۲ آذر ۱۳۸۹، ۱۱:۵۷

گزارش "شب‌های کابل" /

در افغانستان زبان معیار نداریم / نظرات منتقدان درباره آثار زریاب

در افغانستان زبان معیار نداریم / نظرات منتقدان درباره آثار زریاب

محمداعظم رهنورد زریاب نویسنده برجسته افغان در نهمین برنامه از "شبهای کابل" که به نقد و برررسی آثار او اختصاص یافته بود، با انتقاد از رواج زبان‌های محلی در داستان‌های نویسندگان امروز این کشور، این امر را موجب پراکندگی و تشتت زبانی در افغانستان دانست و گفت: از آنجا که در افغانستان هنوز زبان معیار نداریم، باید به یک زبان فارسی سره و معیار نوشت تا کم کم به زبان معیار در کشور رسید.

به گزارش خبرنگار مهر، شکور نظری مدیر اجرایی خانه‌ ادبیات افغانستان و گردانند‌ه برنامه با خواندن بخش‌های داستانی از محمداعظم رهنورد زریاب، نهمین شب از شب‌های کابل را آغاز کرد.

وی با بیان اینکه هدف خانه ادبیات افغانستان از برگزاری چنین برنامه‌هایی رشد و توسعه فرهنگ نقد و نقدپذیری و نهادینه سازی آن در جامعه و جامعه فرهنگی ـ ادبی کشور است گفت: بدون شک ادبیات بازتاب دهنده روح، احساسات و افکار جمعی انسانها در بستر زمان و مکان است و انسان خود را به تمامی و بدون محدودیت و سانسور در آن ابراز می‌کند.

نظری افزود: در جهان ادبیات نظام‌ها و شاخه‌های مستقل تأملات اندیشمندانه، فیلسوفانه و جامعه شناسانه جدا از تفاوت‌ها و تمایزها با مهربانی سر بر شانه هم می‌گذارند. ادبیات آینه واحد هویت‌های ناپیوسته و متفاوت است و خوانش، نقد و تحلیل آن روایتی منتقدانه انسان، تجربیات و تجلیات همه جانبه اوست. از این رو می‌توان از نقد ادبی و دموکراسی، نقد جامعه‌شناسانه و جامعه شناسی ادبیات سخن گفت. ادبیات روایت همه‌جانبه انسان در تاریخ است و خوانش و نقد همه جانبه آن می‌تواند کمکی باشد به این روایت و بازخوانی.

وی افزود: در آستانه دور جدید از تحولات تاریخی در کشور ما، اکنون نیاز جدی به نقد و بازاندیشی فرهنگ احساس می‌شود. در این میان ادبیات به مثابه قلب تپنده فرهنگ نقش جدی و اثرگذاری در ترقی و عظمت جوامع انسانی دارد. ادبیات بازتاب خرد، اندیشه و احساس آدمی است و بنابراین آفرینش و بازآفرینی و نقد و بازخوانی آن می‌تواند به شکل‌گیری خود جدید و شخصیت نوین ما مدد رساند.

مراسم شب‌های کابل با سخنرانی محمدحسین محمدی نویسنده و رئیس خانه ادبیات افغانستان و استاد مؤسسه تحصیلات عالی ابن سینا پی گرفته شد.

محمدی ضمن قدردانی از مؤسسه تحصیلات عالی ابن سینا و دیگر نهادها برای برگزاری این برنامه با خانه ادبیات افغانستان دلیل وقفه ایجاد شده در برگزاری شبهای کابل و دیگر برنامه‌های این مرکز گفت: این وقفه که موقت و کوتاه مدت بود صرفا به دلیل مسافرت کاری اینجانب و دیگر اعضای خانه به خارج از کشور صورت گرفته بود.

وی در توجیه اختصاص این شب به بررسی و نقد آثار استاد زریاب گفت: این شب با توافق نظر اعضای خانه به مناسبت انتشار چاپ دوم گزینه داستانهای استاد به نام "زیبای زیر خاک خفته" و به پاس پنج دهه فعالیت در عرصه آفرینش ادبی و نویسندگی به او اختصاص یافته است.

مدیر خانه ادبیات افغانستان همچنین تأکید کرد که برنامه شبهای کابل و دیگر برنامه‌های خانه ادبیات افغانستان از این پس با انگیزه بیشتر برگزار خواهد شد.

همچنین دکتر محمدامین احمدی رییس مؤسسه تحصیلات عالی ابن سینا در سخنانی با طرح این پرسش که "زریاب چگونه زریاب شد؟" گفت: من به عنوان یک خواننده اثر زریاب می‌توانم بگویم ذهن و زبان فرهیخته، سخت و دارای نظم منطقی‌ای که زریاب به آن دست یافته، محصول کوشش و تلاش پیوسته و دقیقاً مصداق این بیت است: سالها باید که تا یک دانه سنگی زآفتاب / لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن.

او افزود: در واقع در این آثار نشانه مطالعات وسیع و گونه‌گون از جمله مطالعات تاریخی علاوه بر کسب ورزیدگی و مهارت  را که به گفته ارسطو همان فرزانگی و حکمت عملی است  به خوبی می‌توان دید.

احمدی در ادامه با طرح این پرسش که "داستان چگونه از انسان آیینگی می‌کند و چه ویژگی‌های انسانی در آن آشکار می‌شود؟" به ارائه پاسخ آن پرداخت و گفت: به اختصار می‌توان گفت در داستان‌ها ویژگی‌ها و مختصات انسانی ذیل آشکار می‌شوند: حس زیبایی دوستی و ارضای حس زیبایی شناختی، تمایلات معطوف به ایجاد لذت و سرگرمی، آرمان‌های اخلاقی و اجتماعی، خصوصیات و ویژگی‌هایی چون تناهی، درد و رنج، آزادی، مرگ‌آگاهی و مانند آن که به تعبیر فیلسوفان اگزیستانسیالیست خصوصیات وجودی انسان بوده و بر حسب مفاهیم انتزاعی به صورت دقیق و فنی بیان نمی‌شوند. در واقع این خصوصیات روایت نمی‌شوند بلکه آشکار و ملموس می‌شوند.

رئیس مؤسسه تحصیلات عالی ابن سینا ادامه داد: شرح هجران، غربت و دور افتادگی از اصل خویش و عشق به وصال که در ادبیات عرفانی به کار رفته است و تعبیر رمزی از مواجید عقلانی و قلبی که توسط حکمای اشراقی و عارفان به کار رفته است، نیز از دیگر ویژگی‌های انسانی داستان است.

حسین فخری: رهنورد زریاب در پی آن نیست که به صراحت سخن بگوید

حسین فخری نویسنده و منتقد ادبی هم در گفتاری با عنوان "همسانیها و ناهمسانیهای آثار رهنورد زریاب و سپ‍‍و‍ژمی زریاب (همسر زریاب)" گفت: این دو با وجود حشر و نشر نزدیک و پیوند زن و شوهری و مواضع فکری تقریباً همسان و مشابه و همکاری احتمالی ادبی هر دو صاحب شیوه‌ها و سلیقه‌های ادبی کاملاً متمایز و مخصوص به خود هستند.

وی  افزود: رهنورد زریاب در پی آن نیست که به صراحت سخن گوید و در پرداخت آثارش نه مسامحه می‌ورزد نه از دیگران انتظار مسامحه دارد. کلمات و جملات، چرخشگاه‌های داستانی را به صورت دقیق و عمیق بررسی می‌کند و در ارائه آثار خویش کوشش خستگی‌ناپذیر و پروسواسی به خرج می‌دهد.

فخری اضافه کرد: زبان رهنورد از پیشینیان و کلاسیک‌ها اقتباس می‌کند و جزالت و سلاست و فخامت بیشتری دارد و سبک سنجیده، یکدست و جاافتاده دارد. معانی زیاد داستانهای رهنورد زریاب از ابهام زبانی و موضوعی آن به دست آمده‌اند؛ ابهامی که راهگشای تأویلهای بسیاری چون تأویلهای فلسفی، جامعه شناسانه، روان شناسانه، دینی، عرفانی، اسطوره‌ای، سمبولیستی و سرانجام رئالیسم جادویی است.

علی امیری: زریاب در آثارش پروای سخن داشته است

علی امیری نویسنده و پژوهشگر هم سخنران سوم برنامه بود که در گفتاری با عنوان "پروای سخن" گفت: نوشته‌های دنیای مدرن یا حکم برزخ را دارند و گذار از دنیای کهنه به نو را روایت می‌کنند مانند آثار سروانتس و داستایوفسکی. دون کیشوت تاریخ گذار از دنیای کهنه به دنیای نو است. دنیایی که زوال پیدا کرده است ولی خاطره آن هنوز در یادهاست و به صورت مخدوش و معوج یا کمدی خود را بازتاب می‌دهد. آثار داستایوفسکی نیز سراسر معطوف به جدال شک و ایمان و سرشار از یک دهشت و خوف مقدس است.

وی افزود: از آثار دوران گذار که جزو نخستین رمان‌های دوران جدید است، در گذریم، دو گرایش جدی و در واقع دو دنیایی داستانی بر ادبیات حاکم بوده است: اگزیستانسیالیسم و رومانتیسم. رئالیسم و سورئالیسم و کلاسیسم و غیر آن سبک است، مکتب است و بالاخره مد است.

امیری اضافه کرد: ادبیات جدید یا اتوپیا است یا دیستوپیا. یا آرمانشهر است یا ویرانشهر. یا "بهشت گمشده" و "بهشت بازیافته" جان همیلتون است یا "بیگانه" کامو و "1984" جورج اورول. یا دنیایی قشنگ و سرشار از زیبایی و عاری از فقر و فاقه و شقاوت و شرارت است که در گذشته اتفاق افتاده است و آرزو می‌کنیم که در آینده نیز اتفاق بیفتد و یا درد و دهشتی است که اکنون به دامن ما چنگ انداخته است و پیش‌بینی می‌کنیم که در آینده شر و بلاهت جهان را به تسخیر خود در خواهد آورد.

این نویسنده با بیان اینکه "آثار کافکا سرشار از دهشتی است که در آینده و بعد از مرگ او اتفاق افتاد، گفت: آثار زریاب را اگر از این منظر ببینیم با هیچ یک از دو دنیای داستانی نسبت ندارد یا نسبت بسیار بی‌رنگ دارد. در نوشته‌های زریاب نه کابوس وجود دارد نه رؤیا. درون مایه‌های داستانی او بیشتر از اسطوره بار گرفته است تا واقعیت. اما او در جستجوی دنیای خیالی خود هم نیست.

وی با طرح این پرسش که "زریاب با نوشته‌های خود چه دنیایی فراروی ما قرار می‌دهد؟" در پاسخ به آن تاکید کرد: اهمیت زریاب به نظر من در جای دیگر است. من عنوان این سخنرانی را "پروای سخن" گذاشته‌ام چرا که زریاب در داستان‌هایش، در مقاله‌هایش، در پژوهش‌هایش و در ترجمه‌هایش همه جا پروای سخن داشته است. نثر پاکیزه و پیراسته و دلواپسی و وسواسی که ایشان برای زبان داشته است، در این دوران عُسرت زبان فارسی او را به یگانه غمخوار و پشتیبان این زبان در روزگار ما و در سرزمین ما مبدل کرده است.

امیری گفت: زریاب در بازنمایی آن دنیای داستانی و رویاها و کابوس‌هایی که ادبیات قرن بیست را تسخیر کرده است، چیزی به خواننده نمی‌گوید و در آثار او تمام لذتها به لذت ملموس و بصری یعنی لذت نثر تقلیل یافته است. اما در حراست و پاسبانی از زبان کوشش کامیابی کرده است که بی‌تردید اکنونیان و آیندگان قدر آن را به درستی خواهند دانست.

عباس آرمان: جهان داستانی زریاب با تغییر و دگرگونی به شدت مشکل دارد

عباس آرمان نویسنده و منتقد ادبی هم سخنران چهارم این برنامه بود که با تمرکز بر آثار دهه چهل زریاب و بیان اینکه نقدهای انجام شده بر آثار زریاب بیشتر شکلی بوده و به درونمایه آثار توجه کمتری صورت گرفته است، دلمشغولیهای عمده این نویسنده را موضوعاتی چون تنهایی، ناامیدی، مرگ و نوستالژی یا گذشته خواهی دانست و گفت: این مفاهیم درهم می‌آمیزند و معنای واحدی را القا می‌کنند و آن هم جدال میان گذشته و حال است؛ جدال میان شهر و روستا، میان ارزشهای قدیم روستایی و ارزشهای جدید و شهری، میان خوب بودن گذشته و بد بودن زمان جاری، میان پدر و مادر.

آرمان گفت: جهان داستانی زریاب با تغییر و دگرگونی به شدت مشکل دارد. یادهای گذشته شیرین‌اند و وضعیت حال به شدت ناآرام و نامطمئن می‌نماید.

زریاب: در افغانستان هنوز زبان معیار نداریم
 
در ادامه این مراسم و پس از نمایش مستند کوتاهی از زندگی محمداعظم رهنورد زریاب که توسط هنرمند جوان جواد خادم تهیه شده بود، او (زریاب) در جایگاه قرار گرفت و با قدردانی از خانه ادبیات افغانستان در تلاش برای نهادینه سازی فرهنگ نقد و نقدپذیری و برگزاری چنین برنامه‌هایی با هدف رشد و توسعه ادبیات در این کشور، از مؤسسه تحصیلات عالی ابن سینا هم سپاسگزاری کرد.
 
وی همچنین گفت: متأسفانه امروز نویسندگان، زبانهای محلی و گویش‌ها را وارد داستانها کرده‌اند و این امر موجب پراکندگی و تشتت زبانی شده است. از آنجا که در افغانستان هنوز زبان معیار نداریم، باید به یک زبان فارسی سره و معیار نوشت تا کم کم به زبان معیار در کشور رسید.
 
محمداعظم رهنورد زریاب در مورد تأثیرگذاری و تأثیرپذیری نویسندگان از یکدیگر نیز گفت: هیچ نویسنده‌ای را نمی‌توان یافت که از دیگران (چه از پیشینیان و معاصران) تأثیر نپذیرفته باشد.
 
زریاب این امر را نه ضعف نویسنده که امری کاملا طبیعی دانست و با آرزوی موفقیت برای خانه ادبیات افغانستان در ادامه فعالیتهایش به سخنان خود پایان داد.
 
نهمین شب از شبهای کابل با همکاری مؤسسه تحصیلات عالی ابن سینا، شرکت مهندسی عمران، روزنامه افغانستان، مرکز تعاون و خانه فرهنگ افغانستان در سالن همایشهای مؤسسه تحصیلات عالی ابن سینا برگزار شد.
 
شکور نظری مدیر اجرایی خانه ادبیات افغانستان هم در پایان از برگزاری دهمین شب از شب‌های کابل با موضوع شعر جوان کابل خبر داد و از شاعران جوان خواست تا آثارشان را به نشانی خانه‌ ادبیات افغانستان بفرستند و اعلام کرد از این پس هر ماه نقد تخصصی کتاب برگزار خواهد شد که به بررسی ادبیات معاصر افغانستان می‌پردازد.
کد خبر 1197025

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha