۱۸ آبان ۱۳۸۳، ۲۰:۲۹

بررسي تاثيرنمايش فيلمهاي خشونت آميز درصنعت فيلمسازي غرب

هاليوود برگرفته از خشونت يا خشونت برگرفته ازهاليوود ؟!

صنعت فيلمسازي غرب همه روزه ازساخت آثاري خبرمي دهد كه درگونه سينمايي هراسناك و اكشن جاي دارند و براي نگهداشتن مخاطب در سالن سينما از كوچكترين تلاشي دريغ نمي كنند.

به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري مهر ،

نمايش صحنه هاي قتل به فجيع ترين شكل ممكن ، شيرازه اين آثار را تشكيل مي دهد و مخاطباني كه فارغ از دغدغه هاي زندگي در تمناي هيجان ترنهاي هوايي و هراسهاي ناملموس هستند، براي تهيه بليت به گيشه سينما مراجعه مي كنند.
خشونت درهاليوود پديده غريبي نيست . ترسيم صحنه هاي خشونت آميزاززمان اكران فيلم " سرقت بزرگ قطار" درسال 1903همچون مهماني ناخوانده وارد سالنهاي سينما شد وازهمان سالها نشان داد كه هيچ تمايلي به ترك سالنها ندارد.
آنچه كه زماني شيرازه فيلمهاي خشونت آميزوهراسناك را شكل مي داد، امروزه به يكي ازبزرگترين دلمشغوليهاي جامعه شناسان تبديل شده است.
اگرزماني مخاطب سينما تب آلود ازمشاهده چنين فيلمهايي سالن را ترك كرده وبه آرامش زندگي اش ايمان مي آورد، امروزه اين خشونت چنان برجوامع غربي تاثيرگذاشته است كه آرامش لحظه ها رابه يغما برده است.
با گذشت سالها ذايقه مخاطبان نيزتغييربسياري كرده واگرزماني بيننده ها ازديدن صحنه قتل درفيلم "رواني " اثر" هيچكاك " غرق درلذتي موهوم مي شدند، امروزه حتي نمايش صحنه خوردن مغزقرباني توسط " هانيبال لكترآدم خوار" دراين مجموعه سينمايي نيزمخاطبان را راضي نمي كند.
جامعه مدرن ، خشونت مدرن مي خواهد ودراين ميان سيستم هاي ديجيتالي صوتي وتصويري به ياري كارگردانها مي آيند تا وحشت وهراس را بيش ازپيش درسالن سينما حكمفرما كنند.
آماررواج رواج خشونت  وجرم وجنايت درآمريكا درشرايطي منتشرمي شود كه اين كشورتنها دربرگيرنده كمترازپنج درصد از كل جمعيت جهان است و25 درصد اززندانيان را درخود جاي مي دهد.
تعداد زندانيان آمريكايي شش برابر12 كشوراروپايي است درحاليكه تعداد شهروندان  اتحاديه اروپا 100ميليون نفربيشترازشهروندان آمريكايي است.

خشونت موجود درفيلمها وبرنامه هاي تلوزيوني  ازديرباز به عنوان عاملي تاثيرگذاردرافزايش نرخ جرم وجنايت مطرح بوده است. با اين وجود افرادي وجود دارند كه براين باورنيستند.
به گزارش خبرگزاري " مهر" ، " راجرابرت "، منتقد نامي نشريه شيكاگوسان تايمز يكي ازآنهاست.اودرسال 1971  دريادداشتي كه بر فيلم " هري كثيف " نوشت عنوان كرد :" به نظرمن فيلمها بيشترآينه اي ازجامعه هستند تا نماينده اي ازتغييرات.ازهمين روست كه زمانيكه ما فيلمها را به سبب ترسيم زشتي هايي كه دراطرافمان وجود دارند سرزنش مي كنيم به گونه اي معكوس عمل كرده ايم . اگرروحياتي مانند شخصيت "هري كثيف" درزمين وجود نداشته باشد، دراين صورت فيلم نامربوط جلوه مي كند واگر باوركنيم كه چنين روحياتي وجود دارد، ديگرنبايد ترسيم كننده هاي آن را ملامت كنيم."
گزارش مهر مي افزايد:  درهمين راستا" مارگارت اروين بروندر" درتحقيق خود تحت عنون " زيبايي شناسي  خشونت" به دفاع ازفيلمهاي " هدف سخت "،" سنگ قبر"،" نيروي اجتماعي " و" رابطه عاشقانه واقعي " پرداخته وعنوان مي كند كه خشونت صاحب سبك دراين فيلمها رامي توان به مثابه تفسيرديدگاههاي جديد درمورد تعامل فرهنگي درجهان دانست.
اواستدلال مي كند كساني كه به انتقاد ازخشونت دراين فيلمها مي پردازند، درك درستي اززبان فيلم ونوع ارتباط مخاطبان با آن ندارند.

فيلم " هدف سخت " توسط " جان وو" وبراساس فيلمهاي اكشن هونگ كنگي ساخته شد واين اثرمانند " ماموريت غيرممكن دو"، معرف نسل  جديدي ازكارگردانهايي بود كه خشونت را به گونه اي مطابق با سبكهاي جديد به نمايش درمي آورند.
برخي ازكارشناسان سينما همواره با بيان اينكه خشونت درفيلمها مي تواند نقش تصفيه كننده را داشته باشد، ازاين امردفاع كرده اند، اين درشرايطي است كه سايرمنتقدان براين باورهستند كه اينگونه آثارمردم را نسبت به خشونت حقيقي ، بي حس كرده وآنها رامستعد پذيرش آزارواذيت ازسوي ديگران مي كند.
" بروندر" معتقد است كه مخاطبان امروزه با نگاهي متفاوت نسبت به مخاطبان نسل گذشته به فيلمها مي نگرند.
درگذشته فيلمها درمدت زمان كوتاهي درسالنهاي سينما به نمايش درآمده  وپس ازآن دراستوديوها انبارمي شدند اين درحالي است كه امروزه مردم مي توانند فيلم را بارها وبارها ازطريق نسخه هاي ويدئويي ودي وي دي مشاهده كرده ونكات ظريف مربوط به فيلم مورد علاقه شان را مورد بررسي قراردهند.
" بروندر" براين باوراست كه مشاهده پي درپي فيلمها باعث مي شود كه تاثيرمنفي صحنه هاي خشونت بار تعديل شود.
ازسوي ديگردسترسي آسان به نسخه هاي ويدئويي ودي وي دي ودانلود كردن فيلمهاي سينمايي ازطريق اينترنت اين امكان را به كودكان ونوجوانان مي دهد كه فيلمهايي را كه مجاز نيستند درسالن سينما مشاهده كنند، ازاين طريق ببينند.
دراين ميان هيچ پنهان كاري درافشاي اين رازصورت نمي گيرد كه فيلمهاي بسياري با درجه كيفي نازل وبا هدف  مخاطب كودك ساخته مي شود.
به گزارش خبرگزاري مهر ، فيلم " سواران استارشيپ " يكي ازاين نمونه هاست.اين اثركه براساس كتاب " رابرت هينلين " جلودوربين رفت به فيلمي با درجه نازل براي نوجوانان تبديل ودرآن صحنه هايي گنجانده شد كه به هيچ وجه براي مخاطب كودك ونوجوان مناسب نبود.
علاوه براين " سواران استارشيپ " دربرگيرنده صحنه هاي خشونت آميزبسياري بود كه دركتاب به آنها اشاره اي نشده بود.
ازآنجايي كه كودكان ازروشهاي متفاوت مي توانند به فيلمهاي ممنوعه دست يابند ، درجه بندي كه ازسوي سازمان مميزي آمريكا صورت مي گيرد ، آنچنان كه بايد وشايد كارآمد نيست چرا كه اين درجه بندي ها تنها مربوط به نمايش فيلم درسالنهاي سينماست.
آنچه كه اين روزها بيش ازپيش ضروري مي نمايد بازنگري سيستم درجه بندي است اما آنچه كه ضروري تربه شمارمي آيد، آموختن شيوهاي انتقادي توسط كودكان است .
مخاطبان احساس مي كنند آنچه كه برپرده سينما مشاهده مي كنند رابطه چنداني با واقعيت ندارند .ازآنجايي كه مديوم فيلم ازقدرت بسياري برخورداراست مي توان گفت كه آموختن نوع نگرش به فيلمها ازاهميت بيشتري برخورداراست.
تجربه ثابت كرده فيلمها نه تنها به ما مي گويند كه چگونه فكركنيم ، بلكه به ماديكته مي كنند كه چگونه درمورد تجربه هايي كه داشته ايم ، احساس كنيم.
مي توان اين نوع كنترل را قدرتمند ترين كنترل ذهن به شمارآورد.اگراينگونه نبود بي ترديد شركتهاي بزرگ مبالغ گزافي را براي تبليغ كالاهايشان درتلوزيون وسينما هزينه نمي كردند.
آگهي هاي تلوزيوني مانند فيلمهاي كوتاهي هستند كه براي فروش يك كالا توليد مي شوند واگربه خوبي ساخته شوند بي ترديد مثمرثمرخواهند بود.

