"عروسي شغال " ؛ متني كه در اجرا جا ماند

متن اين نمايش سرشار از پارادوكس است ، پارادوكس هايي كه از تنهايي انسان سرچشمه گرفته و در تفاوتهاي دروني ، شخصيتي و اجتماعي  نمود يافته است

متن اين نمايش سرشار از پارادوكس است ، پارادوكس هايي كه از تنهايي انسان سرچشمه گرفته و در تفاوتهاي دروني ، شخصيتي و اجتماعي  نمود يافته است. تم اصلي نمايش روابط عاطفي يك زن ومرد با مغايرت هاي فراوان شخصيتي و طبقاتي است كه با رويكرد خلاقانه كارگردان و استفاده درست نويسنده از ابزار ديالوگ و شخصيت پردازي در قالب درام مدرن،  اين روابط عاطفي نمايش را به پرتگاه ملودرام نكشانده است.

استفاده چند منظوره از چتر به عنوان آكساسوار( وسيله صحنه ) و تكرار اين شيء به ميزان زياد در صحنه با چشم انداز جالب توجه  به فضا سازي پست مدرن نمايش كمك كرده است. توجه طراح صحنه به عناصربصري ، ريتم ، رنگ ، تضاد وعمق  يكي ديگر از جذابيتهاي صحنه اين نمايش است كه كاملا با محتواي اثر همخواني دارد و اين يكي از دغدغه هاي هميشگي گروه ويرگول در طول اجراهاي قبلي و ديگر آنها بوده است و شايد علت آن به تحصيلات آكادميك طراح وكارگردان اين نمايش " آروند دشت آراي " در اين زمينه برگردد.

ميزانسن هاي تخت وثابت ، تأكيد كارگردان بر همگون شدن اين ميزانسن ها با نوع ديالوگ گويي بازيگران اصلي موجب شده است تا اين بيان سخنراني گونه از بار عاطفي اثر بكاهد و به جذابيت اجراي خلاقانه نمايش بيافزايد.

نورپردازي و موسيقي خلاقانه نمايش يكي ديگر از نكات قابل توجه در "عروسي شغال" است كه در بسياري از موارد به كمك بازيگران آمده است.  اجراي عروسي شغال را يك اجراي كاملا  مبتني برتكنيك بايد دانست كه مانند  ديگر كارهاي گذشته گروه ويرگول نوع خاص طراحي صحنه  خود را مي طلبد .

استفاده بيش از اندازه از عناصر بصري و اصول تجسمي اگر چه بر زيبايي فرمي نمايش افزوده اما باعث كاهش بار محتوايي اثر شده است

استفاده بيش از اندازه از عناصر بصري و اصول تجسمي اگر چه بر زيبايي فرمي نمايش افزوده اما باعث كاهش بار محتوايي اثر شده است . از طرف ديگر ، نوع بازيگري  بازيگران اصلا با سطح كيفي نمايش همخواني ندارد . بازهاي طنز گونه ندا مقصودي و اشكان صادقي كه به نوعي درونيات شخصيت هاي اصلي نمايش مرد و زن را در پس زمينه نمايش بازي مي كردند با آن كه تضاد مناسبي با بازي جدي هدي ناصح و عباس غفاري ( بازيگران) اصلي ايجاده كرده و بر جذابيتهاي زيبايي شنا سانه نمايش اضافه كرده بود، اما در شكل كلي اجرا نتوانسته موفق عمل كند . همچنين عدم توانايي بازيگران  به ويژه بازيگران اصلي در ارائه نقش خبر از نوعي ضعف ارتباط گيري بين دو بازيگر مقابل مي دهد و به نظر مي آيد هنوز لايه هاي دروني متن نمايش در اجراي بخش گونه و درك  نشدن درونيات شخصيتها توسط بازيگران جامانده است و بازيگر نمي تواند  اين لايه هاي دروني را در صحنه به تماشاگر انتقال دهد.