به گزارش خبرنگار مهر، شهرام ناظری در آخرین تمریناتش به اتفاق نوازندگان همراه خود را برای شاهنامه خوانی در فضای موسیقی مقامی که قرار است در کنسرت جشنواره سن فلوران فرانسه( 15 تیرماه سال جاری) برگزار شود آماده می کند.
در این اجرا فرید الهامی( آهنگساز) تنبور، سعید نایب محمدی عود، همایون نصیری سازهای کوبه ای و یونس پاکنژاد کمانچه مقامی می نوازند.
هر چند که صدای گروه نوازی و خواننده در فضای منزل و با توجه به تمرینی بودن قطعات قابل ارزیابی و قضاوت صحیح نیست اما به نسبت می توان با توجه به پیشینه و سلیقه کاری شهرام ناظری که همواره نگاهی نو داشته و ضمن توجه به اصالتها و ریشه ها از ابداعات و نوآوریهای دلنشین غافل نبوده است تا حدودی به قضاوت نشست.
فرید الهامی نوازنده تنبور نیز که از خطه غرب و همدیار ناظری است آهنگسازی این قطعات را با ذوق تمام برعهده داشته و با تدوین شهرام ناظری در قالب یک برنامه 75 دقیقه ای تنظیم کرده است. دیگر نوازندگان نیز با اشتیاق تمام و با حس و حال خیلی خوبی قطعات را اجرا می کنند و درخشش این نوازندگان به خوبی در اجرای قطعات تقسیم شده است.
فضای موسیقی ارائه شده در عین توجه به دستگاههای موسیقی ایرانی که غالبا در شور، کرد بیات، اصفهان و فرود در چهارگاه ساخته شده است بدیع و نو می نماید. صدای گروه صدایی در مایه های موسیقی مقامی و اساطیری و شبیه به موسیقیهای سماع در مراسم مولانا است که رنگ و بوی ایرانی آن کاملا ملموس و محسوس است.
ریتمهای پر تحرک و ضربیها با توجه به پایه های دو، چهار و پنج ضربی وهمچنین نقش سازهای کوبه ای (دف، صرب زورخانه، کوزه ودایره)،عود و بویژه نقش پر رنگ کمانچه مقامی حول محور ساز تنبور توجه هر شنونده ای را به خود جلب می کند.
به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذرد/... ناظری بعد از قطعه بی کلام هوره (مویه ای در موسیقی مقامی منطقه کرمانشاه که خواننده بدون استفاده از کلام و با استفاده از تواناییهای حنجره فضای خاصی را که بیشتر القا کننده رنج وگلایه و... است ایجاد می کند) آواز را با نام خداوند جان و خرد آغاز می کند.
داستان ضحاک و قیام کاوه آهنگر انتخاب ناظری برای اجرای این کنسرت و ادامه پروژه شاهنامه خوانی است. بخشی از داستان قیام کاوه که برای این کنسرت برگزیده شده است دهها بیت را شامل می شود. ناظری با تنوع دلچسبی این اشعار را در قالبهای متنوعی چون نقالی، آواز، اوج خوانی،همخوانی و حتی دکلمه ارائه می دهد. شاهکار ناظری در ایجاد نوانسهای کم نظیرش در خوانش اشعار است که اگروه هم با هماهنگی و ظرافت خاصی در این فراز و فرود شدت صوت(نوانس) ناظری را همراهی می کند.
ناظری با فردوسی همداستان می شود و شور و التهاب قصه ضحاک و ظلم او را در آواز و نفسش متجلی می کند و بانگ بر می آورد که :"بدو گفت مهتر به روی دژم/ که برگوی تا از که دیدی ستم/ ...
در جای دیگری ناظری نه سر ذلت و خواری بلکه با حزن و اندوه از زبان مرد آهنگر با لحنی حماسی چنین می خواند: یکی بی زبان مرد آهنگرم/ ز شاه آتش آید همی بر سرم/ مرا بود هجده پسر در جهان/ کز ایشان یکی ماندست این زمان/... و در ادامه این بیت فردوسی را با احساس و قلیان بیشتری می خواند: هنر خوار شد جادویی ارجمند/ نهان راستی ، آشکارا گزند...
زمانی که شهرام ناظری تصمیم خود را برای اجرای پروژه شاهنامه خوانی با همنوازی و همخوانی فرزندش حافظ ناظری مطرح کرد خیلی ها اعتقاد داشتند - و هنوز هم بر این اعتقاد هستند- که اشعار شاهنامه ظرفیت و قابلیت اجرای صحنه ای و جذب مخاطب عام را در کنسرتها ندارد و به مانند اشعار حافظ و سعدی و حتی مولانا که بیشتر مورد استفاده ناظری بوده است نمی تواند بر روی آهنگها و تصانیف و قطعات ریتمیک بنشیند اما با توجه به چند برنامه و کنسرت ناظری و همین آهنگهای الهامی که سلیقه و نگاه ناظری درآن به خوبی قابل لمس است می توان این ادعا را رد کرد.
تنوع اجرایی که در ارائه اشعارشاهنامه در این برنامه ها وجود دارد و لحن حماسی و تاثیر گذار شهرام ناظری در اجرای قطعات، لحظه به لحظه مخاطبان را درگیر خودش می کند به طوری که می توان اطمینان داد همه مخاطبان حتی با سلایق مختلف جذب شاهنامه خوانی و اجراهای بدیع آن خواهند شد.
نظر شما