش قبر کند و از اطلاعات به دست آمده یک موجود تازه متولد کند.
وی با اشاره به اینکه در «پُک آخر» بخشهای مختلف مستند با استفاده از منابع دست اول انگلیسی زبان تهیه شده اند، افزود: برای انعکاس جلسات دادگاه یا جلسات استماع در کنگره آمریکا بایستی ساعتها ویدیو را بازبینی می کردیم تا حداکثر ۱۰ ثانیه از آن را انتخاب کنیم، دریایی از محتواهای تصویری را باید رصد می کردیم تا بتوانیم تاریخ صنعت دخانیات را که نزدیک ۱۰۰ سال قدمت دارد با داستانی جدید و سوالی تازه برای بیننده روایت کنیم؛ هر کاری چالشهای طبیعی خودش را دارد که حل و فصل آن ها جزو جذابیتهای آن حرفه است. اما اینجا در حرفه ما بزرگترین مشکل، مدیران فرهنگی و مسئولان تلویزیون هستند که سختی تولید این گونه آثار را درک نمی کنند و از این نمونه مستندها حمایت نمی کنند.
وی افزود: آنها علاقهمند هستند که در کمترین زمان و با حداقل هزینه، مستندهای انبوهی به شیوه سری کاری تولید شده و صبح شنبه روی میز آنها آماده باشد. چیزی که همکاران مستندساز به آن بساز و بنداز میگویند واقعیتی است که این روزها از آن حمایت میشود. خیلی دشوار است که دو سال و نیم یعنی به اندازه یک فوق لیسانس روی یک پروژه پژوهشی انرژی بگذارید و مستند شما در جشنواره با استقبال مواجه شود اما یک مدیر فرهنگی نباشد که از آن حمایت کند.
این مستند ساز در رابطه با کارگردانی و تمایزات تکنیکی و هنری در این مستند، گفت: برای ساخت مستند شما نمی توانید اطلاعات را به صورت خام به مخاطب ارائه کنید. مستندی که بدون داستان گویی ساخته شود شبیه یک مقاله پژوهشی می شود و مستندساز باید بتواند مخاطب را روی صندلی سینما و مقابل تلویزیون نگاه دارد، استفاده از عناصر سرگرمی و داستان گویی از شگردهایی است که می تواند مخاطب را همراه کند و اگر برخی مستندهای تلویزیونی در جذب مخاطب موفق نیستند یکی از مهمترین دلایل آن، این است که قصهای برای تعریف کردن ندارند.
وی افزود: من کلا در کارهایی که میسازم داستانگویی را در اولویت قرار می دهم. حتی ممکن است بخشی از اطلاعات کم اولویت را حذف کنم تا وقت برای قصه گویی باز شود، میدانم که وقتی در مستندهایم حرف سیاسی اقتصادی میزنم مخاطب زود خسته می شود بنابراین حرفم را برای مخاطب شیرین و قابل تحمل میکنم.
یداللهی در پایان در رابطه با مستند «پک آخر؛ راه حل آمریکایی»، گفت: به مخاطبان میگویم اگر سیگاری هستید حتما با سیگار روشن پای این مستند بنشینید. دوست دارم بدانم سیگاریها بعد از مواجه شدن با حقایقی که در این مستند درباره دخانیات گفته می شود تا کجا میتوانند سیگارشان را روشن نگه دارند؟