به گفته آخرین سردبیر نشریه «گلبانگ»، زمانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به تنهایی چند مجله پرمخاطب داشت، اما سال‌هاست که دیگر نشریه ‌منتشر نمی‌کند. جالب‌تر آن‌که جشنواره مطبوعات دارد، اما مطبوعه‌ای ندارد.

حسین بکایی در گفتگو با خبرنگار مهر و در ارزیابی وضعیت کنونی نشریات کودک و نوجوان گفت: باید دید نشریات، چه ضریب نفوذی دارند و چه گروه از مخاطبان را هدف قرار می‌دهند. برای نمونه، مجلات «رشد» که میراث‌خوار «پیک»‌ها هستند، بیش‌ترین ضریب نفوذ را دارند و تعداد مخاطبان این نشریات بسیار بالاست، اما متاسفانه، آموزش و پرورش اجازه نمی‌دهد بچه‌ها به دلخواه خود نشریات رشد را بخرند و بخوانند. همان ابتدای سال، پول مجلات رشد از بچه‌ها گرفته می‌شود، بی‌آن‌که تعهدی وجود داشته باشد که نشریه‌ها به دست دانش‌آموزان برسد. به عبارت دیگر، خواندن نشریات رشد به وظیفه سازمانی بچه‌ها تبدیل شده و تولید آن  وظیفه سازمانی آموزش و پرورش. بچه پول را می‌دهند. یعنی وظیفه سازمانی مصوب نشده خودشان را انجام می‌دهند، اما وزارت آموزش و پرورش، وظیفه خود را به‌درستی انجام نمی‌دهد و مجلات را به دست همه مخاطبان نمی‌رساند.

دبیر تحریه پیشین «کتاب ماه کودک و نوجوان» معتقد است با همه کاستی‌ها و نارسایی‌هایی که در زمینه توزیع مجلات رشد وجود دارد، «رشد»، تنها نشریه‌ای است که به دست بچه‌ها می‌رسد و در شمارگان بسیار بالاتری نسبت به مجلات دیگر کودک و نوجوان منتشر می‌شود. همین مسئله، رشد را از دیگر مجلات جدا می‌کند. از سوی دیگر، مجلات، دیگر ضریب نفوذشان را از دست داده‌اند. دیگر شما شاهد اتفاق‌های قبلی در حوزه نشریات کودک و نوجوان نیستید. ما از روزنامه «آفتابگردان» با تیراژ چند صدهزار به ماهنامه‌هایی رسیدیم که بسیار کم‌سو و کم نور شده‌اند و عجیب اینکه تیراژ این مجله‌ها مثل اطلاعات فوق سری نظامی پنهان نگه داشته می‌شود. یک زمان کانون به تنهایی چند مجله پرمخاطب داشت، اما سال‌هاست که دیگر نشریه ‌منتشر نمی‌کند. جالب‌تر آن‌که جشنواره مطبوعات دارد، اما مطبوعه‌ای ندارد.

به گفته بکایی در ارتباط با تولیدکنندگان هم، دیگر شاهد حضور روزنامه‌نگاران، نویسندگان، شاعران و مترجمان بلندنام کودک و نوجوان در مجلات نیستیم. دیگر نشریات، محل جمع شدن اهل قلم نیست. سابق بر این بچه‌های رشد، کیهان بچه‌ها و سروش هر کدام گروه مشخصی بودند و سلایق مشخصی داشتند. اما امروز آن‌قدر، همه چیز به هم ریخته شده است که دیگر سلیقه‌ای دیده نمی‌شود.

نویسنده «وقتی پدر مادرها ما را تنها می‌گذارند»، کار کودک و نوجوان را نیازمند تخصص دانست و افزود: آفت‌شناسی این اتفاق نشان می‌دهد که حضرات سیاستگذاران از تخصص غافل شده‌اند. کار کودک و نوجوان به افراد و گروه‌های متخصص احتیاج دارد. کسانی که می‌توانند میان خود و مخاطبشان، فاصله منطقی‌ای را که بین کودک و نوجوان و بزرگسال است، بیندازند. اینکه گروهی به این نتیجه رسیدند که بچه‌ها را باید به قصد تظاهرات سیاسی به خیابان بیاورند و مجلات را تبدیل به بولتن یک جریان خاص سیاسی کنند، امروز باید جواب  پس بدهند. این چیزها به بچه هیچ ربطی ندارد. با کودکان باید از مهربانی و ایثار گفت، نه از دشمنی و کینه و نفرت. باید از مفاهیم در شکل خالص و نابش حرف زد. باید از خدا به مفهوم خالص و نابش حرف زد. باید از باور به مفهوم نابش حرف زد. این شیوه که متخصصان بلد بودند کنار گذاشته شد.

بکایی معتقد است، نشریات کودک و نوجوان، مخاطب خود را از دست داده‌اند چون به خواننده خود، نگاه ابزاری داشته‌اند. به گفته او مجلات پرنشاط، خود را نشان می‌دهند و به رخ می‌کشند. در این سال‌ها نام چند نشریه به طور خاص و برجسته به گوش رسیده است؟ تا کی می‌توانیم بنشینیم و بگوییم «سروش نوجوان» و «کیهان بچه‌ها»، بسیار تاثیرگذار بودند؟ الان چند نشریه اثرگذار وجود دارد؟

این نویسنده کودک و نوجوان در پاسخ به این‌که بعضی معتقدند بچه‌های امروز بیش از آن‌که با کتاب ارتباط بگیرند با بازی‌های یارانه‌ای و اینترنت سروکار دارند، گفت: تا دهه 70 که بچه‌ها بیش‌تر وقتشان را در کوچه بازی می‌کردند، تیراژ مجلات و کتاب‌ها ده‌ها هزار بود. حالا که بچه‌ها آپارتمان‌نشین شده‌اند و وقت بیش‌تری دارند، چرا کتاب و مجله نمی‌خوانند؟ این‌ها بهانه است. چرا در دنیا این طور نیست؟ تیراژ‌های کتاب‌های انگلیسی و فرانسه را ببینید. فاجعه این جاست که 30 سال پیش تیراژ کتاب‌های کانون 50 هزار بود و الان 10 هزاری که هشت هزار تایش را خودش می‌خرد. باید زنگ خطر را به صدا درآورد و به دولت تدبیر و امید گفت: فرهنگ در حال احتضار است. باید فوری دخالت کنید.

به گفته حسین بکایی، زمانی کتاب‌ها و نشریات، پرمخاطب می‌شوند که برای بچه‌ها نوشته شوند و هماهنگ با ذهن و زبان کودکان و نوجوانان باشند؛ وگرنه تا وقتی مجلات براساس سلیقه مدیران مسئول و سردبیران منتشر شوند و اهداف سازمان و یا نهاد خاصی را تبلیغ کنند، نمی‌توانند با بچه‌ها ارتباط برقرار کنند.