مهدی سجادهچی، فیلمنامهنویس درباره اینکه چرا برخی نویسندگان به راحتی میتوانند از خطوط قرمز رد شوند، امکان پرداخت به موضوعهای حساس را دارند و ناظر کیفی هم با این مسئله مشکلی ندارد اما این اتفاق برای بعضی نویسندگان ممنوع است؟ به خبرنگار مهر گفت: به این مسئله از چند بعد میتوان نگاه کرد. در یک نگاه آدمهایی هستند که از نفوذشان استفاده میکنند و در حالی که شایستگی ندارند به موضوعات ملتهب جامعه میپردازند و از خطوط قرمز هم رد میشوند.
وی در ادامه افزود: از نگاه دیگر فیلمنامهنویسانی هستند که توانایی نوشتن موضوعات ملتهب را دارند. مدیران تلویزیون هم آنها را میشناسند و به آنها اعتماد میکنند. بنابراین این امکان در اختیار آنها گذاشته میشود. برخی مواقع هم ممکن است به موضوعات ملتهب پرداخت درستی نشود، در این صورت جامعه را نگرانتر میکنیم.
تجربه نشان داده که برخی توانایی ورود به موضوعهای حساس را دارند و برخی دیگر نه. البته این طور نیست که هر کس میتواند به زمین و زمان شکایت کند، بتواند فیلمنامه خوبی بنویسد |
این فیلمنامهنویس خاطرنشان ساخت: برخی مواقع هم تلویزیون به کارگردان اعتماد میکند. مثلاً نویسندهای درباره یک موضوع ملتهب نوشته، اما فیلمنامه اشکالات زیادی دارد و در این صورت شورای تصویب فیلمنامه با اعتمادی که به کارگردان دارد از او میخواهد ایرادهای فیلمنامه را بر طرف کرده و آن را بسازد. به هر حال تجربه نشان داده که برخی توانایی ورود به موضوعهای ملتهب را دارند و برخی دیگر نه. البته این طور نیست که هر کس میتواند به زمین و زمان شکایت کند، میتواند فیلمنامه خوبی بنویسد و به موضوعهای ملتهب هم درست بپردازد.
سجادهچی ادامه داد: این کلیتی بود که من در پاسخ به سئوال شما گفتم، اما اگر به صورت جزیی که به این مسئله نگاه کنیم، باید بگویم افرادی هم دیده میشوند که بدون داشتن مهارت خیلی راحت میتوانند به موضوعهای حساس بپردازند و اجازه ورود به آنها داده میشود. پاسخ این مشکل را باید از مدیران تلویزیون پرسید، چون من هم به این مسئله معترض هستم.
وی درباره اینکه چرا برخی افرادی که صلاحیت ندارند، میتوانند کارهای ضعیف هم بسازنند و در این باره چارچوب مشخصی وجود ندارد، توضیح داد: مسئله اصلی در هنر این است که بر خلاف دیگر امور و نهادهای جامعه که ضابطه اهمیت دارد، مسیر ارتباطات در هنر ضابطهمند نیست. برایتان مثالی میزنم. وقتی من قرار باشد فیلمنامه داریوش مهرجویی را بخوانم، مسلماً با علاقه زیاد این کار را میکنم و ایرادها هم زیاد نمیبینم، اما اگر قرار باشد فیلمنامه یک فرد گمنام را بخوانم، تمام ایرادها را میبینم.
این فیلمنامهنویس یادآور شد: شما وقتی قرار باشد برای دیدن فیلمی به سینما بروید، فیلم را انتخاب میکنید و به دنبال فیلمی هستید که کارگردان و بازیگران آن چهره باشند. بنابراین رابطه در هنر اهمیت دارد.
سجادهچی در ادامه افزود: انرژی هستهای موضوع مهمی در کشور ما است. بنابراین وقتی قرار است درباره این موضوعی کاری ساخته شود نباید آن را به کارگردانی بسپاریم که فیلمنامهای ضعیف بنویسد و بعد آن را بسازد. یکی از ایرادهای تلویزیون این است که کارهای بزرگ را به آدمهای کوچک میسپرد.
وی در پاسخ به این سئوال که یکی از گلایههای نویسندگان و عوامل سازنده در پروژههای تلویزیونی این است که ناظران کیفی بیشتر سلیقهای عمل میکنند تا تکنیکی. چرا در این باره چارچوب مشخص وجود ندارد، گفت: متاسفانه ما ایرانیها در ارتباطات خیلی زود دچار آفت میشویم. مثلاً شورایی که قرار است فیلمنامه را تصویب کنند، بعد از مدتی میان آنها عقد اخوت بسته میشود. ناظران کیفی هم دوستان کسانی هستند که در این شورا کار میکنند. بنابراین آنها هم نمیتوانند کار خود را جدی انجام دهند و مجبور هستند کوتاه بیایند. در واقع آنچه اهمیت مییابد حفظ رفاقت است.
این فیلمنامهنویس خاطرنشان ساخت: اگر هم کسی خارج از خانواده صدا و سیما برای نظارت کیفی بیاید همه چیز را رد میکند و منجر به تعطیلی پروژهها میشود. در این وسط باید ناظران کیفی باشند که به دقت پروژههای تلویزیونی را ارزیابی کنند و منصفانه ایرادها را بگویند. تکنیکی حرف بزنند نه سلیقهای، اما متاسفانه این اتفاق خیلی کم در تلویزیون میافتد.
سجادهچی درباره اینکه چرا هر یک از شبکههای تلویزیون نوع برخوردشان با فیلمنامههایی که ارائه میشود، متفاوت است، توضیح داد: دلایل این مسئله میتواند واقعی و درست باشد یا سلیقهای. یک شورا میتواند سطحی به فیلمنامه نگاه کند و شورایی دیگر این طور نگاه نکند. یک شورا ممکن است به کار نازل تن دهد و دیگری نه. البته باید در نظر گرفت شورای هر شبکه بنا به ماموریت و اولویتهایش درباره فیلمنامه تصمیم میگیرد. مثلاً ممکن است طرحی برای شبکه تهران مطلوب باشد و برای شبکه دیگر این طور نباشد.
مطمئن هستم فیلمنامه خیلی خوب روی زمین نمیماند و شبکهها برای آن رقابت میکنند، حتی اگر شورای فیلمنامه هم کج فهم باشد امکان ندارد فیلمنامه خیلی خوب را رد کند |
وی ادامه داد: برخوردهای متفاوت با فیلمنامه نشاندهنده این است که سلیقه تعیینکنندهتر از قواعد است. اعضای شورای فیلمنامه باید دانش فیلمنامه را داشته باشند. ممکن است آنها افراد مجرب باشند، اما همه آنها دانش فیلمنامه را ندارند. آنها به خاطر مجرب بودنشان میتوانند بگویند فیلمنامهای خوب است یا بد، ولی نمیتوانند به لحاظ علمی نظر داده و فیلمنامه را نقد کنند. متاسفانه افراد متخصص در شورای تصویب فیلمنامه کم داریم.
این فیلمنامهنویس در ادامه افزود: من بیش از نیمی از عمرم را صرف نوشتن فیلمنامه کردهام و به واسطه تجاربی که دارم باید بگویم فیلمنامهنویسان فیلمنامههایش را بچههای خود میدانند. بنابراین همیشه فکر میکنند بهترین اثر را خلق کردند و عیوب آن را نمیبینند. علاوه بر آن امکان ندارد یک فیلمنامه خارقالعاده نوشته شود، اما در شورا رد شود. مطمئن هستم فیلمنامه خیلی خوب روی زمین نمیماند و شبکهها برای آن رقابت میکنند، حتی اگر شورا هم کج فهم باشد امکان ندارد فیلمنامه خیلی خوب را رد کنند.
سجادهچی ادامه داد: اگر خبرگزاری مهر یک فراخوان منتشر کند و از افراد بخواهد پنج فیلمنامهای که خوب بوده، اما در طول این 20 سال رد شده، بگوید و افراد بتوانند پنج فیلمنامه را مطرح کنند، حاضرم تمام حرفهایم را پس بگیرم.
وی درباره اینکه ذهنیتی وجود دارد که نگاه فیلمنامهنویس زمانی که فیلمنامه تلویزیونی مینویسد تا وقتی که فیلمنامه سینمایی، تفاوت دارد و همیشه نگاه بیارزش نصیب کارهای تلویزیون میشود. توضیح داد: متاسفانه این بیماری وجود دارد. ما به جای اینکه نسبت به رسانههای مختلف شناخت پیدا کنیم، میآییم رسانهها را طبقهبندی میکنیم. در حالی که این طبقهبندی کاملاً اشتباه است. مثلاً نمیتوانیم تئاتر، سینما، تلویزیون و ... را مقایسه کنیم. هر کدام از رسانهها دنیای خودشان را دارند.
این فیلمنامهنویس خاطرنشان ساخت: برخی میگویند تلویزیون مدل نازل و ضعیف شده سینما است. در حالی که این دو رسانه هیچ ربطی به یکدیگر ندارد. درست است که این دو رسانه آثاری از هم نشان میدهند و از حوزه همدیگر بهره میبرنند، اما متفاوت هستند، حتی من این جمله را از سینماییها شنیدهام که میگویند یک سوم انرژی که در سینما میگذارید برای تلویزیون صرف کنید، کافی است. این تفکر ناشی از نا آگاهی است.
سجادهچی درباره موجهایی که هر چند وقت یکبار فیلمنامهنویسان تلویزیونی درگیر آن میشوند و شاهد کارهای تکراری هستیم، گفت: این مسئله نه تنها در تلویزیون ما، بلکه در سینما هم ما اتفاق افتاده است. صنعت سینمای ما ضعفهایی به این صورت دارد. مثلاً عوامل ساخت فیلمهای تلویزیونی دستی روی فیلم میکشند و آن را در سینما به نمایش میگذارند. تمامی این مشکلات ناشی از آن است که تعداد نیروهای خلاق به نسبت نیروهای دنبالهرو کمتر است، به همین دلیل کارها کپی شده است.
تعداد نیروهای خلاق به نسبت نیروهای دنبالهرو کمتر است، به همین دلیل کارها کپی شده است |
وی ادامه داد: در سالهای اخیر گرایش تلویزیون به جذب نیروهای سینمای بیشتر شده است، در حالی که میتواند نیروهای جدید را شناسایی کرده و از کارگردانان خودش استفاده کند. من خط مطلق نمیکشم که نیروهای سینما به تلویزیون نیایند و بالعکس، بلکه معتقدم از هر نیرویی بنا به توانمندیهایش در رسانه استفاده کنیم.
این فیلمنامهنویس درباره اینکه یکی از مسائلی که نویسندگان با آن رو به رو هستند، بازنویسی اثرشان توسط افرادی است که گمنام بوده و این اتفاق زمانی هم میافتد که فیلمنامهنویس تمام حقوق خود را دریافت کرده و بعد تهیهکننده بدون آنکه با فیلمنامهنویس مشورت کند، کار را برای بازنویسی به فرد دیگری میدهد. چرا این حقوق رعایت نمیشود؟ گفت: ما قوانین مربوط به مالکیت معنوی نداریم. کپی رایت هنوز در کشور ما جا نیفتاده است و در این باره فرهنگسازی نکردیم. در واقع فرهنگ آن را هم نداریم.
سجادهچی یادآور شد: مثلاً یکی از کارگردانان وقتی برمیگردد به شما میگوید آفرین تو یک بچه کاکل زری به دنیا آوردی، اما نمیتوانی آن را سرپرستی کنی و بهتر است به من بسپاری تا آن را بزرگ کنند. این حرف یعنی چی؟ متاسفانه قوانین انسانی و اخلاق حرفهای رعایت نمیشود.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا خودش تاکنون درگیر ممیزیهایی برای نگارش فیلمنامههایی که موضوع آن حساس بوده، شده یا نه؟ گفت: هر چه کار شما حساستر باشد، مسلماً با حساسیت بیشتری هم به کارش نگاه میشود و همه میخواهند اظهار نظر کنند. برای من هم پیش آمده که درگیر چنین مشکلاتی شوم، اما برخی مواقع تجربه و تفاهم به کمک کار آمده است و برخی اوقات هم با ناامیدی تلخی کار را ترک کردم، در حالی که میدانستم پرداخت به آن موضوع به درد مردم میخورد.
مهدی سجادهچی نگارش فیلمنامههای فیلم "روز سوم"، "بیگانگان"، "قاعده بازی"، "هفت سنگ"، "مرد نامرئی"، "دمرل" و "پاتال و آرزوهای کوچک" و مجموعه "شهریار" و....را در کارنامه دارد. او این روزها مشغول بازنویسی فیلمنامه مجموعه "در روشنایی شب" با مضمون خاطرات عزت شاهی و مجموعه "کوهستان غریب" با موضوع انقلاب است.
نظر شما