فيلمها درمورد خشونت به ما چه مي گويند ؟ يكي ازپيامهايي كه به ما مي دهند اين است كه خشونت خنده داروسرگرم كننده است .
بسياري ازكارشناسان سينما تا به حال درمورد ترسيم خشونت درجهت سرگرم كردن مخاطبان داد سخن داده اند.
مثال اين امرفيلم " مهاجمان صندوق گمشده " است كه درآن " اينديا ناجونز" با مردي مواجه مي شود كه شمشيرش را درآورده وبه سبك هنرهاي رزمي دراطرافش به حركت درمي آورد دراين ميان قهرمان فيلم  به آرامي اسلحه اش را درمي آورد وبه وي شليك مي كند. بسياري ازمخاطباني كه ازاين صحنه ديدن كردند ازآن به عنوان صحنه اي خنده داروسرگرم كننده ياد كردند.
به نظرمي رسد صحنه هاي كمدي كه چاشني خشونت دارند با استقبال بيشتري ازسوي مخاطبان همراه مي شوند.
 به گزارش خبرگزاري " مهر"، فيلم " بازپرداخت " با شركت "مل گيبسون " درزمره اين آثارجاي مي گيرد.قهرمان اين فيلم براي گرفتن انتقام از خيل عظيم دشمنانش هزاران تن ازآنها را به قتل مي رساند اما نكته جالب توجه دراينجاست كه به هنگام ارتكاب جرم چشمك زده ودرحاليكه لبخندي برلب دارد صحنه جرم  را ترك مي كند.
درحقيقت هزاران فيلم وجود دارند كه ازآنها مي توان به عنوان مثالي براي تلفيق خشونت وكمدي درفيلمهاي هاليوودي ياد كرد.اين آثار معمولا ازحضورآرنولد شوارتزينگروسيلوستراستالونه درنقشهاي محوري سود مي جويند.
دراين ميان ذكرسخنان" جان تراولتا "هنرپيشه مطرح دنياي سينما پيرامون خشونت ترسيم شده درفيلم " مجازات كننده " نيزخالي ازلطف نيست .اين هنرپيشه چندي پيش ادعا كرد صحنه هاي خشن به كارگرفته شده درفيلم " مجازات كننده "جدي نبوده و وجهي كمدي دارند. 
هنرپيشه  مطرح فيلمهاي " شهرديوانه "، " تغييرچهره " و" دخترژنرال " درگفتگويي عنوان كرد :" مخاطبان ازمشاهده صحنه هاي خشونت آميز اين فيلم ناراحت نمي شوند چرا كه همه چيز درقالب صحنه هاي كارتوني ارائه شده است."
اين هنرپيشه 51 ساله درادامه صحبتهايش افزود :" هرچه خشونت فيلم بيشترمي شود برميزان سرگرمي آن افزوده مي شود.اينگونه است كه فيلم مجازات كننده شباهت بسياري با كتابهاي كمدي دارد."
"مجازات كننده" به كارگرداني " جاناتان هنسلي "، داستان ماموراف بي آي را روايت مي كند كه درپي كشته شدن همسروخانواده اش شخصا دست به كارشده ودرنقش قاضي واجرا كننده مجازات به فعاليت مي پردازد.
نقطه مقابل فرضيه زماني است كه خشونت درفيلمهاي هاليوودي بعد جدي تري مي يابد.
فيلمهاي جنگي ، وسترن ، گانگستري وفيلمهايي كه دربرگيرنده هنرهاي رزمي هستند همواره درگونه سينمايي اكشن طبقه بندي مي شوند .اين فيلمها  دربرگيرنده مردان وزنان آرامي هستند كه براثرجبرزمانه به خشونت رو آورده تا ازبحران موجود بگريزند.
دراين بين اگرفيلمي خوش ساخت مانند " صلات ظهر" جلودوربين رود، ازقدرت بيشتري درجهت متقاعد كردن مخاطبان برخوردارند.

اين درشرايطي است كه گهگاه دوستداران سينما با فيلمهايي مواجه مي شوند  كه درآنها صحنه هاي نزاع بدون كوچكترين پيش زمينه قبلي تصويرمي شوند ودركل زايد مي نمايد.اينگونه فيلم ها  درصدد القاي اين مفهوم هستند كه تنها راه حل براي بسياري ازمعضلات اجتماعي تمسك به خشونت است .
دراين ميان سوال كليدي كه مطرح مي شود اين است كه آيا رابطه اي ميان خشونت برپرده سينما وخشونت درزندگي واقعي وجود دارد ؟
 بي ترديد چنين رابطه اي وجود دارد چرا كه فيلمهاي سينمايي وتلوزيوني بررفتارمخاطبان تاثيرمي گذارند.
مطالعات آماري كه دراين راه شكل گرفته نشان مي دهد كه ارتباطي مستقيم ميان رفتارهاي خشونت آميز مردم وخشونت ترسيم شده درآثارسينمايي وتلوزيوني وجود دارد.
 رويدادهايي كه دركلمباين وسايرمدارس كشوربه وقوع پيوست وطي آن دانش آموزي به قتل عام سايردانش آموزان پرداخت  مردمان زيادي را به انديشيدن دعوت كرد.
به رغم اينكه جرم وجنايت درسالهاي 1980 با كاهش مواجه شد، درسالهاي اخير نسبت به دهه 1960 با افزايش رعب انگيزي همراه بوده است.
 مطابق با آماري كه ازسوي اف بي آي ارائه شده ، آمارمربوط به جنايت درآمريكا  نشان مي دهد كه ازهر100 هزارساكن اين كشوردردهه 1960 حدود هزارو887 نفرمجرم بوده اند واين آماردرسال 1996 به 5 هزارو897  نفرافزايش يافته است. اين درشرايطي است كه درسال 1996 آمارجرم وجنايت بيش از سه برابرآمارسال 1960 شد.
درسال 1996 ريسك اينكه شهروندان قرباني جنايتهاي موجود درآمريكا شويد بالغ بر6 درصد بود درشرايطي كه دردهه 1960 اين آمارتنها بالغ بردودرصد بوده است .
روزنامه ها هرروزه ازاقدامات خشونت آميزي خبرمي دهند كه به تقليدازفيلمهاي سينمايي شكل گرفته اند.
ازجمله اين اقدامات مي توان به حمله گروهي جنايتكار به كارگرترانزيت نيويورك اشاره كرد.روش حمله مجرمان اقتباسي ازيورش به كارگرترانزيت درفيلم " ترن پول " بود.
در ادامه گزارش مهر مي خوانيم: اين مبحث كه خشونت درفيلمها هيچ ارتباطي با ايجاد انگيزه هاي  خشونت درجامعه ندارد درست مانند ادعاي شركت دخانيات است مبني براينكه هيچ ارتباطي ميان كشيدن سيگاروابتدا به بيماري سرطان وجود ندارد.
" تام لافلين " ، هنرپيشه ،كارگردان وتهيه كننده هاليوود چندي پيش مقاله اي را با عنوان خشونت دررسانه به چاپ رساند .
اودراين مقاله چنين آورده است:" درپاسخ به اين سوال كه آيا خشونت موجود درفيلمها برجامعه تاثيرمنفي مي گذارد ويا خيرما بايد به دوپرسش ديگربپردازيم."
سوالي كه دروهله نخست مطرح مي شود اين است كه آيا فيلمها ازقدرت كافي براي تاثيرگذاشتن برباورها، افكارورفتارهاي انساني برخوردارند؟
وسوال دوم نيزاين است كه آيا خشونت درفيلمها ورسانه ها منشا ومبدا ايجاد خشونت دردنياي كنوني است؟ پاسخ هردواين سوالها مثبت است.
اين كارگردان درمقاله اش به اين مسئله اشاره مي كند كه هاليوود راهش را گم كرده است وديگرفيلمهايي را كه مخاطبان آمريكايي درتمناي آنها هستند ، توليد نمي كند.
اواشاره مي كند كه ازهر100 فيلم توليدي درآمريكا 93 فيلم درگيشه فروش اين كشوربا ناكامي مواجه مي شوند.
آنچه كه دراين ميان موجبات بازگشت سرمايه اوليه را فراهم مي كند فروش فيلمها دربازارهاي خارجي وفروش نسخه هاي ويدئويي ودي وي دي است .
فيلمهاي اكشن به راحتي دركشورها ي ديگردوبله مي شوند چرا كه اين آثاربه سبب به كارگيري صحنه هاي مبارزه ازميزان ديالوگهاي  وپردازش شخصيتها مي كاهد.
" لافلين " دراين مقاله مي افزايد :" استوديوها عوامل فيلمسازي را به سمت توليد آثاري سوق مي دهند كه با بودجه كم ساخته مي شوند وازكيفيت نازلي برخوردارند .اينگونه است كه صنعت فيلمسازي ما ازپرداختن به فيلمهاي هنري بازمانده وآثاري را توليد مي كند كه به كودكان وباورهاي آنها آسيب وارد مي كنند."
بسياري ازمنتقداني كه دريادداشتهايشان اشاره به بحران فيلمهاي خشونت  آميزدارند براين باورنيستند كه كنترل ساخت اين گونه آثاربايد توسط دولت صورت بگيرد بلكه معتقد هستند كه صنعت فيلمسازي ووالدين دراين راه موفق ترخواهند بود.
تحقيقات انجام شده توسط مدرسه بهداشت عمومي هارواد نشان مي دهد ميزان به كارگيري صحنه هاي مستهجن ، خشن وحاوي بي حرمتي به مقدسات درهاليوود ازسال 1992 تا 2003 با افزايش چشمگيري  همراه بوده است. 
اين تحقيقات كه با محوريت " ريسك كودكان " شكل گرفت، نشان مي دهد اهمالي  كه ازسوي مميزي آمريكا به عمل آمده، برميزان حضورصحنه هاي مستهجن ، خشن وحاوي بي حرمتي به مقدسات  درفيلمها افزوده است.
تاريخ گواهي مي كند نسلي كه با آرامش سالهاي گذشته ونمايش فيلمهاي عاطفي  پا به عرصه حضورگذاشت، امروزه به غارت وچپاول ملل ديگرمي پردازد. بايد بيمناك ازنسلي بود كه توسط اينگونه فيلمها تغذيه شده اند وبه دنبال فرصتي هستند تا خشونتي  را كه برپرده نقره اي سينما مشاهده كرده اند، به صورت عملي تجربه كنند. چرا كه هاليوود دراين سالها ثابت كرده كه زشتي ترسيم كشت وكشتاروترورازميان رفته است.

 

کد خبر 128468

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha