۷ تیر ۱۳۹۰، ۱۲:۴۶

واکاوی تجاوزهای اخیر ـ 2/

وضعیت تحریک کننده قربانی؛ یک ضلع مثلث جرم/ غفلت پلیس از مناطق جرم‌خیز

وضعیت تحریک کننده قربانی؛ یک ضلع مثلث جرم/ غفلت پلیس از مناطق جرم‌خیز

ساده اندیشی و وضعیت تحریک کننده قربانیان، سهل انگاری پلیس در تامین امنیت مناطق جرم خیز و تابو شدن طرح و آموزش مسائل جنسی در جامعه از جمله عواملی است که کارشناسان آنها را دلیل بروز حوادث تجاوزهای اخیر می دانند.

به گزارش خبرنگارمهر، همیشه منتظریم حادثه ای از خواب بیدارمان کند اما می توان با کمی هوشیاری از بروز بسیاری از حوادث جلوگیری کرد. این را معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس می گوید و معتقد است یک ضلع حادثه را قربانی می سازد. مثال را هم ربودن ماشین بی قفل فرمان می آورد که طعمه مناسب تری برای دزدان است. در این بخش از گفتگو با سرهنگ محمد مصطفایی معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی و دکتر ولی الله حسینی قاضی دادگاه کیفری استان تهران در خصوص ابعاد پلیسی و قضایی حوادث خمینی شهر و کاشمر سخن گفته ایم.

- سرهنگ محمد مصطفایی معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی: اولین گله ما این است که چرا همه منتظرند موضوع رسانه ای شود و بعد به آن پرداخته شود. ما بارها گفته ایم که در بسیاری از قتلهای خانوادگی یا 62 درصد از مقتولان مونث توسط خانواده ها و اقوام به قتل رسیده شده اند اما متاسفانه نه افراد دانشگاهی و نه مسئولان به ما مراجعه نمی کنند در حالی که ما تحلیل های زیادی در این زمینه داریم که کسی به دنبال کشف آنها نیست. نکته دوم این که باید پیش از رسیدگی به چنین جرائمی اطلاعات و آگاهیمان را افزایش دهیم. به عنوان مثلا همه فکر می کنند آمار قتل در تهران بالاتر از بقیه استانها است در صورتی که نرخ قتل در تهران 3 در یکصدهزار در سال 89 است در حالی که نرخ قتل در استانی 10 است یعنی 5 برابر شهر تهران.

معتقدم بررسیها نباید جوگیرانه باشد، بلکه آمار ما باید علمی و مستند باشد. وقتی به مسئله کاشمر و خمینی شهر می پردازیم دوستان مسئله جنسی را مطرح می کنند درصورتی که تعدادی از مردانی که در این حادثه مشارکت داشتند متاهل بودند. از سوی دیگر در یک استان در طول سال تنها سه فقره تجاوز داریم و در برخی از استانها با حدود 500 هزار نفر جمعیت آمار تجاوز سه رقمی است که این موارد جای بررسی دارد. ما در نیروی انتظامی در تمام این سالها آمارها را دسته بندی و گزارش تحلیلی آماده کرده ایم به طوی که در بحث کشف جرم ما بالای 90 درصد از متجاوزیان را کشف کرده ایم و هدف اصلی ما هم کشف صد درصد این نوع جرایم است.

* آیا آماری از نرخ تجاوز در کشور دارید؟تعریفتان از نرخ تجاوز چیست ؟

- منظور از نرخ تجاوز این است که در طول یکسال از میان هر صدهزار نفر یک نفر گرفتار این موضوع می شود. نرخ تجاوز جنسی در کشور حدود یک است با تفاوت در استانهای مختلف. در برخی استانها این نرخ ناچیز است و در برخی  نیز موارد بالایی داریم. البته قربانیان این موضوع همه از یک جنس و شکل نیستند و در برخی مناطق کودک آزاری نیزمشاهده می شود.

*میزان دقت و راستی آزمایی این آمارها چقدر است؟

- متاسفانه آمارهای پنهانی هم در میان جرائم وجود دارد؛ به این صورت که وقتی متهمی را دستگیر می کنیم پس از بازجویی متوجه می شویم متهم چندین فقره جرم دیگر هم مرتکب شده است. مسئله نگران کننده در این میان رویکردهای دسته جمعی در این حوادث است. در بررسی هایی که پلیس در خصوص تعرض های دسته جمعی داشته بیشتر به این نتیجه رسیده است که این افراد تصور دیگری از قربانی داشته اند. آنها در مواجه با چنین مواردی به این موضوع فکر می کنند که ارتباط با این زن حق آنهاست و باید این طعمه را از چنگ فرد دیگر دربیاورند. با این حال معتقدم آسیب متوجه کسانی است که یک جای کار خطا رفته اند یا سهل انگاری کرده و یا فریب خورده اند.

*یعنی قربانیان را هم در این مورد مقصر می دانید؟

- به نظر بنده عوامل بروز آسیبها در خصوص کودک آزاران، والدین هستند و غفلت آنها موجب این اتفاقات می شود. در مورد خانم ها نیز برخوردهای اجتماعی نادرست سبب بروز چنین حوادثی است. زن قربانی حادثه کاشمر تهرانی بوده است. این زن با پوشش خاصی آنجا تردد می کرده آن هم در یک شهرستان کوچک. این موضوع به تنهایی سبب بروز ناهنجاری در ذهن افراد می شود. این مشکل فرهنگی است و ما باید کار فرهنگی کنیم تا سطح آگاهی و هوشیاری مردم بالاتر ازاین باشد، نباید برای افراد فرصت طلب زمینه بروز تخلفات را فراهم کرد. در واقع یک ضلع مثلث جرم همیشه قربانی است. معمولا افراد ضعیف قربانی می شوند. البته پلیس به دنبال این نیست تقصیر را به گردن قربانی بیندازد. پلیس در جریان خمینی شهر نمی گوید که حق قربانیان این حادثه است چون بدپوشش بوده اند اما باید به این نکته نیز توجه کرد که شرایط آنها تحریک کننده بوده است. ضمن اینکه بررسیها نشان می دهد 40 درصد جرایم تجاوز به عنف با شیوه فریب و اغفال است و فریب در مورد ساده اندیشان جواب می دهد.


* دکتر حسینی نظر شما دراین رابطه چیست، شما دستهای پشت پرده را در بروز این حوادث موثر می دانید یا سادگی قربانیان را؟

- دکتر ولی الله حسینی قاضی دادگاه کیفری استان تهران: من با نظر دکترابهری که می گوید چنین وقایعی متاثر از برخی مسائل سیاسی است و کسی در خارج از کشور این مسائل را هدایت می کند موافق نیستم. جرم پدیده ای است همه جانبه و تعاریف متفاوتی دارد و شامل شاخصه های بسیاری از جمله خانواده، وراثت، آب و هوا و ... است و برخلاف آنکه دوستان می گویند مسائل اقتصادی در بروز جرم دخالتی ندارد معتقدم، هستند افرادی که برای به دست آوردن 50 تا 100 هزار تومان خودفروشی کرده اند و یا قتل انجام داده اند. چنانچه یکی از تلخ ترین حوادث مالی مربوط به قتل فردی در ساختمان" آ اس پ" به خاطر 100 هزار تومان است. باور من این است اگر در جامعه ای رفاه و تفریح باشد و جوان بتواند ازدواج کند کمتر این اتفاقات رخ می دهد. کدام جوان است که ازدواج کرده باشد، روانش آرام باشد، مشکلات اقتصادی نداشته باشد آن وقت بیاید تجاوز کند.

 

مسئله دیگر نبود آموزش در نیروی انتظامی است. در دنیا کسی که با یک بزه دیده جرایم جنسی صحبت می کند یک افسر آموزش دیده است. می داند این قربانی مشوش است. نمی تواند درست حرف بزند و ممکن است به اشتباه مشخصات و آدرس فردی را که مجرم است بدهد.

