۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، ۱۲:۲۲

گزارش سفر به سیستان-1/

شگفتیهای ناشناخته سیستان و بلوچستان

شگفتیهای ناشناخته سیستان و بلوچستان

سیستان و بلوچستان برای ایرانیانی که آن را ندیده اند در سه چیز خلاصه می کنند: "ناامنی، قاچاق و افاغنه "... اما اینجا سیستان و بلوچستان است سرزمین شگفتیهای ناشناخته، زادگاه رستم و تهمینه و خاستگاه یعقوب لیث، اینجا مهد تمدن ایرانی است.

به گزارش خبرنگار مهر، مهماندار هواپیما وقتی ورودمان به زاهدان را خوش آمد می گوید، ذهنم به شکل خودکار تصویرسازی می کند. سراغ فیلمهای وسترن تگزاسی، مردهایی که کلاه کابویی به سر دارند و همیشه اسلحه به کمرشان است می رود.

توقع دارم از همین در فرودگاه کاکتوسهای بزرگ و نخلهای خشکیده را ببینم و آفتاب گرم تا مغز استخوانم را بسوزاند. قبل از سفر خودم را برای روزهای هیجان انگیز ناامن آماده کرده ام و توی دلم برای ثبت هر لحظه از آنچه که قرار است ببینم برنامه ریزی می کنم. از ترس اینکه مبادا صحنه ای را از دست ندهم دوربینم را آماده عکسبرداری نگه می دارم و چشمم را به خیابان می دوزم.

مینی بوس در حال حرکت است، چشمهایم تا انتهای هرکوچه و خیابانی دنبال تصوراتم می گردند. خیابانهای مسطحی که فقط در شهرستانها می توان دید. خانه ها و شهرکهایی که نشان می دهد شهرنشینی سابقه چندانی در این استان ندارد. دکترعباسعلی نورا نماینده مردم سیستان در مجلس جواب این سئوالم را اینگونه می دهد که " اینجا نزدیک به 100 سال است که بافت شهری پیدا کرده و تاریخچه طولانی ندارد."

اینجا سیستان و بلوچستان است یک استان مرزی بزرگ که ما مرکز نشینان آن را با اخبار ناامنی، ترور، قاچاق سوخت و مواد مخدر و ورود و خروج افغاغنه و این اواخر هم به اسم شرور و تروریست جانی عبدالمالک ریگی می شناسیم.

دانشگاه سیستان و بلوچستان زیباترین مجموعه دانشگاهی کشور

دکتر نورا در کل مسیر شهر را نشان ما می دهد و دائم از ذهنیتهای منفی که سایر ایرانیان از این شهر دارند سخن می گوید. " تصور همه این است که اینجا یا مردم تنها در حال قاچاق مواد و سوخت هستند و یا فقیر و مانده نشسته اند تا کمیته امداد پولی به آنها بدهد تا امرار معاش کنند در حالی که تمام واقعیت استان این نیست. ما دارای بزرگترین و مجهزترین دانشگاه در کشور هستیم و استان دارای جاذبه های فرهنگی و باستانی فراوانی است که تحت تاثیر فقر و محرومیت قرار گرفته اند."

" به هرکس که می گوییم ما در استانمان پرفسور داریم با تعجب نگاهمان می کند. هر چقدر می گوییم ما هم گل و بلبل داریم به ما می خندد!"

از دکتر نورا گرفته تا استاندار و دیگر افراد به هرکه رسیدیم، نخستین جمله ای که می گفت همین بود،" تصوری که از خارج از استان به سیستان و بلوچستان دارند به میزان قابل توجهی با واقعیتها در تضاد است."

روی پل روگذر فلزی زاهدان قرار می گیریم. نمایی از شهر را در سمت راست خودمان می بینیم، شهری که در چند خیابانش درختان سرسبز دیده می شود اما در دیگر نقاط شهر کمتر فضای سبزی مشاهده می شود، شهری که اداره های پی در پی و خیابانهای صاف با بلوارهای شبیه به هم در آن دیده می شود و نشان از ضعف خلاقیت در معماری شهری دارد.

اما از سمت چپ وقتی نگاه می کنیم، انگار شهری کاملا متفاوت را می بینیم، شهری که در حاشیه خیابانی به نام دانشگاه واقع شده است، دانشگاه سیستان و بلوچستان با چندین دانشکده، فضاهای بسیار، بوستانهای زیبای متعدد و ...

" دانشگاه سیستان و بلوچستان با 260 هزار هکتار وسعت بزرگترین مجموعه دانشگاهی است که 327 رشته و 21 هزار دانشجو در کشور دارد و از مجهزترین خوابگاههای دانشجویی و خانه های مبلمان شده اساتید برخوردار است. این دانشگاه مجهز به استخر، 10 هزار متر کتابخانه و سایت مجهز به یک هزار و 200 رایانه است و 417 عضو هئیت علمی هم دارد."

دانشگاه فضای متفاوتی از شهر داشت گویی وارد دنیای دیگری شده ایم. در یک لحظه همه بچه های گروه با هم می گوییم " که ای کاش در این دانشگاه درس خوانده بودیم."

