رمان «زندگی بر شاهراه قدیم رم» نوشته واهان توتووِنتس با ترجمه آندرانیک خچومیان توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «زندگی بر شاهراه قدیم رم» نوشته واهان توتووِنتس به تازگی با ترجمه آندرانیک خچومیان توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دویست و سی و سومین کتاب داستان غیرفارسی مجموعه جهان نو است که توسط این ناشر چاپ  می‌شود.

توتووِنتس در سال ۱۸۸۹ در شهرستان مرزه در ارمنستان غربی متولد شد. نخستین بار در سال ۱۹۰۷ بود که قطعه شعری از او در هفته نامه نشریه شرق چاپ شد. این نویسنده پس از اعلام قانون اساسی عثمانی در سال ۱۹۰۸، به استانبول و از آن جا به اروپا و سپس به آمریکا رفت. برای امرار معاش و ادامه تحصیلات به کارگری مشغول شد.

توتووِنتس در سال ۱۹۱۵ به قفقاز رفت و همراه گروهی داوطلب ارمنی به جبهه جنگ اعزام شد. در سال ۱۹۲۰ بود که دوباره به آمریکا رفت و دو سال بعد در سال ۱۹۲۲ به ارمنستان شوروی رفت و نقش خود را در زمینه ادبیات این کشور ایفا کرد.

او در اولین آثارش، روحیه آزادی خواهی و عدالت‌طلبی نشان داد. کتاب «ویرانه» او نمونه بارزی در این باره است که در سال ۱۹۰۸ چاپ شد و به روحیات و تفکرات زندانیان ارمنی در بند ترکیه عثمانی می‌پردازد. از آثار دیگر این نویسنده می‌توان به مجموعه داستان‌های «آمریکا»، «گل‌های آبی روشن»، «دکتر بوربونیان»، «اوراق سوخته»، «درخت زردآلو» و رمان سه جلدی «باکو» اشاره کرد.

«زندگی بر شاهراه قدیم رم» به تعبیر مترجمش، مجموعه ای از داستان هایی است که شاعرانه نوشته شده‌اند.

در قسمتی از این رمان می خوانیم:

در یکی از میادین که کوچه ما به آن راه داشت، سه روز بود که کاروانی اتراق کرده بود. بوی پشم شتر، خمیر، بوی مخصوص قباهای نمدی شتربانان، صدای خسته و نگاه‌های آسوده شترها فضا را پر کرده بود. چادرهای نمدی و کوتاه شتربانان جای جای میدان دیده می‌شد. شب‌ها اجاق‌ها را روشن می‌کنند. یک زندگی ساده ساده. شتربانان به شترها غذا می‌دهند و مدام آنان را نوازش می‌کنند. آن‌ها با صدای بلند نمی‌خندند، فقط لبخند می‌زنند. لبخند آنان کمرنگ بر چهره‌شان نقش می‌بندد و محو می‌شود، اما چشمان مردان صحرا آتشین است؛ پر از خورشید، سوزنده، نم دار، درخشنده، همیشه بیدار؛ چشمانی انگار برای ما گرما و آرامش شنزارهای شان را به ارمغان می آورند.

کاروان راه افتاد. صدای بم، ملتمسانه و پر از دلتنگی شترها همه شهر را در خود گرفته است.

یکی از شترها تکان نمی خورد. نشسته است، از جایش بلند نمی شود. فقط نگاه می کند.

شتربانان دور او حلقه می زنند و به عمق نگاه او نفوذ می کنند و روح شتر را حس می کنند. یک دندگی شتر سر بلند کرده است. شتربان از وحشت خشم صاحب کاروان، رنگش می پرد.

شتر از خشونتی انسانی اندوهگین شده است. صاحب کاروان بر می گردد.

این کتاب با ۱۵۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۳۰ هزار ریال منتشر شده است.