۵ خرداد ۱۳۹۰، ۱۶:۴۳

رویکرد ایرانی به دانش سیاست/

تغییر تلقی از انسان مهمترین مسأله ما است

تغییر تلقی از انسان مهمترین مسأله ما است

استاد دانشگاه بهشتی با اشاره به اینکه ما باید تلقی خود را از انسان تغییر دهیم، گفت: بحث در مورد آزادی و عدالت در ایران پس از این بحث قرار می‌گیرند. تلقی جدید ما از انسان موضوع اصلی و مهم ما در ایران به شمار می‌رود.

به گزارش خبرنگار مهر، پنجمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران با عنوان "رویکرد ایرانی به دانش سیاست" صبح امروز پنجشنبه 5 خرداد به همت انجمن علوم سیاسی ایران آغاز به کار کرد.

در نشست نخست این همایش که به بررسی موضوع "علم سیاست، مفاهیم ایرانی" اختصاص داشت دکتر محمود سریع القلم استاد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی به بررسی موضوع واکاوی مفهوم قدرت در فرهنگ سیاسی ایرانی پرداخت و گفت: دو سؤال در اینجا مطرح است. اول اینکه مفهوم قدرت در فرهنگ سیاسی رایج ما چیست و دیگر اینکه تناسب و فاصله این مفهوم قدرت در سطح جهانی چیست.

وی افزود: حوزه قدرت دو مؤلفه دارد. یکی عمل در سطح غریزه و مزاج که نیازی به سیستم در آن نیست و به صورت فردی قابل اجراست. دیگری عمل در سطح تشکیلات و نهادها و حل مشکلات و مسائل است. این نوع دوم حوزه قدرت به شدت تابع سیستم، اجماع، و رویه و نظام حقوقی است.

نویسنده "فرهنگ سیاسی ایران" در ادامه تصریح کرد: جهت گیری یک حکومت در شکل گیری وضعیت فرهنگ سیاسی حائز اهمیت است. فرهنگ سیاسی تاریخی ما به خاطر وجود امپراتوری حاکم بر آن و حاکم شدن یک قوم بر آن باعث شده تا مترادف با زور و سرکوب و سلطه باشد.

وی افزود: برای خروج از این وضعیت به لحاظ تاریخی کشور ما در مسیر درستی قرار گرفته است. شاید یکی از آفات علم سیاسی در ایران این بوده که مطالعات مقایسه‌ای انجام نشده است. به این معنا که وضعیت ما خارج از وضعیت کشورهای مشابه ما در جهان نیست.

وی تأکید کرد: اگر برزیل شناسی، ترکیه شناسی، کره جنوبی شناسی انجام دهیم مشاهده می‌کنیم که ما نیز در همین منظومه در حال حرکت کردن هستیم.

وی در ادامه یادآور شد: چند عامل به ما کمک می‌کند که در فرهنگ سیاسی که قدرت به معنای اولویتهای فردی است خارج شویم و وارد یک فرهنگ سیاسی که مورد قبول در سطح جهانی است شویم. اولین نکته این است که مناظره‌های کهنه را کنار بگذاریم. تلقی ما از غرب تقریباً 45 سال است که منسوخ شده است. در حوزه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی سلطه غرب تمام شده است. در حال حاضر غرب در حوزه تکنولوژی و نظامی سیطره دارد.

این استاد دانشگاه یادآور شد: مناظره دوم منسوخ شده ما مناظره قدرت است. تصور ما این است که قدرت در دست دولت است. ما باید تلقی خود را از انسان تغییر دهیم. بحث اصلی تغییر این تلقی است. بحث در مورد آزادی و عدالت در ایران پس از این بحث قرار می‌گیرند. تلقی جدید ما از انسان موضوع اصلی و مهم ما در ایران به شمار می‌رود.

مؤلف "عقلانیت و آینده توسعه یافتگی ایران" در ادامه یادآور شد: زمینه دیگر برای تحول در فرهنگ سیاسی ایران این است که تولید مبنای تحول است. تحول در غرب، تحول در شرق، تحول در ترکیه، تحول در امریکای لاتین تابع تولید است. تولید مهمترین محرکه تحول است. مناظره‌های فلسفی و حل و فصل مباحث فلسفی متأخر بر تولید هستند.

استاد دانشگاه بهشتی در ادامه یادآور شد: در اروپا ابتدا تولید انجام شد و نظمی به وجود آمد و سپس فلاسفه آن نظم را به تصویر درآوردند. تا کشوری تولید انجام ندهد نمی‌تواند نظام ایجاد کند.

وی افزود: نکته دیگر در مورد فرهنگ سیاسی ایران ارتباط با جهان است. در سال 58 کشور ما به درون گرایی رو آورد و این در حالی بود که جهان به سمت جهان گرایی پیش می‌رفت. تعامل با جهان اعتماد به نفس می‌خواهد. تعمل با جهان تولید کالا و خدمات می‌خواهد. کشوری که تولید نکند نمی‌تواند با جهان تعامل داشته باشد.

وی یادآور شد: بسیاری از متغیرهای مثبت برای تولید در ایران وجود دارند. تا زمانی که سیاست در ایران حقوقی نشود نمی‌توانیم فرهنگ سیاسی را معقول کنیم. حقوقی شدن سیاست یعنی رویه‌مند شدن و چارچوب دار شدن. اگر قدرت به رقم و کمیات تبدیل نشود نمی‌توانیم به طرف افزایش قدرت پیش رویم. وقتی قدرت کمی شد نظام و سیستم و چارچوب حقوقی به وجود می‌آید.

در ادامه این نشست دکتر احمد گل محمدی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به بررسی موضوع مفهوم بندی تاریخ سیاسی پرداخت و گفت: علی رغم اهمیت تاریخ سیاسی ولی تعریف معتبر و موجهی از آن وجود ندارد.

وی تصریح کرد: سؤال این است که چگونه می‌توان تاریخ سیاسی را تعریف کرد. پاسخ به این سؤال از چند بعد لازم و مهم است. اهمیت اول پاسخ به این پرسش این است که پاسخگویی به این سؤال پژوهش در عرصه تاریخ سیاسی را روشمند می‌کند. چون تعریف مشخصی از این مفهوم وجود ندارد لذا روشی نیز برای پژوهش در این عرصه وجود ندارد. تعدد زیاد روش نیز به معنای نبود روش است.

وی یادآور شد: اهمیت دوم پاسخ به این پرسش این است که وقتی تعریف مشخص نباشد مرز میان تاریخ سیاسی و تاریخ غیر سیاسی مشخص نمی‌شود و لذا تاریخ سیاسی هویت پیدا نمی‌کند.

وی در پایان به تعریف تاریخ سیاسی پرداخت و گفت: اگر تاریخ را شناخت رویدادهای گذشته بدانیم و رویداد را هم نوعی تحول "الف" از یک حالت به بعد بدانیم، تاریخ سیاسی یعنی شناخت تحول امر سیاسی. اگر امر سیاسی را امر مرتبط با قدرت سیاسی بدانیم و قدرت سیاسی را قدرتی زورمبنا بدانیم تاریخ سیاسی را می‌توان شناخت تحول قدرت سیاسی بدانیم.

کد خبر 1321485

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha