۱ آذر ۱۳۸۹، ۱۲:۳۸

همایش روز جهانی فلسفه/

اخلاق بخشی از دین است

اخلاق بخشی از دین است

محمد لگنهاوزن با اشاره به اینکه عده‌ای سعی می‌کنند دین را به اخلاق فرو بکاهند، تأکید کرد: اخلاق بخشی از دین است.

به گزارش خبنرگار مهر، نشست "فلسفه و اخلاق" از مجموعه نشستهای تخصصی همایش روز جهانی فلسفه صبح دوشنبه اول آذر در محل کتابخانه ملی برگزار شد .

در این نشست دکتر محمد لگهاوزن چهره ماندگار فلسفه در سال جاری به بررسی اخلاق هگل پرداخت و گفت: اخلاق هگل مبتنی بر آزادی و اختیار است به مانند کانت، هگل ارزش خودمختاری را مورد تأکید قرار می دهد و می گوید انسانها با درک شرایط و حفظ آزادی انتخاب در محیطی زندگی می کنند که در آن محدودیتهایی وجود دارد و باید اراده ما در مقابل اراده دیگران طبیعت و جهان پیرامون قرار نگیرد .

وی افزود: هگل برخلاف کانت می گوید مسئله آزادی عمل چندان انتخابی نیست و شرایطی آنرا محدود می کند بر این اساس تا زمانی که اراده ما براین است که کار خوبی انجام دهیم اخلاقی رفتار کرده ایم.

لگنهاوزن یادآور شد: براساس دیدگاه هگل آزادی عملی وجود دارد اما بینهایت نیست، این شباهت میان آرای هگل و اندیشه مذهبی است چرا که اندیشه مذهبی نیز معتقد است که آزادی عملی برای انسان وجود دارد ولی بینهایت نیست و آزادی غایی نزد خداوند است.

این محقق فلسفه در ادامه گفت: هگل معتقد است آزادی را به صورت دیالکتیک باید حصول کرد و براساس محوریت کارگزار و فرد است که آزادی تعریف می شود آزادی یعنی اجرای قوانین طبیعت آنگونه که برای آن نوشته شده است لذا آزادی کامل وجود ندارد و چارچوبی محیطی آنرا محدود می کند. 

لگنهاوزن در ادامه تصریح کرد: دین قابل فروکاست به اخلاق نیست، خیلیها سعی می کنند دین را به اخلاق فرو بکاهند در حالیکه اخلاق بخشی از دین است. فیلسوفان غربی چون کانت نیز به این مسئله اذعان داشته اند، کانت می گوید ایمان داشتن به خدا ریشه در ارزشهای اخلاقی دارد انسانها براساس اندیشه هگل آزادند و علت این آزادی این است که خدا آنها را خلق کرده است بنابراین نباید دیگران را برای رسیدن به آزادی مورد سوء استفاده قرار داد .

در ادامه این نشست حجت الاسلام مسعود آذربایجانی عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به بررسی موضوع معنای زندگی در حکمت متعالیه ملاصدرای شیرازی پرداخت و گفت: پرسشهای مطرح شده در این بحث به معنای زندگی بر می  گردد برای نمونه پرسش این است که معنای معنای زندگی چیست، برای درک معنای زندگی باید به تعریف زندگی و معنا پرداخت. سؤال این است که معنای معنا هدف است و یا کارکرد . آیا حکمت متعالیه  ملاصدرا نگاه ویژه به معنای زندگی دارد و اگر چنین نگاهی وجود دارد مبانی و مؤلفه های آن چه هستند.

وی افزود: زندگی براساس تعاریف ارائه شده شبکه ای از تجارب، افکار، اعمال، خاطرات، طرح ها و روابط و مناسبات اجتماعی است که به هم پیونده خورده اند و تحت سیطره حاکمیت نوعی خودشناسی قرار می گیرد، شاخه های معرفتی گوناگونی از زندگی سخن گفته اند ادیان، فلسفه و روانشناسی در باب زندگی و معنای آن سخن گفته اند.

آذربایجانی با اشاره به اینکه تقریبا همه ادیان بر معنادار بودن زندگی تأکید می کنند، گفت: روانشناسان عمدتا از فیلسوفان اگزیستانسیالیسم در بحث معناداری زندگی متأثر هستند، آنها معتقدند معنای زندگی از ارتباط و انطباق با آن هدف کلی زندگی و جهان حاصل می شود آنها معنای زندگی را شخصی و درونی می دانند .

وی در ادامه به بررسی حکمت متعالیه صدرا پرداخت و گفت: برای فهم حکمت متعالیه ملاصدرا چند اصل را باید مورد شناسایی قرار داد. حکمت متعالیه به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت معتقد است تشکیک در وجود و مراتب وجود اصل دیگر این حکمت است، وجود رابطه معلول در عالم اصل دیگری از این حکمت است  اصل چهارم در حکمت متعالیه صدرا که اصل مهمی است حرکت جوهری است.

آذربایجانی گفت: براساس حکمت متعالیه معرفت و ایمان از مهمترین پایه های معنا و معرفت زندگی به شمار می روند نظام احسن براساس دیدگاه صدرا والاترین کمالات را فراهم می کند، به گمان او نظام آفریده شده کنونی بالاترین نظام از میان نظامهای ممکن است . اگر انسان نایل به دیدن جمال حق شود در آن مرحله است که معنای زندگی پایانی ندارد .

کد خبر 1196329

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha