به گزارش خبرنگار مهر، رمان «شهری چون آلیس» نوشته نویل شوت بهتازگی با ترجمه علی کهربایی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه ادبیات داستانی معاصر» است که اینناشر چاپ میکند.
نویل شوت رماننویس انگلیسی و مهندس فنی پرواز بود. وی متولد سال ۱۸۹۹ و درگذشته به سال ۱۹۶۰ است. ایننویسنده را بهخاطر کتابهایی چون «در ساحل» و «شهری چون آلیس» میشناسند. «شهری چون آلیس» در سال ۱۹۵۰ و «در ساحل» هم در سال ۱۹۵۷ چاپ شد.
داستان «شهری چون آلیس» در برهه جنگ جهانی دوم و کشور آسیایی مالایا جریان دارد. زنی انگلیسی به نام جین که در اینکشور زندگی میکند، همراه با زنان دیگر مالایی به اسارت نیروهای مهاجم ژاپنی درمیآید. ژاپنیها که از قبول مسئولیت اینزنان خودداری میکنند، آنها را مجبور به پیادهروی در مسیر طولانی سوماترا میکنند که ایناجبار، سفری پرمخاطره و سراسر کابوس برای اینزنان به ارمغان میآورد. همین اینمخاطرات سالها پس از جنگ جهانی دوم، ذهن جین را آزار میدهند.
در ادامه داستان، جین با وجود اتمام جنگ و دوری از مالایا، ناچار میشود بهدلیلی به اینمنطقه برگردد و باخبر میشود که سرباز استرالیایی با نام جو که جان خودش را برای نجات زنان اسیران به خطر انداخته بود، زنده است. به اینترتیب جین شروع به جستجو برای یافتن جو میکند و در اینمسیر به دهکورهای در استرالیا میرسد. ناگفته نماند که نویل شوت، آخرین سالهای عمر خود را در اینکشور گذراند.
ایننویسنده که در اینکتاب سراغ ماجرایی مستند و واقعی رفته، میگوید با انتشار اینکتاب توقع دارم به تحریف تاریخ، بهویژه درباره راهپیمایی و مرگ زنان اسیر بیپناه متهم شوم. خواهند گفت هرگز چنین ماجرایی در مالایا رخ نداده و این سراسر درست است: ماجرا در سوماترا اتفاق افتاده است. نویل شوت میگوید پس از فتح مالایا به دست ژاپنیها در سال ۱۹۴۲، نیروهای اشغالگر به سرعت سوماترا را هم اشغال کرده و ۸۰ زن و کودک هلندی را در حومه پادانگ گردآوری کردند. فرمانده محلی ژاپنی از قبول مسئولیت زنان اکراه داشت و برای رفع اینمشکل، آنان را از منطقه بیرون کردند. بهاینترتیب راهپیمایی سراسری سوماترا آغاز شد که دو سال و نیم به طول انجامید. در پایان اینسفر تنها ۳۰ نفر از آن جمع زنده مانده بود.
شوت میگوید تصور نمیکند هیچیک از داستانهای پیشین خود، برای بیان رویدادی به زندگی واقعی رو کرده باشد. اگر اینبار در کتاب «شهری چون آلیس» چنین کرده، به این دلیل است که نتوانسته برابر جاذبه اینداستان ایستادگی کند. او همچنین خواسته با اینداستان، دین خود را نسبت به دلاورترین زنی که تا به حال دیده، ادا کرده باشد.
«شهری چون آلیس» در ۱۱ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
یکسال بعد، ویلسن-هیز را که برای مرخصی به لندن آمده بود، در باشگاه دانشگاه یونایتد ملاقات کردم. مردی بود قدبلند و آرام با صورتی کشیده و پوستی تیره. برایم تعریف کرد که جین از اینکه او خود برای استقبالش به فرودگاه رفته، اندکی دستپاچه شده بود؛ از قرار جین نمیدانست که در آن بخش از مالایا، شخصیت شناختهشدهای به شمار میرود. ویلسن-هیز، خیلی پیش از اینکه ما به او نامه بنویسیم از ماجرای جین باخبر بود، هرچند پیش از پایان جنگ چیزی درباره او نمیدانست. پس از اینکه نامه ما به دستش رسیده بود، یادداشتی برای مت امین فرستاده و به او خبر داده بود که جین برای دیدن آنها به مالایا برگشته است. بهعلاوه، اتومبیل جیپ خود را هم با رانندهاش در اختیار جین گذاشته بود که او را تا کوالاتلانگ، در صد و شصت کیلومتری آنجا، همراهی کند. ویلسن-هیز معتقد بود بعد از جنگ، اعتبار بریتانیاییها در کوالاتلانگ، خیلی بیشتر از قبل بود و این مسئله تنها بهدلیل حضور این دختر و همراهانش در آن ناحیه بوده است؛ او فکر میکرد جین استحقاق چند روز استفاده از جیپ را دارد.
جین دو شب در اقامتگاه خانواده ویلسن-هیز گذراند و از مغازههای محلی، چند قلم چیزهای ساده خرید. هنگامی که صبح روز بعد با جیپ از آنجا میرفت، لباس محلی بر تن داشت؛ سرانگ پیچازی آبی و سفید کهنه، با نیمتنهای سفید؛ چمدان و بیشتر وسایلش را نزد خانم ویلسن-هیز گذاشته و تنها چیزهایی را برداشته بود که بهطور عادی زن محلی محترمی همراه میبرد. موهایش را به شیوه محلی، بالای سرش جمع کرده و گیره سر بزرگی وسط آن فرو کرده بود. سبد حصیری کوچکی هم به دست داشت که خانم ویلسن-هیز به شوهرش گفته بود چیز زیادی در آن نبوده است؛ مسواکی بدون خمیردندان؛ حوله و صابون ضدعفونی و کمی دارو؛ لباس اضافی، سرانگی نو و پیراهن گلدار کتانی مناسب با آن. سه سنجاق سینه و دو انگشتر که بهعنوان هدایایی کوچک برای دوستانش میبرد. چیزی هم بهعنوان لوازم آرایش نداشت. این همه چیزهایی بود که با خود داشت.
اینکتاب با ۴۰۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۵۷ هزار تومان منتشر شده است.