کتاب «عصر تاریکی؛ مسیر سیاسی امپراتور بوکاسا دیکتاتور آفریقای مرکزی» نوشته برایان تیتلی با ترجمه حمید هاشمی کهندانی توسط انتشارات وزن دنیا منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «عصر تاریکی؛ مسیر سیاسی امپراتور بوکاسا دیکتاتور آفریقای مرکزی» نوشته برایان تیتلی به‌تازگی با ترجمه حمید هاشمی کهندانی توسط انتشارات وزن دنیا منتشر و راهی بازار نشر شده است.

ژان بدل بوکاسا چهره‌ای است که در رسانه‌های غربی این‌گونه معرفی شده است؛ جشنی مفصل برای تاج‌گذاری، زنان متعدد، خوراندن دشمنانش به شیرها و تمساح‌ها، ضرب و شتم دانش‌آموزان مدارس و ... . این‌رسانه‌ها ظلم و ستم بوکاسا را به‌عنوان دیکتاتور آفریقای مرکزی مطرح کرده و باعث شهرت او در این‌زمینه شدند.

بوکاسا پس از مدت‌ها حضور در ارتش فرانسه، سال ۱۹۶۶ قدرت را در جمهوری آفریقای مرکزی به دست گرفت و تبدیل به رئیس‌جمهور مادام‌العمر این‌کشور و پس از مدتی امپراتور آن شد. او سال ۱۹۷۷ خود را امپراتور نامید و مثل ناپلئون تاج‌گذاری کرد. اما سال ۱۹۷۹ توس چتربازان فرانسوی سرنگون و تبعید شد. سال ۱۹۸۵ هم به کشورش برگشت تا محاکمه شود. او سال ۱۹۹۶ براثر سکته قلبی درگذشت.

برایان تیتلی نویسنده کتاب «عصر تاریکی» که درباره زندگی بوکاسا نوشته شده، می‌گوید بوکاسا سعی داشت با اخلاق اقتدارگرا و خودبزرگ‌بینانه‌اش به رژیمش مشروعیت بدهد. چون می‌دید آفریقای مرکزی ساختارهای سیاسی بومی ندارد و رابطه فرانسه با مستعمرات سابق‌اش شکرآب شده است. در کتاب پیش‌رو، با ترکیب مطالعات تاریخی و روزنامه‌نگاری پژوهشی، گزارشی از بخشی از تاریخ آفریقا تهیه کرده است. بخشی که مربوط به قدرت‌گرفتن و یکه‌تازی بوکاسا است.

کتاب پیش‌رو به‌جز مقدمه، پایان سخن، نتیجه‌گیری و نکته‌ای درباره منابع، از ۱۳ فصل تشکیل شده که به این‌ترتیب‌اند:

«در میان استعمار و استقلال»، «کودتا»، «بابابوک»، «خانواده بزرگ»، «ارتباط با فرانسه»، «عطش قدرت»، «بله جناب عالی‌جاه»، «پاییز پدرشاه»، «بارکودا»، «عملیات انتقام»، «جمهوری نوپا»، «حقیقت و شرف» و «تسویه‌حساب».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

پس از این‌که تمام مقدمات آماده شد، مساله اصلی مدنظر بوکاسا، حضور یا عدم حضور مقامات بین‌المللی بود که نشان می‌داد به او احترام می‌گذارند یا نمی‌گذارند. نخستین کسانی که دعوت شدند، هیروهیتو از ژاپن و شاه ایران محمدرضا پهلوی بودند که کم‌وبیش مثل خود او بودند، اما نپذیرفتند که بیایند. بقیه پادشاهان جهان نیز در فهرست مهمانان رسمی بودند، ولی هیچ‌کدام نپذیرفتند که بیایند. تنها اشراف‌زاده‌ای که دعوت او را پذیرفت، شاهزاده امانوئل از لیختنشاین بود که یکی از بستگان حاکم این‌کشور کوچک بود. نخست‌وزیر جزیره موریس، سیووساگور رامگولام، برجسته‌ترین سیاستمداری بود که دعوت بوکاسا را قبول کرد. هیچ‌رئیس‌جمهوری به این‌مراسم نیامد. رئیس‌جمهور موریتانی، ولد داداه، همسرش را فرستاد و بسیاری از کشورهای آفریقایی دیگر نیز یا سفیر خود را فرستادند، یا کلا شرکت در مراسم را تحریم کردند. حتی دوستان قدیمی بوکاسا مانند موبوتو، بونگو و عیدی امین نیز بهانه‌هایی پیدا کردند و خود را از او دور نگه داشتند. بوکاسا بعدا در مصاحبه‌ای گفت: «آن‌ها به من حسادت می‌کنند، زیرا من امپراتور هستم و آن‌ها نیستند.» شاید هم حق با او بود.

این‌کتاب با ۳۸۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۵۰ هزار تومان منتشر شده است.