به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب "پس از بابل" نوشته شهریار وقفیپور عصر دیروز و با حضور مراد فرهادپور، رضا عامری، خلیل درمنکی، مرتضی کربلاییلو و روزبه حسینی در محل انتشارات افراز برگزار شد.
در ابتدای این برنامه مراد فرهادپور مترجم آثار فلسفی با بیان اینکه "اصلیترین تاکید "پس از بابل" بر نظریه است" گفت: کتاب نوعی مقاومت در برابر آن چیزی است که قبلاً تحت عنوان هنر ناب از آن نام برده میشد و من میتوانم از آن به عنوان پناه بردن به آبهای آرام و متعفن فرهنگ نام ببرم.
او با اشاره به نوع نگاههای رایج به هویت فرهنگی در جهان امروز، افزود: مسئله هویت فرهنگی و جزئینگری و خاصگرایی فرهنگی و انواع تفاوتهایی که بر این اساس ساخته میشود، همان بدنه اصلی فرهنگ است که سرمایهداری جهانی از آن استفاده میکند؛ همانطور که در شهرهای بزرگ جهان انواع رستورانهای چینی و ژاپنی را داریم، انواع فرهنگی را هم داریم.
اثر هنری همان چیزی است که درون را از بیرون مشخص میکند
مولف کتاب "عقل افسرده" در ادامه گفت: تاکید گذاشتن بر نظریه در شرایطی که نگاهی توریستی به فرهنگ در سطج جهانی وجود دارد و سرمایهداری هم از همین خاصگرایی فرهنگی تغذیه میکند، هویت را به عنوان شکل خاصی از بودن توصیف میکند و البته تولید این همه تفاوت در قالب هرمنیوتیک میتواند صورت بگیرد.
فرهادپوراضافه کرد: خاصگرایی فرهنگی جایی است که تمام ایدئولوژیهای معاصر به هم میرسند؛ یکی فکر میکند حقیقت خیلی پخش و پلاست، یکی فکر میکند حقیقت یک مفهوم گفتمانی است به همان معنایی که هابرماس به کار میبرد و یکی هم فکر میکند حقیقت خیلی امر مطلقی است.
مترجم کتاب "درخت و برگ" گفت: در چنین فضایی تاکید بر نظریه نوعی مقاومت در برابر تمامی این مسائل است؛ چیزی که هنر را به امری انتقادی در برابر جریان رفتن رود با حرکت آرام تاریخ بدل میکند، خودآئینی آن (هنر) است که در آن نوعی دگرآئینی خوابیده است.
نویسنده کتاب "بادهای غربی" افزود: اثر هنری همان چیزی است که درون و بیرون را مشخص میکند. اثر در درونیترین نقطهاش است که تبدیل میشود به امری بحرانزا و در واقع اثر هنری خود بحران و تنشی است که بیرون و درون را از هم مجزا میکند و این موزه معارف (دانشهای) فرهنگی و ادبی را منفجر میکند.
وی گفت: تاکید بر نظریه یعنی بیان این درد ؛همین دردی که اوضاع خراب است. از آنجا که نظریه خودش هیچ پیوند ارگانیکی با هیچ یک از این محتواها و هویتهای خاص ندارد، نمیشود جستجوی حقیقت را از طریق نظریه، نوعی دگماتیسم نقابدار تلقی کرد.
مترجم کتاب "رخداد" ادامه داد: نظریه از آنجا که خودش شکلی از زندگی نیست دقیقاً مانند اثر هنری همان خط، بحران و ویروسی است که اجازه نمیدهد تفاوتها کنار هم بمانند و نشان میدهد که جهان اوضاع بدی دارد. در واقع میتوان گفت که نظریه نوعی بیماری است؛ مقاومت در مقابل پناهبردن به آبهای آرام و متعفن فرهنگ که شکلهای مختلف آن امروزه برای خیلیها شهرت جهانی به ارمغان آورده است.
فرهادپور با بیان این مقدمات به نکته اول بحث خود (تاکید نویسنده کتاب "پس از بابل" بر نظریه) بازگشت و گفت: اما اینکه آیا خود این کتاب توانسته علاوه بر تاکید بر نظریه، نظریهسازی هم بکند، باید مورد بحث قرار بگیرد. اگر قرار باشد قضیه فقط نوعی بیان درد در مقابل مفاهیم باشد، آنوقت ساختار پیچیدهتری نیاز است.
مترجم کتاب "تجربه مدرنیته" در ادامه با بیان اینکه "هر آدمی که قدری مدرن شده باشد، احساس تهوع از فرهنگ مدرن را دارد" افزود: در کتاب "پس از بابل" تلاش شده تا آن استیصال و درد در قالب مفاهیم بیاید و این ارجمند است و وقفیپور توانسته قدمهایی برای نظریهپردازی در مقابل این اوضاع خراب بردارد اما ایستادن سرِ نظریه کافی نیست.
وی در پایان گفت: اگر وقفیپور بتواند هنرمند نشود و حتی در حواشی نظریهپردازی باقی بماند، این قدم اول او جایگاه خودش را پیدا میکند.
درمنکی: کتاب "پس از بابل" فاقد همدلی با چهرههای اصلی نقد ادبی در ایران است
همچنین در این نشست خلیل درمنکی منتقد ادبی در سخنانی با بیان اینکه "نقد نو محصول مواجهه با غرب است" به سنخشناسی دورههای مختلف نقد جدید در ایران پرداخت و گفت: در این میان منقدینی که وقفیپور برای پرداختن به آنها در کتابش انتخاب کرده، خیلی درختیاند و دور از هم نیستند و در حالی که من فکر میکنم ورود به مباحث تاریخ ادبیات ایران و نقد ادبی با این شاکله وسیعی که بعد از مشروطه سراغ داریم، نیازمند همدلی و احترام با بزرگان آن است که این در کتاب رعایت نشده است.
درمنکی از جمله به احمد کریمیحکاک، رضا براهنی و حورا یاوری اشاره کرد که به گفته او در کتاب "پس از بابل" یا نادیده گرفته شدهاند یا با همدلی از آنها یاد نشده است.
این منتقد ادبی مهمترین قسمت کتاب "پس از بابل" را بخش مربوط به گفتارهای ادبی عنوان کرد و در عین حال گفت: کتاب یک خصلت غیردمکراتیک دارد و اساساً به چندصدایی بودن نقد بیتوجه است. عدم ارجاعدهی یک ویژگی دیگر در این کتاب است و من معتقدم نوعی خودشیفتگی و نارسیسیم در آن وجود دارد.
عامری: بحث اصلی کتاب "پس از بابل" در ایران تازه است
همچنین در این نشست رضا عامری مترجم آثار ادبی در سخنانی کتاب "پس از بابل" را "حاوی بحثی تازه که دیده نشده است" نامید و گفت: وقفیپور به نیچه، هایدگر، دلوز و دریدا نگاه دارد اما مشکل او در این کتاب این است که کاری به سپیدهدمان هایدگری ندارد و بیشتر ظهرانه یا نیچهای به بحث نگاه میکند.
مترجم کتاب میرامار" (نجیب محفوظ) افزود: در عرصه فعلی فقدان - مازاد ما ناچاریم یکی از آن دو (جدید و قدیم) را نفی کنیم و در این شکل از قرائت هم، وقفیپور ناچار میشود گذشته را نفی کند و مثلاً میگوید ادبیات قبل از هدایت و بعد از هدایت است.
شهریار وقفی پور هم پس از عامری سخن گفت و توضیح داد: من در این کتاب به چهار گفتار پرداختهام؛ گفتار ارباب، گفتار آکادمیک، گفتار غرب هستریک و گفتار روانکاوی و به نظرم دو گفتار ابرمردی داریم؛ یکی ارباب و دیگری روانکاوی. معضل این است که ما این دوتایی بودن را نبینیم.
مترجم کتاب "در ستایش مرگ" (ساراماگو) در پاسخ به انتقادات درمنکی هم گفت: اینکه گفته میشود چرا به فرهنگ احترام گذاشته نشده است، باید بگویم که مسئله من اتفاقاً همین است که احترام به این اَشکال فرهنگی در واقع احترام به همان گندابی است که الان در آن گیر افتادهایم.
کربلاییلو: وقفیپور اثری خلاقانه خلق کرده است
مرتضی کربلاییلو داستاننویس هم پس از وقفیپور به پشت تریبون رفت و در سخنانی گفت: ذهنیت نویسنده کتاب "پس از بابل" به شدت وامدار منطق دیالکتیک است و اقتضای این را دارد که یکسری زوج ها مثل سوژه - ابژه را بگذارد با آنها بازی کند. به نظر من وقفیپور یک اثر خلاقانه خلق کرده و اگر درباره بوف کور یا سینما یا داستانهای ادگار آلنپو سخن گفته، اینها همه در خدمت هدف و متن اصلی کتاب است.
روزبه حسینی منتقد هم در سخنانی با بیان اینکه "کتاب پس از بابل قراردادی مشخص با خواننده خود بسته است" گفت: در یک فصل مانده به آخر کتاب، نویسنده احکام خودش را صادر و روش برخورد با آن را مشخص میکند. من فکر نمیکنم که وقفیپور میخواسته نظریهپردازی بکند یا به مفهومی برسد.
وی افزود: وقفیپور مدعی است که مثلاً زمان مرگ شعر رسیده و بنابراین باید در این باره نقد و نظریهپردازی صورت بگیرد و اگر هم نقدی قرار است بشود باید در قالبی شبیه رمان نوشته شود؛ مثل "بار هستی" (میلان کوندرا).
حسینی: نمیتوان نویسنده کتاب "پس از بابل" را به رفرنس ندادن متهم کرد
حسینی هم در پاسخ به انتقادات درمنکی درباره امین نبودن وقفیپور در استفاده از واژههای وضع شده توسط دیگران، گفت: وقفیپور در کتاب "پس از بابل" با دقت تمام و وسواس زیاد نظریات را تفکیک کرده و نمیتوان او را به عدم ارجاعدهی متهم کرد و مشکلی که درمنکی با آن مواجه است همان مشکلی است که نقد در ایران دارد؛ یعنی به صورت مشخص نمیگوید کدام کلمه رفرنس داده نشده است.
به گزارش مهر، کتاب "پس از بابل" تازهترین اثر تالیفی شهریار وقفیپور است که توسط انتشارات مروارید عرضه شده است. این کتاب در واقع رسالهای انتقادی است به نقد و نظرهای ادبی در ایران و در آن از نظریههای والتر بنیامین، ژاک لاکان و ژیل دلوز و ژاک دریدا استفاده شده است.
نظر شما