مسئولان استانی در طول سفر بارها و بارها روی ظرفیتهای دانشگاه و موفقیتهای علمی آن مانور می دهند و تاکید دارند که آن را یکی از شاهرگهای موفقیت استان نشان دهند اما این تمام واقعیتهای زاهدان نیست. زیر پوست این استان رگهای دیگری در جریان اند. جریانهای ناخوشایندی که قلم های بی شماری آن را مصور کردند و امروز رنگ تکرار به خود گرفته است.

اینجا کسی مسلسل بدست نیست

"در هیچکدام از خیابانهای ما کسی مسلسل بدست نمی نشیند تا شما را بزند. اگر درگیری هست در مرزها است که امروز آن را به بیرون رانده ایم. چهره خشنی از شهر ما نشان داده شده که بر روی مسائل اقتصادی و گردشگری ما تاثیر گذاشته در حالی که این استان بیشترین آثار باستانی را دارد."

این جمله ای بود که محمد مهدی آزاد در تعریف از سیستان و بلوچستان در اولین نشست خبری با قاطعیت تمام تحویلمان داد.

بیش از دو ساعت استان را از نگاه استاندار می بینیم، نگاهی که گاهی اوقات طعم تلخ فقر و بیکاری و کمبودها را در برمی گرفت و در بعضی از موارد دیگر امکانات بالقوه را به رخ شنوندگان و اصحاب رسانه می کشید.

آزاد در ابتدا به توهم عدم امنیت در استان سیستان و بلوچستان و واهمه ای که اکثر ایرانی ها از این استان دارند اشاره کرد. او از نگرانیهایی گفت که در هنگام تحویل مسئولیت استان داشت، از تصورات ذهنی که برایش از سیستان و بلوچستان ایجاد کرده بودند اما حالا در مقام دفاع از مظلومیتهای استان بر آمده و بی مهری ها را برایمان می شمرد.

استاندار سیستان و بلوچستان از خبرهای منفی که دائم از استان پخش می شود گلایه کرد، از ذهنیتهایی که در فیلمها از مردم سیستان و بلوچستان ساخته اند.

"وقتی می خواهند فیلم را اکشن کنند، چهارنفر از شهروندان ما با لباس محلی تفنگ بدست در حال مقابله با نیروی انتظامی را نشان می دهند که در حال قاچاق مواد مخدر به سر می برند."

آزاد در ادامه به مرزهای کشور اشاره کرد و گفت: بیش از یک هزار و 600 کیلومتر مرز کوهستانی، کویری و آبی با افغانستان و پاکستان داریم که هم تهدید است و هم فرصت. امروز هفت هزار تن مواد مخدر در افغانستان تولید می شود که راه عبور آن از کشور ما است. می خواهیم مرزها را حفظ کنیم ولی کشور همسایه هیچ اراده ای برای کنترل مرز ندارد و ما باید هم مرز خودمان را کنترل کنیم و هم مرزهای آنها را.

سود مردم استان از قاچاق مواد مخدر تنها پادویی است

آزاد درباره مواد مخدر و مافیای بزرگش که چهره استان به آن پیوند خورده گفت: سود سرشار مواد مخدر باعث می شود که خیلی ها از آن نگذرند اما آنچه که از این معضل نصیب ما می شود پادویی مردم استان است که تنها دلیل آن فقر و بیکاری است که اگر اشتغال باشد مردم با آنها همکاری نمی کنند.

آزاد سیستان و بلوچستان را استان شگفتیها نامید و گفت: الان هرکس از من می پرسد زاهدان را چگونه می بینی می گویم که استان شگفتیهای ناشناخته ولی اتفاقاتی که تاکنون حول محور استان ما بوده مانع از معرفی درست استان می شود.

"ما امسال 600 هزار تن هندوانه به کل کشور صادر کرده ایم ولی هیچکس نمی گوید که این هندوانه ها برای کجاست؟ 40 هزار تن گوشت گوسفند تولید کرده ایم که شایعه ایجاد کردند که تب برفکی دارد. بخش اعظم سیب زمینی و پیاز کشور از استان ما تولید می شود."

" 40 هزار تن موز کشور از باغات سیستان و بلوچستان تامین می شود اما کسی در کشور این موضوع را نمی داند. این استان 80 درصد تن ماهی کشور را تامین می کند ولی کسی به این موقعیتهای استان اشاره نمی کند. "

جلسه استانداری نزدیک به ساعت 11 شب پس از پرسش های بیشمار درباره عبدالمالک ریگی و گروهش، اوضاع نابسامان کم آبی استان، قاچاق سوخت، کشیدن دیوار حائل در مرز ایران و افغانستان، میراث فرهنگی استان و علت ناتوانی در جذب گردشگر، وجود مدارس کپری، ناتوانی در جذب سرمایه گذار تمام می شود در حالی که استاندار به خیلی از سئوالات یک پاسخ مشترک داد " فضا سازی برای نشان دادن نا امنی مانع پیشرفت استان می شود."

سفر اصلی را از فردا صبح آغاز می کنیم وقتی قرار است از شیرآباد این منطقه کپری و حاشیه نشین بازدید کنیم و بعد برای بازدید از سیستان و خط مرزی ایران و افغانستان راهی زابل شویم.

از ساختمان استانداری بیرون می آییم؛ چشمهایم هنوز در کوچه پس کوچه های شهر دنبال تصورات ذهنی ام می گردند.

ادامه دارد...

-------------------------

فهیمه سادات طباطبایی 

کد خبر 1073348

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha