به گزارش خبرنگار مهر، رمان طنز و همچنین علمی «راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زدنها» نوشته داگلاس آدامز به تازگی با ترجمه آرش سرکوهی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب به عنوان صد و هشتاد و سومین عنوان مجموعه «جهان نو» این ناشر به چاپ رسیده است.
کتاب «راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زدنها» علاوهبر ادبیات و بهویژه حوزه داستانهای علمی تخیلی، بر فرهنگ پاپ آمریکا و کشورهای اروپایی، تاثیرات زیادی گذاشت. آدامز در این رمان، بافت و ساختار، درون مایه ها و چالش های ساختاری رمان های علمی تخیلی، رمان های ناکجاآبادی و کتاب های فلسفی را با زبان کنایی خود واژگون کرد. شگردهای نوآورانه آدامز در خلق موقعیت داستانی و شخصیت های داستان و در بسط رمان، تکنیکهای ابداعی او در طرح داستانی مباحث و مفاهیم فلسفی، برخورد بدیع و خلاق او با برخی مباحث مهم فلسفی چون معنای زندگی و با برخی پرسش های علمی چون سفرهای میان ستاره ای، سفر در زمان، تکنولوژی های پیشرفته، موجودات فضایی، فرهنگ ها، زبان ها و تمدن های مختلف در کهکشان، رمان را به اثری متعالی تبدیل کرده است.
این کتاب هم عنوان جلد اول مجموعه ای ۵ جلدی به همین نام است. داگلاس آدامز این رمان را در سال ۱۹۷۸ در قالب فصل های به نسبت مستقل اما پیوسته، به عنوان داستان های دنباله دار کوتاه برای رادیو نوشت و سال ۱۹۷۹ در قالب رمان منتشر کرد. وقتی این رمان با استقبال روبرو شد، نویسنده ۴ جلد دیگر با عنوان «رستوران آخر دنیا زندگی»، «دنیا و همه چیز»، «خداحافظ و ممنون از اون همه ماهی» و «بیشترش چیز خاصی نیست» در ادامه جلد اول نوشت. این ۴ جلد در فاصله سال های ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۲ منتشر شدند.
رمان ۵ جلدی «راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها» توسط برخی از منتقدان، از درخشان ترین طنزها و همچنین زیباترین آثار ادبیات پست مدرن ارزیابی شده است. این کتاب در فهرست پرفروش ترین کتاب های دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی بود و تا به حال به ۱۰ ها زبان دنیا ترجمه شده است. براساس این رمان، یک سریال تلویزیونی، یک تئاتر و یک فیلم سینمایی ساخته شده است.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
زاپود داشت تو اتاق فرماندهی سفینه قلب طلا با رادیو مادون اتر ور می رفت تا چندتا خبر درباره خودش بشنوه. از رادیو صدای بلند موزیک گونک به گوش می رسید. ور رفتن با رادیو کار حضرت فیل بود. سال های سال رادیوها دکمه یا چیزی داشتند که می چرخید و به کمک اون ها می شد موج رو عوض کرد. وقتی که تکنولوژی پیشرفته تر شد رادیوهایی تولید شدند که با لمس دست کار می کردند، گذاشتن انگشت روی رادیو برای تغییر فرکانس کافی بود. اما این رادیوهای جدیدتر اون قدر حساس بودند که آدم برای تغییر فرکانس فقط باید دستش رو در فضای جلو رادیو تکون بده و خداخدا کنه که موج درست رو گیر آورده باشه. این تکنولوژی البته برای صرفه جویی در انرژی عضلات خیلی مفید بود، اما مشکل این بود که اگه آدم می خواست به یه برنامه بیشتر از چند ثانیه گوش بده باید از جاش تکون نخوره و بی حرکت بمونه.
زاپود دستش رو تکون داد و فرکانس دوباره عوض شد. دوباره موزیک گونک، اما این بار به عنوان موسیقی متن اخباری که با موزیک هماهنگ شده و در همون میزان و بلندی گفته می شد که موزیک داشت پخش می شد.
«... دنباله خبرها در موج مادون اتر، بیست و چهار ساعت در روز و در تمام کهکشان. شنوندگان عزیز، موجودات باهوش همه دنیا، به برنامه خبرها خوش آمدید! البته دیگران هم به این برنامه خوش آمدند. مهم اینه که هر چیزی و هر کجایی که هستید بزنید به سیم آخر و حسابی کیف کنید. خب بچه ها، مهم ترین و خفن ترین خبر امروز طبیعتا اینه که زادپود بیبلبروکس، رییس جمهور کهکشان یه سفینه فضایی رو که به موتور تازه ساخته شده نامحتملی بی نهایت مجهزه، دزدیده...
این کتاب با ۲۰۵ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۴۰ هزار ریال منتشر شده است.