به گزارش خبرنگار مهر، رمان «گاوهای بُرنزی» نوشته محمدآصف سلطانزاده به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب، نودوششمین عنوان مجموعه «کتابهای قفسه آبی» است که توسط این ناشر چاپ میشود.
نویسنده این اثر از جمله نویسندگان افغانستانی است که متولد سال ۱۳۴۳ در کابل بوده و به خاطر جنگ در کشورش به ایران مهاجرت کرده است. آثار اولیه سلطانی با موفقیت و کسب جوایز ادبی مواجه شدند و «گاوهای برنزی» او، پس از چند سال سکوت و چاپ نکردن اثر جدید، به بازار نشر آمد. محمدآصف سلطان زاده پس از ایران، به اروپا مهاجرت کرد. مجموعه داستان «در گریز گم میشویم» از این نویسنده در اولین دوره جایزه هوشنگ گلشیری برنده شد.
این نویسنده چند رمان و مجموعه داستان دارد و بین رمانهایش، میتوان به غیر از «گاوهای برنزی»، از «سِفر خروج»، «سینماگر شهر نقره»، «دریغا ملا عمر» و «دوزخ عدن» نام برد.
این رمان داستان شهری است که تعداد زیادی گاو، ناگهان به آن سرازیر میشوند و به مردم شهر حمله میکنند. هر روز بر تعداد این گاوها که باعث ترس و وحشت مردم شهر میشوند، افزوده میشود.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
همه کلاه خودشان را از باد و توفان میپاییدند و بدبختی دیگران حس اندوه و یاری را در کسی برنمیانگیخت. از جمله خود همین مدیر تدریسی که رفتار و گفتارش کاملا خنثا بود. در نگاهش هم بی تفاوتی عمیقی مشاهده میشدو آدم حس میکرد نکند او روباتی باشد در لباس انسانی. زن از این گونه آدمهای روباتی در این چند روزه زیاد دیده بود. از مدیر خواسته بودند که صنف دخترش را نشان بدهد؛ شاید بتوانند از هم صنفیهایش خبری بگیرند.
زن احساس خستگی عمیقی کرد وقتی اندیشید که از این جا باید برود مکتب پسرش و باز همین رفتارها تکرار شود. مدیر تدریسی گفت «فکر نکنم کسی بتواند کمکتان کند. چون شاید به ما میگفتند. یا به دفتر ناحیه حزبی که در مکتب بود.»
زن و مرد همکار هم حتما به یاد میآوردند که سالها پیش در دوره تحصیل خودشان چنین دفتری نه در مکتبها وجود داشت و نه در دانشکدهها. معمول نبود که حزب حاکم بر کشور دانش آموزان و دانشجویان را با این دفترها در نظارت داشته باشد. حالا نه تنها در مکانهای آمورشی که در ادارهها و کارخانهها هم دفتر باز کرده بودند.
این کتاب با ۲۵۹ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۰۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما