نخستین نشست از نشست های تخصصی بررسی نشریات کودک و نوجوان با موضوع «آسیب شناسی نشریات کودک و نوجوان» پیش از ظهر امروز دوشنبه 8 آبان با حضور مناف یحیی پور سردبیر نشریه دوچرخه و حسن احمدی، سردبیر سابق نشریه باران در غرفه سرای روزنامه نگاران واقع در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی مطبوعات و خبرگزاری ها برگزار شد.
احمدی در این نشست گفت: یکی از آسیب های نشریات کودک، توزیع است. وقتی در مجله باران بودیم، یکی از نقدهای اصلی من درباره توزیع مجله بود. ما 143 ماه در این مجله کار کردیم تا در نهایت در سال 85 از این نشریه بیرون آمدم. به یاد دارم که این مجله مظلومانه توزیع می شد با این که رقم تیراژمان هم خیلی زیاد نبود. مشکل اصلی آن مجله توزیع کننده بود که سازمان اوقاف بود و نسخه های مجله را بسته بندی شده تحویل می گرفت و برمی گرداند.
وی افزود: بارها و بارها در این باره با مسئولان آموزش و پرورش صحبت کردیم و گفتیم که فعالیت در زمینه نشریات کودک فقط این نیست که مجلات رشد در مدارس توزیع شوند. مجلات کودک دیگری هم در کشور منتشر می شوند که باید به دست بچه ها برسند. چه اشکالی داشت اگر آموزش و پرورش در این زمینه هماهنگی لازم را انجام می داد تا دیگر نشریات کودک هم در مدارس توزیع شوند.
یحیی پور بعد از سخنان احمدی گفت: من توزیع را در چارچوب مشکلات اصلی نمی دانم. فکر می کنم باید عمیق تر به موضوع نگاه کنیم که مستلزم کار مطالعاتی و پژوهشی عمیق است. من برای خودم 5 عامل را در آسیب خوردن مجلات کودک موثر می دانم: خلا آموزشی، ضعف در مخاطب شناسی، سیال بودن خط قرمزها، ناآشنایی مدیران با اوضاع و در نهایت وجود ابهام در تعریف ها از جمله این عوامل هستند. در زمینه ابهام ها هم بحث پیچیده است و یک ابهام درونی داریم و یک گونه ابهام بیرونی.
این روزنامه نگار گفت: الان تقریبا در وضعیتی به سر می بریم که معلوم نیست متولی امر خواندن کیست. در مجله دوچرخه به خانواده هایی برمی خوردم که به فرزندانشان فشار می آوردند که باید خواندن نشریه را ترک کنی و فقط درس بخوانی. این خانواده ها ظرف یک سال تغییر عقیده می دادند و مطالعه نشریه را مهم می دانستند. از آن طرف آموزش و پرورش هم خودش را متولی گسترش امر خواندن نمی داند.
احمدی در ادامه گفت: من با آقای یحیی پور موافق هستم. امروز اگر جلد مجلات مختلف کودک را برداریم، تفاوت چندانی ندارند و نمی توانیم متوجه تفاوت هایشان شویم. نشریات امروز کودکمان از عدم خلاقیت در تصویرگری، گرافیک و طراحی جلد هم رنج می برند. امروز کدام یک از مجلاتی که به اسم کودک و نوجوان منتشر می شوند، بچه ها را جذب می کنند تا آن ها را بردارند و ورقی بزنند؟ خود ما هم در برخی مواقع مقصریم چون آن مطالبی را که باید، به مخاطب عرضه نمی کنیم.
یحیی پور در بخش دیگری از این برنامه گفت: در ابتدای سخنانم به عامل خلا آموزشی اشاره کردم. خلا آموزشی ما به مسائل آکادمیک هم برمی گردد. ما در هیچ دانشگاهی در کشور رشته روزنامه نگاری کودک و نوجوان نداریم. حتی دانشگاه شیراز هم مقطع کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان دارد ولی رشته ای به نام روزنامه نگاری کودک و نوجوان در این دانشگاه هم وجود ندارد. در کنار دانشگاه ها، بسیاری از مراکز، آموزش های مقطعی ضمن خدمت برگزار می کنند ولی در کل ما آموزش منسجمی در زمینه روزنامه نگاری و مطبوعات کودک و نوجوان نداریم. درست است که دوره هایی تعریف شده است ولی هیچ وقت آموزش روزنامه نگاری کودک و نوجوان ما از آن دوره ها فراتر نرفته است.
وی ادامه داد: به نظرم نسبت به 20 سال گذشته، روزنامه نگاری کودک و نوجوان ما هنوز در همان نقطه ایستاده و تغییری نکرده است.
احمدی هم در ادامه این نشست گفت: امروز سالروز درگذشت قیصر امین پور است. وقتی قیصر در مجله سروش نوجوان بود، نیروهای جوانی برای کار به مجله می آمدند که قیصر با آن ها سر و کله می زد و از آن ها نیروهای کارکشته می ساخت. همه روزنامه نگارانی که امروز در عرصه روزنامه نگاری کودک و نوجوانان، از چهره ها و شناخته شده ها هستند، همان جوان هایی هستند که روزی با قیصر امین پور کار کردند. امروز فکر نمی کنم مجلاتی را داشته باشیم که نیروهای پیشکسوتشان مانند قیصر با جوان ترها برخورد کنند.
نظر شما