به گزارش خبرنگار مهر، «در داستان «یادگار جادوگر»، لوک واتسون که پسری کاملاً معمولی بود، روز تولد ده سالگیاش به یک گرگنما تبدیل شد و بعد از ماجرایی، گروه ا. ا. م. غ. ع (انجمن اسکان موجودات غیرعادی) او را همراه خانوادهاش به خیابان جیغ فرستادند؛ جایی که محل زندگی اشباح، هیولاها، زامبیها و دیگر موجودات غیرطبیعی بود.
لوک خیلی زود با کلئوفار (یک دختر مومیایی شده) و رسوس نگاتیو (پسر خون آشام همسایه بغلی) دوست شد و فهمید که خانم و آقای واتسون (پدر و مادرش) هرگز نمیتوانند با کابوس ترسشان از همسایهها کنار بیایند. پس تصمیم گرفت به کمک کتاب قدیمی افسانه خیابان جیغ نوشته اسکیپ استون، 6 یادگاری را که از پدران بنیانگذار به جا مانده بود، پیدا کند. چون فقط با کنار هم گذاشتن قدرت این یادگارها میتواند در خروجی خیابان جیغ را باز کند و پدر و مادرش را به خانه ببرد.
لوک، رسوس و کلئو بعد از مبارزه با گابلینها، از دست اشباح مزاحم نجات یافتند و اولین یادگار را پیدا کردند؛ زندان خونآشام ارشد، کنت نگاتوف. حالا با ترس و وحشت زیادی که خانم و آقای واتسون دارند، هدف بعدی پیدا کردن یادگار دوم است....»
اما مشکل اینجاست که لوک و دوستانش مجبور میشوند بین یادگار دوم و نجات جان همسایهها یک راه را انتخاب کنند.
«یادگار جادوگر» یکی از داستانهای مجموعه پنج جلدی «خیابان جیغ» نوشته تامی دونباواند با ترجمه سرور کتبی است که از سوی نشر پیدایش و در 2000 نسخه منتشر شده است. این کتاب از جمله داستانهای ژانر وحشت است که به قیمت 6500 تومان برای نوجوانان منتشر شده است.