اين سريال برخلاف آثار روتين شبانه اي كه اين اواخر از شبكه هاي مختلف تلويزيوني پخش شده است، هر چند كه در راه ايجاد فضايي شاد و سرگرم كننده براي بينندگان خود گام بر مي دارد، اما بيشتر از اين كه اثري طنز آميز باشد و توليد كنندگان برنامه بكوشند تا به هر طريق ممكن از مخاطب خود خنده بگيرند، به سمت اثري لطيف سوق يافته است كه تبلور خصوصيات انساني در جامعه اي امروزي را مد نظر قرار مي دهد. به عبارت ديگر، قسمت هاي مختلف اين سريال به سراغ مسايل و موضوع روز جامعه مي رود. اما در فضايي فانتزي و شيرين به بيان مشكلات مختلف مي پردازد. البته بيشتر موضوع هايي كه در اين سريال مطرح مي شود و حول محور خانواده دور مي زند، به نسبت وجود مسايل بسيار عميق تر و مهمتري كه در اجتماع ما وجود دارد، مضامين به نسبت پيش پا افتاده اي از روابط خانواده ها را به تصوير مي كشد. چشم و هم چشمي، حسادت، زياده خواهي، بي توجهي به حقوق ديگران و ... از جمله مسايلي است كه مورد توجه اين سريال قرار مي گيرد. اما ويژگي كه اين اثر را در مقايسه با ديگر آثار روتين شبانه تلويزيون متمايز مي سازد، سادگي كلام، رواني بازي ها و زاويه ديد توليد كنندگان برنامه است كه با وجود كليشه اي و تكراري بودن مسايل مطرح شده در سريال ارتباط لازم را با مخاطب خود برقرار مي كند. ديگر اينكه، سريال قصد نصيحت گويي يا حتي ارايه راهكارهاي عجيب و غريب روانشناسانه و جامعه شناسانه ندارد، بلكه با زباني ساده و همه فهم به ارتباط با مخاطب مي انديشد. هر چند كه اين مسئله در برخي از قسمت هاي سريال راه افراط را مي رود و كار را در حد اثري سطحي و بسيار معمولي تنزل مي بخشد.
شيوه بياني اين سريال بيش از آن كه حاصل متني قوي و كارآمد باشد، حاصل نگاه و عملكرد فرهاد آئيش به عنوان كارگردان هنري سريال است. اين كارگردان با تجربه پيش از اين توانايي خود را در عرصه تئاتر با به صحنه بردن نمايشهايي زيبا و جذاب نشان داده است. در نمايش هايي هم كه اين هنرمند ارايه كرده است ( براي نمونه نمايش هاي " تقصير " و " شام آخر " ) عملكردي مشابه همين سريال از خود بروز داده است. يعني در آثار نمايشي آئيش كه البته متن آنها را نيز خود به نگارش درآورده بود، مسايل و موضوع هاي بسيار ساده و مكرر گفته شده خانوادگي مطرح مي شود. اما چنان ظرافتهايي در اين بيان ساده نهفته است كه كشف هر كدام از آنها مخاطب را به وجد مي آورد. هر چند كه مديوم تلويزيون و تئاتر با هم تفاوت هاي بسياري دارد و نوع مخاطبانش هم بسيار متفاوتند، اما به راحتي تاثير آئيش را در ساخت اين سريال مي توان مشاهده كرد. حتي شيوه اجرايي كه براي اين سريال در نظر گرفته شده، شبيه تله تئاتر است. در اين زمينه تقطيع به نسبت كم تصاوير، وجود پلان - سكانس هاي طولاني و محدوديت بسيار زياد در لوكيشن ها از جمله ويژگي هايي است كه اين اثر تلويزيوني را به يك تله تئاتر شبيه مي كند.
مجموعه تلويزيوني " باجناقها " هر چند كه اجرايي روان و زباني همه فهم دارد، اما مهمترين مشكل آن محدوديت در لوكيشن ها و استفاده افراطي از فضاهاي بسته است. تصويربرداري مجموعه در مكان هايي تكراري ذهن بيننده را در كوتاه مدت خسته مي كند. چون رنگ و شكل ثابت محيط به خاطر عدم برخورداري از تنوع تصويري بيننده را به استفاده بيشتر از گوش خود متمايل مي كند و همين مسئله باعث مي شود، مخاطب در استفاده از اصلي ترين ابزار ارتباطي خود با يك اثر تصويري ( يعني چشم ) بي بهره بماند و به همين خاطر پس از تماشاي چند قسمت مختلف، اثر او را دلزده و خسته كند.
ديگر مشكل اين مجموعه تلويزيوني به وابستگي بيش از اندازه سريال نسبت به ديالوگ مربوط مي شود؛ هر چند كه بهره گيري از كلام يكي از ويژگي هاي آثار تلويزيوني به شمار مي رود. چون بيننده عام ترجيح مي دهد كمتر در تصاوير كنكاش كند و بسيار سريع و آسان از طريق كلمات به مقاصد داستان و شخصيت هاي سريال پي ببرد، اما در عين حال استفاده بي اندازه از ديالوگ، يك مجموعه تلويزيوني را تبديل به يك اثر راديويي مي كند كه در مجموعه " باجناقها " اين امر اتفاق افتاده است.
در اين سريال استفاده بسيار خوبي از بازيگران شده است. يعني نقش ها مناسب با خصوصيات نقش پردازان انتخاب شده است و صداسازي فرهاد آئيش و رامين ناصر نصير كاملا" با اثر همخواني دارد. از طرف ديگر، بازي بسيار خوب مائده طهماسبي كه همسر واقعي آئيش است و در تمامي كارهاي تلويزيوني و صحنه اي اين هنرمند نقش زوج مكمل را به خوبي ايفا كرده است، از ديگر نقاط قوت كار به حساب مي آيد. مريم سعادت و سيروس گرجستاني كه تجربه خوبي براي حضور در آثار طنز آميز دارند، به خوبي خصوصيات نقش را جلوه گر ساخته اند. هر چند كه به نظر مي رسد سيروس گرجستاني طي چند كار اخيرش در نقش هاي خاصي كليشه شده است و مرتب خود را تكرار مي كند.
به طور كلي مي توان گفت مجموعه تلويزيوني " باجناقها " اثري خانوادگي و لطيف است كه اگر دقت بيشتري در استفاده از كلام و تنوع بيشتر لوكيشن هاي اثر بشود، مي توان شاهد مجموعه اي پرتحرك تر و جذاب تري بود.
لازم به ذكر است اين سريال كه متن آن به وسيله مينو فرشچي، سروش صحت، شعله نيك روش، حسين مثقالي، ژاله محمد علي، سحر عصر آزاد و جميله دارالشفايي به نگارش درآمده است، داستان دو باجناق را روايت مي كند كه در كنار هم زندگي مي كنند. اما همواره ميان دو باجناق در زمينه تمامي مسايل رقابت وجود دارد و گاه محرك اين رقابت همسرانشان هستند. در اين بين شراكت پسران اين دو باجناق اتفاقات جديدي را به وجود مي آورد.
در اين سريال مريم سعادت، سيروس گرجستاني، مائده طهماسبي و فرهاد آييش، رامين ناصر نصير و علي طباطبايي به عنوان بازيگران اصلي ايفاگر نقش ها هستند. همچنين مسعود فروتن كارگرداني تلويزيوني اين مجموعه را عهده دار است.
نگاهي به سريال شبانه " باجناقها "
مجموعه باجناقها به سمت يك اثر سطحي تمايل دارد
خبرگزاري "مهر" - گروه سينمايي : مجموعه تلويزيوني " باجناقها " با كارگرداني هنري فرهاد آئيش كه مدتي از پخش آن در شبكه 5 سيما مي گذرد، بيشتر بر بيان صفاتي انساني تاكيد دارد تا اين كه بخواهد از وجوه طنز آميز استفاده كند.
کد خبر 113244
نظر شما