وي در باره اين كه چرا بايد تفسير نوشته شود و آيا متن مقدس الهي احتياج به تفسير انساني دارد گفت : شبهه اي در اينجا وجود دارد و آن اين كه قرآن كريم خود را روشن، گويا و نور معرفي مي كند. اين موارد نشان مي دهد كه قرآن براي مردم روشن است، اما آيا قرآن نيازمند به تفسير است؟ در اينجا مفسران نيازهاي متعددي براي تفسير قرآن ذكر كردند . از جمله اين نيازها اين است كه قرآن كتاب قانون اساسي است كه كلياتي مربوط به قوانين دين و اسلام را مطرح كرده اما تبيين جزئيات آن بر عهده پيامبر اسلام (ص) و معصوم (ع) قرار داده شده است. بنابراين، مسائل كليات به ويژه مربوط به احكام، مانند نماز كه اصل نماز در قرآن آمده اما جزئيات آن مطرح نشده احتياج به توضيح و تفسير دارد.
علوي مهر در ادامه تصريح كرد: خداوند متعال كه نازل كننده قرآن كريم است بر تمام علوم آگاهي كامل دارد و دانش او پايان ناپذير است . اگر متكلمي كه داراي ويژگي هاي خاصي است بتواند مطالب را به طور گويا طرح كند، باز هم ظرفيت دانش كامل آن گوينده را نخواهد داشت. بنابراين براي رسيدن بيشتر به دانش قرآن كريم ما چاره اي نداريم كه مطالب را روشن تر كنيم . نكته ديگر اين است كه قرآن كريم داراي آيات متشابه، عمومات، مطلقات و مجملات مي باشد و فهم مخصصها ، مقيدها و مبينهاي قرآن كريم و تاويل متشابهات نيازمند به تفسير است.
وي ارائه تفاسير مختلف براي مخاطبان گوناگون را مفيد ارزيابي كرد و اظهار داشت : قرآن داراي سطوح مختلفي است يعني اين كه از قرآن مي توان مطالب متعددي را استخراج كرد. لذا در ارائه اين كار اشكالي ديده نمي شود كه ما تفسير قرآن را در سطوح مختلف ارائه دهيم. گاهي اوقات سطح افكار عمومي مي پسندد كه ما يك تفسيري را براي عموم مردم ارائه كنيم. همچنين متناسب با سطح فكري دانشجويان، محققان و كساني كه در صدد ارائه پاسخ به شبهات قرآني هستند، تفاسيري نوشته شود. اما بايد مفسران بسيار مراقب باشند كه مبتلا به تفسير به راي نشوند. چرا كه ما بايد درصدد ارائه تفسير واقعي از قرآن باشيم نه اين كه هرچه مخاطب مي خواهد نوشته شود. اين آفتي است كه مفسر بايد به آن آگاه باشد.
مدير دانشنامه قرآن پژوهي درباره تفاسير ويژه كه بر پايه گرايش هاي مختلف علمي انجام گرفته باشد اظهار داشت: مفسران در طول تاريخ بر اساس انديشه ها و مميزات فكري شان تفاسير گوناگوني را ارائه دادند. به طور مثال، فخر رازي چون متكلم بود و تبحر در فلسفه و كلام داشت بسياري از مباحث را به سمت علم كلام سوق مي داد و يا تفاسير محي الدين عربي كه غالبا به سمت گرايش هاي صوفيانه و عرفاني سوق داشته است. اما در تفاسير، منبع اساسي تفسير خود قرآن و روايات و عقل و درايت فكري است. بنابراين منابع صحيح براي تفسير اين آثار هستند. حال اگر ما از يك ذوق عرفاني وفلسفي و كلامي و ادبي استفاده كرديم احتمال افتادن در ورطه تفسير به راي نيز بسيار زياد است ، كما اين كه مفسراني كه اين راه را طي كردند بعضا در تفاسيرشان تفسير به راي مشاهده مي شود. براي اين كه مذهب خودشان را ترويج كتتد تفسير خودشان را ارائه دادند. فخر رازي با اين كه تفسير خوبي دارد تمام توانش را در جهت اثبات مكتب جبرگرايي اشعري است.وي درباره استفاده از دانش هاي نوين مانند هرمنوتيك و نشانه شناسي در تفسير گفت: درباره علوم جديد از جمله هرمنوتيك كه با متن گرايي و تفسير در ارتباط كامل است يك نكته قابل تامل است و آن اين است كه مواردي كه در هرمنوتيك مطرح شده غالب آنها را ما در متون خودمان داريم مثلا در علم اصول فقه به اين موارد بر مي خوريم : فهم متن بر اساس نيت مولف و راه يابي به فهم متن و دريافت معناي نهايي متن و زبان و نفش آن در دلالتهاي زباني و ... در علم اصول مطرح شده و اما چيزي كه به نام هرمنوتيك امروزه مطرح شده براي حل مشكل اساسي كه در حل متون يهوديت و مسيحي پيدا شده پديد آمده است. بنابراين ما نمي توانيم هر چيزي كه در غرب به وجود آمده را به صورت كامل بپذيريم. خاستگاه اين مباني براي فهم و توجيه انجيل مطرح شده و تمسك بر قرائتهاي مختلف دارد كه ما نمي توانيم اين شيوه را در متن قرآن كريم اجرا كنيم. مغرب زمين متون مقدس ويژه اي دارد كه با متون مقدس اسلامي تفاوت عمده اي دارد و تفاوت آن اين است كه آنها ادعا ندارند كه آنچه از متن مقدس در اختيار دارند كلام و واژگان و تعابير خداست و نويسندگان عهد جديد و قديم بر اين امر پافشاري دارند اما چيزي كه در دست ماست كلام خداوند است و ما نمي توانيم دخل و تصرف در اين كلمات داشته باشيم.
وي در ادامه گفت : بستر فلسفي تفكر هرمنوتيكي غرب با بستر تفكر تفسير علوم قرآن نزد مسلمانان از جمله نزد امام خميني (ره)بسيار متفاوت است كه اين تفاوت در هرمنوتيك هيدگر و گادامر مشخص است و پديدارشناسي و وجودشناسي كه بستر تفكر آنهاست با بستر تفكر حكمت متعاليه صدرايي تفاوت اساسي دارد. بسياري از مفسران هرمنوتيك تلاش دارند كه پيدايش پروتستان در مسيحيت را برخاسته از اعمال تفسير هرمنوتيك در كتاب مقدس معرفي كنند.
نظر شما