به گزارش خبرنگار مهر، «محمد اصغری» استاد فلسفه دانشگاه تبریز در نشست کانت و جهان معاصر که به مناسبت سی صدمین سالگرد تولد کانت به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد با اشاره به این موضوع که کانت برای امروز چه حرفی دارد، گفت: هیچ فیلسوفی مرده تلقی نخواهد شد چرا که اندیشه او برای کل بشریت است. کانت ۴ سوال مهم را مطرح میکند، چه میتوانم بدانم؟ چه باید بکنم؟ به چه امید داشته باشم و انسان چیست؟ این سوالها را افلاطون هم داشت اما پاسخها متفاوت است.
وی تصریح کرد: در قرن ۱۹ مکتب نوکانتی ها به وجود آمد که میگفت به سوالات کانت برگردید چرا که زمانه ایجاب میکند پاسخهای درخور زمان داده شود. سه قرائت از آرای کانت وجود دارد که از قرن ۱۹ به قرن ۲۰ رسیده است. در قرائت نخست نوکانتیها به علم گرایی او چسبیدند چرا که خودش در مقدمه کتاب «عقل محض» میگوید میخواهم فلسفه را در مسیر علم قرار دهم، گویی قرار گرفتن در علم مسئله مهم فلسفه است. قرائت دوم نوکانتیسم روانشناسی گرایی است که در دانشگاه کوتینگن المان متمرکز بود و بر خلاف قرائت اول از روانشناسی تجربی تغذیه میکرد. قرائت سوم ایده آلیستی بود. رابرت هانا این سه قرائت را مطرح میکند و نتیجه میگیرد در قرن بیستم نوکانتیسم روانشناسی به سمت پدیدارشناسی حرکت کرد و نوکانتیسم علم محور به سمت پوزیتیویسم منطقی و نوکانتیسم علم محور به سمت فلسفه هگلی رفت.
استاد دانشگاه تبریز بیان کرد: رابرت هانا میگوید سایه سنگین کانت همه جا دیده میشود. سوالات کانت اگرچه زنده است اما پاسخها زنده نیست. بنابراین ۴ سوال اصلی کانت برای ما هم هست اما پاسخها کاملاً متفاوت است. سه سوال اول را اهالی فلسفه جدی گرفتند در صورتی که سوال چهارم مهمتر است، چون سه سوال قبلی در سوال آخر خلاصه میشود.
وی با اشاره به تشابه ارای بارنتانو و کانت افزود: واقعیتهای مربوط به فعالیتهای آگاهی انسانی در بازنمای ادراک درونی بارنتانو مطابق ادراک درونی کانت است. او معتقد است ادراک درونی نمیتواند بیرون از ذهن باشند و پدیدار شناسی بارنتانو و روانشناسی کانت مطابقت زیادی باهم دارند.
اصغری تصریح مرد: در کتاب فلسفه حساب هوسرل اصالت روانشناسی موج میزند اما تحت تأثیر نقدهای فرگه وقتی می بیند اشتباه کرده جلدهای بعدی را نمینویسد، فرگه طبق اندیشههای کانت کتاب هوسرل را نقد میکند. هوسرل در چند موضوع مهم تحت تأثیر فلسفه انتقادی کانت بود.
استاد فلسفه بیان کرد: کانت در فلسفه تحلیلی شاید پررنگ باشد اما فرگه به عنوان بنیانگذار فلسفه تحلیلی اثبات کرد، اینکه کانت میگفت هر معرفت و صدق حساب تألیفی بیش نیست و برهان حساب یک کار علمی است، نقطه شروع پروژه منطق گرایی بود. فرگه مثل کانت معتقد بود هندسه علم پیشینی است.
اصغری تصریح کرد: پراگماتیسم های آمریکایی میگویند که کانت تصویری که از جهان ارائه میدهد که تصویر حقوقی، اخلاقی، زیبایی شناختی، علمی و دینی دارد، برای اینکه بتواند با این تصویرها شیوه زیست زندگی ما را تغییر دهد. مثابه روشنگری چیست کانت را فوکو و دیگر پساساختارگرایان توجه داشتند. فوکو در مقالهای خود انتقادی را نوعی دعوت به شجاعت میداند. روشنگری کانت محدود به قرن خودش نیست او معتقد است باید مدام در حال خود انتقادی و روشنگری خود باشیم. تعریف کانتی از روشنگری این است که هنوز ما در مسیر روشنگری قرار داریم. او مقصد را مشخص نکرد بلکه آرمان جهانی مطلوب را برای رهایی از عناصر نامطلوب فرد و جامعه وظیفه همیشه زنده و دائمی دانست. روشنگری کانتی محدود به زمانه ما نیست بلکه برای نسلهای بعدی و قرون بعدی است.