بیژن ذوالفقارنسب در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن بیان این مطلب در خصوص عدم توجه مردم و رسانهها به تیم ملی در آستانه آغاز جام ملتهای آسیا گفت: عدم نتیجه گیری تیمهای پایه و امید فوتبال ایران در مسابقات اخیر و صحبتها و حواشی که پیرامون تیم ملی و فوتبال ایران وجود دارد و... از حساسیت و جذابیت تیم ملی در بین مردم کاسته است.
وی در ادامه افزود: اینکه عنوان می کنم نظر شخصی من است، شاید خدایی ناکرده، شخصیت و هویت تیم ملی در بین مردم پایین آمده و آنها مانند گذشته به این تیم توجه ندارند که باعث شده کمتر به تیم ملی توجه کنند.
مربی پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان برگزاری دیدارهای باشگاهی را از عوامل دیگر کم توجهی مردم و رسانهها به تیم ملی عنوان کرد و در پاسخ به این پرسش که "آیا شانس اندک قهرمانی تیم ملی در آسیا در توجه مردم به این تیم تاثیرگذار بوده است؟"، گفت: به نوعی خروجی صحبتهای من همین بود. شاید مردم و رسانه ها در تیم ملی توانایی و شرایط موفقیت در آسیا را نمی بینند و آنطور که باید و شاید به این تیم توجه نمی کنند.
"آیا این تیم ملی شرایط موفقیت در آسیا و انجام دیدارهای تماشاگرپسند در پیکارهای قهرمانی این قاره را دارد؟"، ذوالفقارنسب در پاسخ به این پرسش گفت: با توجه به شرایط و انگیزه دیگر تیمها، تیم ملی ایران این شانس را دارد که در میدان پیش رو عملکردی مطابق با خواسته مردم داشته باشد.
"استفاده از بازیکنان باتجربه و یا دل سپردن به بازیکنانی که با آنها تیم ملی جواز حضور در پیکارهای آسیایی را کسب کرده است، قطبی با اتخاذ کدام سیاست تیم ملی را به قطر ببرد؟"، ذوالفقارنسب در این خصوص گفت: الان زمان سیاست گذاری نیست. خیلی از تیمها حتی بعد از جام جهانی 2010 مشخص کردند که در مسابقات قهرمانی آسیا چه می خواهند و هدفشان چیست. آنها از مسابقات قهرمانی آسیا پلی خواهند ساخت برای آینده اما ما اگر هم برنامه ریزی داشته باشیم، فقط برای همین مسابقات پیش رو است.
ذوالفقارنسب در خصوص امضای قرارداد افشین قطبی با باشگاه ژاپنی "شیمیزو اس پالس" نیز اظهار داشت: کار قطبی حرفهای بود و در همه جای دنیا چنین تصمیماتی از سوی مربیان دیده می شود اما برای ما هضم آن دشوار است. با توجه به اینکه مسئولان فدراسیون فوتبال بارها عنوان کرده بودند که بعد از جام ملتهای آسیا هدایت تیم ملی را به یک مربی دیگر می سپرند، این حق طبیعی قطبی بود که برای آینده خود تصمیم گیری کند. البته اعتقاد دارم که قطبی و مسئولان فدراسیون فوتبال بهتر بود در قبال هم وفادار می ماندند و اگر هم قرار بود بعد از جام ملتهای 2011 آسیا با هم قطع همکاری کنند، این موضوع را پس از آن مسابقات رسما اعلام می کردند.
نظر شما