به اعتقاد من، آمارهای نیروی انتظامی هم آمار قابل اعتمادی نیست. در خصوص سخنان سرهنگ مصطفایی که به آمارهای پلیس برای تحقیق مراجعه نمی شود باید گفت: هستند دانشجویانی که قصد دارند درباره جرایم جنسی تحقیق کنند اما ما در دادگاه ها راهشان نمی دهیم. به نیروی انتظامی هم که مراجعه می کنند آماری در اختیارشان گذاشته نمی شود. بسیاری از تحقیقاتی که در این زمینه منتشر می شود ترجمه است. ترجمه هم به درد کشور ما نمی خورد. ضمن اینکه این آمارها از جنبه دیگر هم درست نیست زیرا بسیاری از خانواده هایی که خانواده های عفیفی هستند نمی آیند اعلام جرم کنند.

به عنوان مثال در پرونده عقرب سیاه که همکاران من حکم برائت آن را دادند با اینکه نظر من اعدام متهم بود خانمی آمد و گفت من شکایتی ندارم. از اول هم شکایتی نداشتم ولی می خواهم نکته ای به شما بگویم واقعا او این کار را با من کرد. این نکته قابل تاملی است چقدر قربانیان این حوادث می آیند و اعلام شکایت می کنند. اتفاقا به نظر من بر خلاف نظر شما، کسانی که می آیند و در این نوع پروند ها شکایت می کنند افراد ساده ای هم نیستند. بیشتر قربانیان ساده اعلام جرم نمی کنند.

اما در رابطه با پرونده های تجاوز؛ در چنین جرایمی یا افراد از قبل رابطه داشته اند و یا به بهانه ای مانند اینکه مادرم قصد دارد تو را ببیند و یا ... او را به محلی می کشاند و تجاوز رخ می دهد. یا اینکه مجرم صبح که از خواب بیدار می شود در خیابان دنبال شکار است اگر شکار خودش سوار نشود او را به زور سوار ماشین می کند. این ها همان جرایمی است که دلیلش بیکاری است. بالا رفتن سن ازدواج و مسائل اقتصادی است.

وقتی می گوییم قربانی یک ضلع جرم محسوب می شود این بحث مطرح است که امنیت به طور کامل تامین نشده است زیرا  در مواردی دیده شده افراد خلافکار و تبهکار با عنوانهای جعلی و کارتهای قلابی و با نشان دادن خود به عنوان مامور مردم را گمراه می کنند. اینجاست که بحث امنیت پررنگ تر می شود. در تمام کشورهای دنیا امنیت خواست مردم است.

* آیا دلیل وقوع حادثه خمینی شهر هم نبود امنیت است؟

- خمینی شهر اصفهان به دلیل حاشیه و باغ های بسیاری که در خارج از شهر دارد شهری جرم خیز است. خمینی شهر شهری است که باید دائما در آن گشت نیروی انتظامی فعال باشد. شهرهایی مانند قم، اصفهان، تهران، یزد به دلیل آنکه حاشیه های فراوانی دارند جرم خیز هستند بنابراین نیروی انتظامی باید با حساسیت بیشتری در تامین امنیت این مناطق تلاش کند.

* روند رسیدگی به این جرایم چگونه است؟

- احکام این جرم یا برائت است یا اعدام حد وسطی ندارد. اگر اعدام نبود و به طور مثال 20 سال حبس بود قاضی نمی ترسید مجازات تعیین کنداما این مجازاتها کار را مشکل کرده است. از یک طرف مجبوریم حکم اعدام دهیم و از سویی اگر حکمی ندهیم روان از دست رفته یک زن قربانی را در نظر نگرفته ایم. این در حالی است که اثبات جرایم حدی با کوچکترین شبهه ای سخت می شود. مشکل دیگر ما این است که مجرمین در پلیس آگاهی اقرار می کنند اما در دادگاهها اقرار نمی کنند و حتی شاکیان را نیز تهدید می کنند.

* سرهنگ مصطفایی، آیا شما می پذیرید سهل انگاری نیروی انتظامی در تامین امنیت این مناطق باعت تشدید وقوع چنین جرائمی شده است؟

- نیروی انتظامی برای برقراری امنیت تمام تلاش خود را کرده و 95 درصد پرونده های ارجاع شده به پلیس در خصوص تجاوز به عنف با موفقیت رسیدگی شده است. اگر پرونده ای به ما ارجاع شود سریعا پیگیری می کنیم و در اکثر مواقع نیز موفق بوده ایم. در خصوص انتقادی که در رابطه با آمارها مطرح می شود ما تلاش کرده ایم به مسائل بدبینانه نگاه کنیم به طور مثال در مورد پرونده ای که به صورت قطعی مشخص نبوده قتل است ما آن را قتل محسوب کرده ایم اما باز هم خطای آماری وجود دارد و آنچه مهمتر است وجود آمارهای پنهان در جرم است.

ــ  دکتر مهاجری جامعه شناس و استاد دانشگاه: من هم معتقدم به خاطر تعاریف متنوع از جرم در آمارهای ارائه شده نقص وارد است. شما می گویید برخی تجاوزها ریشه جنسی ندارند، زمانی که من می گویم انگیزه جنسی منظورم نگره های جنسی است؛ باورها، اعتقادات و ریشه های جنسی را می گویم. فرد متاهل نیز می تواند چنین کمبودهایی داشته باشد ارضای جنسی در چند دقیقه امکانپذیر است اما از نظر روحی چنین امکانی وجود ندارد. ما در حوزه جنسی کار نکرده ایم. توصیه های جنسی حضرت محمد (ص) به دامادش حضرت علی (ع) را مطالعه کنید. این حوزه مقدس است اما ما آن را تابو کرده ایم و در خصوص آن آموزش نمی دهیم. ما برای پوشیدن صحیح کفش به بچه ها بالای هزار مورد نکته آموزشی داریم اما برای ارتباط صحیح جنسی و ازدواج چقدر آموزش داریم. حوزه جنسی ابتدا اجتماعی است و بعد روانی و آخر سر جنسی است. اما ما مسائل جنسی را بد می دانیم و زیر زمینی اش کرده ایم. این عوامل باعث می شود لذت مقدس جنسی در جامعه ای که ادبیاتش را هم دارد رخ ندهد.

وقتی این بسترها فراهم نشود فرد نیازهایش را در قالب های تعریف نشده، وحشی گرایانه و متجاوزانه که منجر به جرم می شود انجام می دهد. 85 درصد از خانواده ها درگیر طلاق پنهان هستند و 85 درصد از این خانواده ها مشکلشان ناکامی های جنسی است. این در حالی است که حوزه متاهلین در بروز چنین جرایمی خطرناک تر از حوزه مجردین است. به دلیل اینکه عقده عدم ارضای جنسی و لذتی که به او آرامش بدهد وجود ندارد در صورتی که ادبیات غنی دینی ما بر خلاف اینهاست. ادبیات دینی ما در این موارد بسیار دقیق وارد موضوع شده و وظیفه ما امروزی کردن این زبان است. وقتی حضرت علی (ع) می فرمایند سعی نکنید بچه ها را شبیه خودتان کنید خودتان را شبیه بچه ها کنید این به مفهوم آن است که نمی توانیم بچه ها را با توجه به موقعیت های امروز با روش های سنتی خودمان تربیت کنیم.

نکته دیگر اینکه خشنودی زناشویی یک مفهوم کلیدی است، ما باید در حوزه مسائل جنسی نگاهی تقدسی داشته باشیم اما متاسفانه در جامعه ما این موضوع پنهان است. کسی که تجاوز جنسی می کند این نیاز مقدس را نمی شناسد. زیرا کسی که حرمت و تقدس این موضوع را درک کرده باشد سراغ تجاوز نمی رود. تجاوز جنسی یک وحشی گری تمام است. لذتی در کار نیست عقده گشایی است. فرد متجاوز، تجاوز را برای عقده گشایی بهانه کرده است. این خاموشی نیز یک مسکن مقطعی است.  در این میان باید به وظایف دولت هم توجه کرد. یکی از این وظایف فراهم کردن شرایط امنیت در جامعه است. وقتی غلظت نیازهای جنسی بالا می رود و آرامش فکری و روحی فرد را بر هم می زند دولت است که باید آسایش را فراهم کند اما دولتها این بسترها را فراهم نکرده اند.....

ادامه دارد ................

کد خبر 1345000

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha