به گزارش خبرگزاري مهر ، رويترز در گزارشي تحليلي به نقل از كارشناسان خود نوشت : در مقابل كساني (آمريكا و رژيم صهيونيستي ) كه مي خواهند برنامه هسته اي ايران را متوقف كنند ميان تحريم و حملات نظامي به تاسيسات هسته اي اين كشور گزينه سومي هم وجود دارد و آن فعاليت هاي خرابكارانه در ايران است.
كارشناسان مي گويند چه بسا در حال حاضر آمادگي براي انجام فعاليتهاي پنهاني وخرابكارانه بر ضد ايران به همان سبكي كه آمريكا و اسرائيل آن را در مناطق ديگر بكارگرفتند، وجود داشته باشد.
"جاد شيمرون" مسئول باسابقه سازمان جاسوسي اسرائيل كه در حال حاضر در مسائل دفاعي مطلب مي نويسد، مي گويد: ايران از دهه هفتاد براي اينكه يك قدرت هسته اي شود، تلاش مي كند و هنوز نتوانسته است به چنين مهمي دست يابد.
روزنامه ديلي تلگراف انگليس ماه آگوست گذشته به نقل از مسئولان دولت بوش نوشت امكان دست زدن به عمليات خرابكارانه بر ضد ايران( به جاي حمله نظامي و تحريم) بررسي مي شود.
اسرائيل مي گويد تمام گزينه ها براي برخورد با ايران موجود است تا دشمن يكدنده خود را از تبديل به قدرت هسته اي بازدارد.
كارشناسان مستقل از اينكه آيا مانع تراشي در برابر برنامه هسته اي ايران با اقدامات خرابكارانه يا تهديد دانشمندان هسته اي اش تاثير دارد، سوال مي كنند.
گري سامور مشاور سابق كاخ سفيد درامور منع گسترش سلاح هسته اي كه در حال حاضر در موسسه بين المللي تحقيقات استراتژيك در لندن فعاليت مي كند، مي گويد: از نظر تاريخي اقدامات تاريخي در به تاخير انداختن برنامه هسته اي شايد موفق عمل كند اما آن را نابود نمي كند.
به گزارش مهر، وي به اين اشاره مي كند كه نيروگاه آب سنگين در نروژ كه خرابكاران طي سال هاي 1942 و 1944 براي جلوگيري از دستيابي نازي ها به بمب هسته اي تلاش كردند به آن ضربه بزنند با شكست آلمان در جنگ جهاني دوم بي نتيجه ماند، به گفته وي تاخير در مسير برنامه هسته اي اگر در همان زمان همراه با اقدامي قاطع، خواه تغيير رژيم باشد يا جنگ موفقيت آميز، مثمر ثمرترخواهد بود.
برخي كارشناسان خاورميانه مي گويند حتي ايجاد تاخير در مسير برنامه هسته اي (ايران ) نيز ارزش استراتژيك مهمي درمنطقه اي دارد كه طوفان ناآرامي ها آن را در هم نورديده است.
كارشناسان هنگامي كه از حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران سخن مي گويند اذهان را به حمله نظامي تل آويو به تاسيسات هسته اي عراق در سال 1981 سوق مي دهند كه پيش از اين حمله با كمترين جنجال و هياهويي روند خود را دنبال مي كرد و با حمله به تجهيزات هسته اي در بندر فرانسوي پيش از بارگيري به سوي بغداد صورت گرفت و دانشمند هسته اي مصر كه براي عراقي ها كار مي كرد در هتلي درپاريس كشته شد و بمب هايي در نزديك شركت ايتاليايي كه صدام را به آزمايشگاه هاي هسته اي مجهز مي كرد منفجر شد.
الكس فانانكا تحليلگر نشريه ادواري "جينز" در مسائل امنيتي مي گويد: ايراني ها به خوبي مي دانند كه چه بر سر برنامه هسته اي عراق آمد و تصور مي شود آنها نيز درس گرفتند .
در چارچوب طرح مبارزه با گسترش سلاح هاي هسته اي در سال 1993 واشنگتن معتقد است كه حق دارد به صورت سري بر ضد برنامه سلاح هاي كشتارجمعي اقدام كند اما معاهده بعدي كه آمريكايي ها آن را هدايت كردند، روسيه را نيز شامل شد كشوري كه ايران را به فناوري هسته اي مجهز مي كند.
با وجودي كه هيچ كس دولت هاي دوست آمريكا را به تجهيز ايران متهم نكرده است اما چه بسا اشخاصي چنين محدوديت هايي را احساس نكنند و اين همان چيزي است كه ممكن است اقدامات خرابكارانه را پيچيده كند.
فاتانكا مي گويد: اگر اسرائيلي ها معتقد هستند كه خرابكاري تنها راه براي جلوگيري از دستيابي ايران به توان هسته اي است معتقدم آنها گامي در اين راستا برخواهند داشت حتي اگر اين مساله به روابط آنها با اروپا ضربه وارد كند.
شايان ذكر است البيان چندي پيش در مطلبي به بررسي گزينه هاي رويارويي رژيم صهيونيستي با برنامه هسته اي مسالمت آميز جمهوري اسلامي ايران پرداخته بود و اقدامات خرابكارانه را يكي از اين گزينه ها براي ممانعت از دستيابي ايران به حق مسلم خود اعلام كرده بود.
به گزارش مهر در آن مطلب آمده بود : در ميان جنجال اسرائيلي ها و نيز آمريكايي ها بر سر برنامه هسته اي ايران شايد سوالي كه اينجا مطرح شود، اين است كه اسرائيل چگونه با اين برنامه تعامل خواهد كرد، بدون شك اسرائيل با تمام وسائل و گزينه ها و اقدامات براي دستيابي به هدف خود يعني جلوگيري از دستيابي ايران به توليد سلاح اتمي و تبديل اين كشور به يك قدرت اتمي واقعي انديشه خواهد كرد و اين رژيم در راه تحقق هدف خود به گزينه هاي زير مي انديشد كه شايد مهمترين آن چهار گزينه زير باشد:
1- اينكه با بزرگنمايي خطر ايران و تبليغ عليه اين كشور كه خطر هسته اي بر امنيت جهان است، آمريكا را به دست زدن به اقدام نظامي عليه ايران متقاعد كند و در اين راه اطلاعات جاسوسي را نيز به دولت آمريكا بدهد و تلاش كند اين مساله را به تلاش هاي تحريك آميزش عليه ايران تحت ادعا و اتهام حمايت تهران از( تروريسم گروه هاي فلسطيني و لبناني حماس، جهاد، جبهه خلق و حزب الله و القاعده ) مرتبط كند و نيز با تبليغات خود ايران را كشوري براي آمريكا نشان دهد كه در مقابل برنامه ها و سياست هاي واشنگتن در عراق سنگ اندازي و مانع تراشي مي كند.
2- اينكه تلاش هاي ديپلماتيك خود را به سمت واشنگتن ومسكو و برلين و لندن و پاريس و ديگر كشورهاي بزرگ با هدف كشاندن آنها و نيز ارگان هاي بين المللي همچون شوراي امنيت، آژانس بين المللي انرژي اتمي و ... به اقدام و اعمال فشار براي متوقف كردن برنامه هسته اي ايران متمركز كند و كشورهايي كه با ايران همكاري هسته اي دارند بويژه روسيه كه كشور اساسي و مهم دراين زمينه به شمار مي رود را به توقف همكاري با تهران وادار كند.
3- اگر دو گزينه اول ودوم عملي نباشد، محافل نظامي و امنيتي اسرائيل احتمال دست زدن به حملات هوائي عليه نيروگاه هاي هسته اي ايران همانند حمله به نيروگاه هاي اتمي عراق در ژولاي 1981 را بعيد نمي دانند هر چند حمله عليه ايران خطرات و پيامدهاي ناگواري براي اسرائيل خواهد داشت زيرا علاوه بر اينكه به علت افزايش پايگاه هاي ايراني و مسافت هاي زياد ميان آنها و طولاني بودن مسافت آنها تا اسرائيل، تل آويو از پاسخ مستحكم و قدرتمند تهران هراس و وحشت دارد بويژه اينكه ايران موشك هاي پيشرفته اي در اختيار دارد كه برد آن تا تل آويو هم مي رسد.
4- در صورت شكست سه گزينه اول ، اسرائيل با استفاده از اعمال خرابكارانه از داخل ايران عليه نيروگاه هاي هسته اي اين كشور واردعمل شود.
نظر شما