خبرگزاری مهر-گروه دین و آئین- نگار احد پور اقبلاغ: شبکههای اجتماعی بر پایه اینترنت، از قبیل فیس بوک، تویتر، لینکداین، وایبر، تلگرام، واتس آپ و… در عین حال که فضاهایی هستند که در آنها افراد دوستان جدیدی پیدا میکنند و یا دوستان قدیمی خود را در جریان تغییرات زندگیشان قرار میدهند، مکانهایی برای تبادل نظر هستند که در آنها جوانان عقاید و نظرات خود را با هم به اشتراک میگذارند. شبکههای اجتماعی بهطورکلی، مکانهایی در دنیای مجازی هستند که مردم در آنها خود را به طور خلاصه معرفی میکنند و امکان برقراری ارتباط بین خود و همفکرانشان را در زمینه مختلف مورد علاقه فراهم میآورند.
شبکههای اجتماعی جدید دنیای نو و متفاوتی از ارتباطات و تعاملات بشری را برای ما خلق کردهاند. این شبکههای در حال رشد با سرعت زیاد در حال تبدیل شدن به یکی از زیرساختهای فناورانه اصلی و بعضاً اجتناب ناپذیر در زندگی و فعالیت اجتماعی ما هستند. ابداعات بشر و فناوری نوین علاوه بر اینکه موجبات رفاه حال انسان را فراهم میآورد، میتواند آسیبهای جبران ناپذیر بر پیکره جامعه و روح و روان انسان وارد آورد.
برای بررسی ابعاد موضوع اخلاق رسانه در شبکههای اجتماعی از منظر اسلام با حجت الاسلام علی صدوقی، کارشناس تربیتی و معاون تهذیب مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم به گفتگو نشستیم.
حجت الاسلام علی صدوقی درگفتگو با مهر عنوان کرد: در رابطه با رسانه سه مفهوم وجود دارد، هر زمان که در رابطه با رسانه صحبت میکنیم، این سه مفهوم در ذهن ما ظهور پیدا میکند، نخست پیام دهنده، پیام گیرنده و سوم محتوا و متن پیام است، اخلاق در این سه مورد مطرح است.
وی افزود: ما در حوزه پیام دهنده به صورت فعال با بحث اخلاق روبرو هستیم در رابطه با متن پیام هم باید به صورت ویژه کار کنیم. اما در مورد پیام گیرنده کار اخلاقی در ساختار شخصیتی او نمیتوانیم انجام دهیم، جز اینکه به محتوای پیام روح اخلاقی بدهیم.
فرهنگ و شخصیت درونی پیام دهنده، مهمترین رکن اخلاق رسانهای
حجت الاسلام صدوقی تصریح کرد: برای اینکه این روح اخلاقی در محتوای پیام ایجاد شود باید تمامی نیروی خودمان را بر این بگذاریم که هویت اخلاقی در پیام دهنده جاری شود، لذا رکن قطعی و اولویت دار ما در حوزه اخلاقی بر میگردد به پیام دهنده، وقتی میگوئیم که باید این هویت اخلاقی در پیام دهنده جاری شود تا بتواند محتوای مناسب اخلاقی را برای مخاطب تولید کند تا مخاطب بتواند یک دگردیسی را تجربه کند، پیام دهنده نقش مربی را دارد لذا با محتوایی که تولید میکند به دنبال ایجاد تحول در مخاطب است. پس ما باید بر روی ساختار شخصیتی پیام دهنده سرمایه گذاری کنیم، تا او بتواند از این هویت اخلاقی برخوردار باشد.
وی در این خصوص خاطرنشان کرد: برخیها فکر میکنند که اگر دانستنیهای و معلومات اخلاقی شأن بالا باشد و به تمام مطالب اخلاقی اشراف داشته باشند، الزاماً هویت اخلاقی دارند، اصلاً این مسئله نیست. افراد زیادی هستند که دانستنیهای دینی بالایی دارند اما به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی متدین نیستند، پس باید بین دانستنیهای اخلاقی و فرهنگ اخلاقی یک تمایزی قائل باشیم.
باید بر روی ساختار شخصیت پیام دهنده سرمایه گذاری کنیم
این کارشناس تربیتی تصریح کرد: بله دانستنیهای اخلاقی مقدمه ظهور هویت اخلاقی و فرهنگ اخلاقی است، اما الزام آور نیست که هر علم و اطلاعات دینی، ما را با هویت دینی و اخلاقی همراه کند.
وی افزود: اخیراً یک بحثهایی باب شده در خصوص اخلاق حرفهای که شخصی که در حوزه رسانه فعالیت میکند، چه در حوزه صدا و تصویر و چه در حوزه مکتوبات و مولد و تولید کننده است، باید متناسب با شرایط کاری خود، سلسله نکات اخلاقی را به عنوان اخلاق حرفهای دنبال کند، این اخلاق حرفهای میتواند، جنبه نفاق داشته باشد، میتواند جنبه هویتی داشته باشد، اگر هویتی باشد، زیر مجموعه بحث اول ما قرار میگیرد و ما باید ساختار هویت اخلاقی را در فرد آماده کنیم، اما اگر جنبه هویتی داشته باشد، ممکن است این کنش و واکنش فرد پیام دهنده متأثر از هویت اخلاقی او باشد و یا اینکه تظاهر میکند، و با همین تظاهر، تعاملات اجتماعی خود را التزام میکند.
معاون تهذیب مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم با اشاره به موضوع هویت اخلاقی تصریح کرد: برای اینکه ما هویت اخلاقی را در فرد پیام دهنده و تولید کننده محتوای رسانهای ایجاد کنیم، باید روی فرهنگ و دل بستگیهای درونی او کار کنیم.
وی فرهنگ را یک جریان نظام مند فکری یا ارزشی توصیف کرد و گفت: این جریان در شخصیت درونی انسانها تعبیه شده و محصول انتخاب آنها است و آدمی با آن جریان فکری انس شدید دارد، این جریان فکری همراه با انتخاب و انس، زمینه تولید بایدها و نبایدها را برای انسان فراهم میکند، و آدمی بر اساس این بایدها و نبایدهاست که زندگی، روابط، داد و ستد و تعاملات خود را مدیریت میکند.
حجت الاسلام صدوقی افزود: در اینجا چند رکن وجود دارد، نخست اینکه این جریان فکری خود یک رکن است، دوم، یک ظرفی وجود دارد به نام شخصیت درونی، نه شخصیت بیرونی. سوم، این جریان فکری حاصل و دسترنج انتخاب خود فرد است یعنی تحمیلی، تلقینی و القایی نیست، باید خود انتخاب آن جریان را انتخاب کند. ضمن اینکه گفتیم، فرد باید نسبت به آن جریان و نظام ارزشی یا فکری انس شدید داشته باشد، یک محبت جدی داشته باشد که ما در ادبیات دینی به آن «ایمان» میگوئیم، سپس اگر این انس شدید پدید آمد، زمینه بسیار محکمی است که میتواند فرد را به بایدها و نبایدها ملزم کند. اگر چنین مسئلهای را پذیرفتیم، باید عملیات اخلاقی روی شخصیت درونی پیام دهنده اتفاق بیفتد، تا او به استناد آن ساختار شخصیت درونی و فرهنگی که دریافت کرده، روی متن پیام اثرگذار شود،.
وی بابیان باید روی شخصیت درونی فرد پیام دهنده سرمایه گذاری کنیم، خاطرنشان کرد: شخصیت درونی شخصیت صادقی است، بر خلاف شخصیت بیرونی که گاهی صدق است و گاهی نه، به عنوان مثال بانویی با حجاب بسیار عالی و کامل، تمام ضوابط ظاهری حجاب رو رعایت میکند، اما در رفتار اجتماعی و یا در خلوت خود، حرکاتی را انجام میدهد که نشان میدهد، به آن حجابی که حفظ میکند، پایبندی ندارد. بنابراین کاری که ما در خلوت خود انجام میدهیم، شخصیت درونی ماست و فرهنگ ما، شخصیت درونی، حقیقی و صادق ما را نشان میدهد، این شخصیت گاهی با شخصیت بیرونی کاملاً منطبق است و گاهی کاذب است و ناهماهنگ. فرد گاهی به خاطر رفتار اجتماعی و مقبولیت اجتماعی حرکاتی را انجام میدهد که خودش به آنها هیچ اعتقادی ندارد.
صدوقی در ادامه عنوان کرد: البته همانطور که باید برای شخصیت درونی پیامرسان وقت گذاشت، او هم وقتی تربیت شد، تمام هدفش تأثیرگذاری بر روی مخاطب و تولید محتوایی مناسب به فرهنگ درونی خویش باشد. لذا؛ پیامرسان (پیام دهنده) باید به مبانی فکری مخاطب خود توجه کند، ساختار نظام زندگی مخاطب را جدی بگیرد، اگر این ساختار آلوده است، آن را اصلاح کند و اگر پاک است، آن را ارتقا دهد. اینها تلاشهایی است که بعد از التزام بخشی به شخصیت درونی پیامرسان در او ایجاد میشود.
محتوا محصول تولید کننده است
وی در خصوص محتوای ارائه شده در شبکههای اجتماعی نیز گفت: محتوا محصول تولید کنده است، یعنی تفکر تولید کننده فرهنگ تولید کننده، تعلّقات و تقیّدات پیامرسان یا پیام دهنده بر یک متن مؤثر است، محتوا چیزی نیست که خود به خود تولید شود، محتوا برای ساخته شدن به فاعل نیاز دارد، بنابراین هر چه فرد پیام دهنده از منش اخلاقی برخوردار باشد، آن محتوا نیز هویت اخلاقی دارد و یا اینکه اگر صاحب پیام، دارای فرهنگی آلوده است، پیام و محتوا نیز آلوده خواهد شد و مخاطب را دچار هرج و مرج و بحرانهای فکری و روحی و روانی خواهد کرد. بنابراین ما باید به سلامتی پیام دهنده رسیدگی کنیم تا او بتواند محتوای پیام سالمی را تولید و در اختیار مخاطب بگذارد و وی رو به تأمل وا دارد.
هر پیامی باید به هدف رضوان الهی تولید شود
وی با اشاره به دستورالعمل دین اسلام در این خصوص گفت: ما باید از طریق اسلام با معرفت دینی آشنا شویم، از طریق ایمان با انس و محبت آشنا شده و در صحنه عمل وقتی به بایدها و نبایدهای مکتب عمل میکنیم با هویتی به نام تقوا روبرو شویم، این تقوا و عمل اگر با فقر و استقامت همراه باشد ما به عبودیتی جدید به نام احسان میرسیم، پس از احسان، هویت دیگری در ما شکل میگیرد به نام اخباط، یعنی انسان به مقامی میرسد که میگوید من هرکاری را برای آن خدای مهربان انجام میدهم، یعنی فرد خود را بدهکار محض به پروردگار میداند، اینجاست که آرم آرام وارد یک ایستگاه جدید شخصیتی میشود به نام قرب و بعد هم به سبقت و بعد هم به لقاء و در آخر هم به رضوان میرسد. بنابراین، پس از اسلام، به ایمان، تقوا، احسان، اخباط، قرب، سبقت، لقاء و رضوان الهی، آن سلوکی است که ما باید طی کنیم و در این مسیر عبودیت و بندگی خدا را متوجه شویم.
استانداردهای محیط کار یک عامل مهم در تبیین اخلاق رسانهای
وی خاطرنشان کرد: پیامرسان و پیام دهنده، شخصیتی است که اگر به عبودیت و بندگی خدا و این هویت فرهنگی دارای ایمان، تقوا و احسان و آن هویت عَبد برسد، او دیگر نمیتواند محتوا را از چارچوبهای اخلاقی جدا کند. او با آن چارچوبهای اخلاقی زندگی میکند. اما در حوزه اخلاق حرفهای، تابع استانداردهای محیط کار است.
این کارشناس تربیتی عنوان کرد: ممکن است یک نفر با این استانداردها و قوانینی که حاکم بر محیط کار است مأنوس نباشد، اما چون تعهد حرفهای دارد، ملزم به رعایت آن هاست. شخصی هم در بالا دست، بر وی نظارت دارد. ولی ممکن است خود فرد هیچ انسی با این بایدها و نبایدهای محیط کار نداشته باشد. در اخلاق حرفهای ما انگیزشهای درونی دیگر نداریم، انگیزشهای ما اغلب بیرونی است. اما در زمینه اخلاقی که ما درباره آن صحبت کردیم به نام اخلاق اسلامی که مبتنی بر باور درونی است و مبتنی بر فرهنگ درونی و ساختار شخصیت درونی، خود فرد انگیزش درونی تولید میکند، لذا نمیتواند در تولید محتوا و پیام دستور و مسیر دیگری را به جز مسیری که به آن باور دارد طی کند.