به گزارش خبرنگار مهر، سالمند اگر چه خسته راه است، ولی تجربه پر بهایش از بزرگترین گنجینه هاست؛ از نگاه سالمند بصیرت می درخشد، دیده بیدارش به آنچه خداوند خواسته است، می نگرد و قلبش جز محبت و یاد خدا چیزی در خود ندارد؛ بر ماست که دیدگان اشکبار و دل امیدوارش را پاس داریم و دعای خیرش را که مایه برکت است، بدرقه راهمان سازیم.
ایرانیان عهد باستان از اولین احترام کنندگان به سالخوردگان
جالب است بدانید که ایرانیان عهد باستان از نخستین کسانی بودند که برای ادای احترام و بزرگداشت و سپاسگزاری از سالخوردگان، روز مشخصی را در سال تعیین کردند که قدمت آن به سه هزار سال قبل می رسد.
امروزه نیز شیوه رفتار ایرانیان با پیران و سالخوردگان، از تعالیم مکتب متعالی اسلام تاثیر گرفته است اما متأسفانه طی دهه های اخیر با گسترش زندگی ماشینی، در برخی از جوامع پیشرفته، برخورد با سالمندان، نامناسب و ناهنجار است.
در این گونه جوامع، وجود سالمندان را در خانواده، مزاحم می پندارند و سعی دارند به نحوی آنان را از محیط خانه و روابط خانوادگی دور کنند و به " خانه سالمندان " بفرستند؛ اما برخلاف آن، اسلام، سالمندان را بسیار محترم می شمرد و به آنان ارج می نهد؛ دین اسلام، افراد را به رعایت حقوق و احترام سالمندان سفارش کرده و جامعه را به بهره گیری از دانش و اندوخته های تجربی آنان، ترغیب می کند.
سالمندان محور وحدت خانواده ها
مجموعه افراد یک فامیل، نسبت به بزرگ خاندان احترام می گذارند و در کارها با آنان مشورت مى کنند و در اختلافات، به رأى، حکمیت و داورى آنان ارج مى نهند و گاهى یک سخن از سوى آنان، آتش فتنه اى را خاموش می سازد یا تفرقه و کدورتى را به وفاق، همدلى و آشتى مبدل می کند.
نعمت وجود با برکت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است و وقتى به جایگاه حساس، مهم و نقش کارگشاى آنان پى برده می شود که از دست می روند؛ چه بسیار اختلافها، قهرها و نزاعهاى خانوادگى که پس از درگذشتِ "بزرگ خاندان" چهره نشان مى دهد، چه بسیار رابطه ها و رفت و آمدها که قطع می شود یا به سردى می گراید و علت آن نیز فقط از دنیا رفتن محورى است که مایه دلگرمى، امید، انس و معاشرت فامیل بوده است.
رسول خدا(ص) فرمود:"البَرکة مَعَ اکابِرِکم" برکت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست و در سخن دیگر فرمود: "الشّیخُ فى اَهْلِهِ کالنّبىِ فى اُمّتهِ" پیرمرد در میان خانواده اش، همچون یک پیامبر در میان امتش است.
این اشاره به همان نقش محورى، فروغ بخشى، صفا آورى، هدایت و ارشاد، تجمع و الفت است که در وجود آنان نهفته است. پس اگر بزرگترها در فامیل و خانواده، چراغ روشنى بخش و محور وحدت، همدلى، عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهاى خانوادگی هستند، باید این جایگاه محفوظ بماند و مورد حراست و تقویت قرار گیرد.
احترام به سالمندان در فرهنگ دینی مسلمانان
رعایت ادب و مقتضاى حقشناسى نسبت به عمرى تلاش صادقانه و ایثارها، گذشتها، دلسوزیها و سوختن و ساختنها که بزرگان از خود نشان دادهاند، آن است که در خانواده ها مورد تکریم قرار گیرند، عزیز و محترم باشند، به آنان بى مهرى نشود، خاطرشان آزرده نگردد و به توصیه ها و راهنماییهایى که از سر سوز و تجربه می دهند، بی اعتنایى نشود.
"بزرگسالى" و "سن بالا" در فرهنگ دینى مسلمانان احترام دارد و این سخن پیامبر اکرم(ص) است: "مَنْ عَرَفَ فَضْلَ کبیرٍ لِسنّهِ فَوَقَّرَهُ، آمَنَهُ اللَّهُ تعالى مِن فَزَعِ یوم القیامة"؛ هر کس فضیلت و مقام یک "بزرگ" را به خاطر سن و سالش بشناسد و او را مورد احترام قرار دهد، خداى متعال او را از هراس و نگرانى روز قیامت ایمن مى دارد.
احترام به بزرگترها و ترحم و مهربانى نسبت به کوچکترها، از دستورالعملهاى اخلاقى اسلام است و کانون خانواده ها را گرم و مصفا مى سازد و این، توصیه امام صادق(ع) است که فرمود: "لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ کبیرَنا وَ لَمْ یَرْحَمْ صَغیرنا"؛ کسى که بزرگ ما را احترام نکند و کوچک ما را مورد شفقت و عطوفت قرار ندهد، از ما نیست.
این سخن را نیز از امام على(ع) به یاد داشته باشیم که فرمود: "یُکرَمُ العالِمُ لِعلمه و الکبیرُ لِسِنّهِ"؛ دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن او، باید احترام کرد.
اگر جوانان قدر پیران را نشناسند و به جایگاه آنان حرمت ننهند، هم رشته هاى عاطفى، پیوندهاى انسانى از هم گسسته می شود، هم از رأفت، عاطفه و تجربه سالخوردگان محروم مى شوند و هم نشانه بى توجهى خود به ارزشها را امضا کرده اند.
حضرت على(ع) در یکى از سخنان خویش، ضمن انتقاد از اوضاع زمانه و ناهنجاریهاى رفتارى مردم، از جمله بر این دو مسئله تأکید مى فرماید، بى احترامى کوچکترها نسبت به بزرگترها و رسیدگى نکردن توانگران به نیازمندان: "انّکم فى زمانٍ ... لا یُعَظِّمُ صغیرُهم کبیرَهُمْ و لا یَعُولُ غَنیُّهُم فقیرَهم"؛ شما در زمانه اى به سر مى برید که کوچک به بزرگ تعظیم و تکریم نمى کند و ثروتمند، به فقیر رسیدگى نمی کند!
در ارتباط با رعایت حقوق سالمندان نیز امام سجاد (ع) می فرماید: حق سالخورده این است که پیری او را حرمت بداری؛ او را مقدم بداری؛ در اختلافات، خصمانه با او روبرو نشوی؛ در راه رفتن بر او سبقت نگیری و پیشاپیش او راه نروی؛ او را نادان نشماری؛ اگر رفتار جاهلانه ای کرد، وی را تحمل کنی؛ به مقتضای سوابق مسلمانی و سالمندی، احترامش کنی که حق سن و سال، چون حق اسلام است .
قرآن از تندی و پرخاش نسبت به پدر و مادر پیر نهی می کند
سالمندان به طور عموم، از احترام برخوردارند و اگر پدر و مادر باشند که این وظیفه، سنگین تر و مسئولیت مضاعف است. قرآن کریم از تندى و پرخاش نسبت به پدر و مادر پیر نهى مى کند و به سخن نیک، لحن شایسته، خضوع، تواضع و گستردن بال رأفت در برابر آنان، خیرخواهى و دعا در حق آنان دعوت مى کند.
فرمان خداوند چنین است: "اِمّا یَبْلُغَنَّ عِندک الکبرَ اَحَدُهما او کلاهُما فلا تَقُلْ لَهما اُفٍّ و لا تَنْهَرهُما وَ قُلْ لَهُما قولاً کریماً، وَاخفَضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِ مِنَ الرّحمةِ وَ قُل رَبِّ ارحَمْهُما کما ربّیانى صَغیراً"(اسراء / 23)؛ هر گاه یکى از آن دو (پدر و مادر) یا هر دو نزد تو به سن پیرى و سالمندى رسیدند، به آنان "اُف" مگو، آنان را طرد مکن و به آنان سخن کریمانه بگو و بال فروتنى را از روى رحمت و شفقت براى آنان بگستر و بگو: پروردگارا! همان گونه که مرا در خردسالیم تربیت کردند، تو نیز بر آنان رحمت آور.
ادب و احترام نسبت به پدر و مادر بزرگسال، آن است که: آنان را به اسم صدا نکنی، به احترامشان برخیزی، جلوتر از آنها را نروی، با آنان بلند و پرخاشگرانه سخن نگویی، نیازهایشان را برآوری، خدمتگزاری به آنان را وظیفه ای بزرگ بدانی و از آنها در سن کهولت و پیری مراقبت کنی.
در حدیث است که امام باقر(ع) فرموده است: پدرم به مردى نگریست که همراه پسرش راه مى رفتند و پسر به بازوى پدرش تکیه داده بود. پدرم تا زنده بود، با آن جوان به خاطر این بى حرمتى نسبت به پدرش صحبت نکرد.
علت بهشتی شدن فرزندان، احترام و تکریم سالمندان
به همان اندازه که آزردن آنان و"عاق شدن"، حرام و نکوهیده بوده و از آن نهى شده است، دل به دست آوردن، جلب رضایت و نیکى به آنان سفارش شده و این خدمتگزارى، علت بهشتى شدن فرزندان به شمار آمده است.
"ابراهیم بن شعیب" گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: پدرم بسیار پیر و سالخورده و ناتوان شده است؛ هر گاه حاجتى داشته باشد او را برمى دارم و بر دوش مى کشم؛ حضرت فرمود: "اِنْ استَطَعْتَ اَنْ تَلِىَ ذلک مِنْهُ فافْعَلْ و لَقِّمْهُ بِیَدِک، فانّه جَنَّةٌ لک غَداً"؛ اگر بتوانى عهده دار کارهاى او شوى چنین کن، حتى با دستانت لقمه در دهان او بگذار، که این فرداى قیامت، براى تو بهشت یا سپر از آتش خواهد بود.
انتقال فرهنگ، رفتار پدر و مادر و مربیان است
از عمده ترین راههاى انتقال یک فرهنگ به نسلهاى آینده، رفتار پدر و مادر و مربیان است، چراکه کودکان، آنچه را در رفتار بزرگترها ببینند، از آن الگو مى گیرند.
احترام به بزرگترها و رعایت ادب و تکریم نسبت به سالخوردگان، اگر در عمل و رفتار ما تجلى یابد، فرزندان ما نیز این فرهنگ را مى آموزند و با همین آداب و سنن بار مى آیند؛ کسى که انتظار ادب و معرفت و حق شناسى از فرزندانش دارد، باید همین حالت را نسبت به پدر و مادر و بزرگترها نشان دهد، تا کوچکترها هم از او بیاموزند.
مهمترین درس تربیتى، آن است که با عمل داده شود، کودکان نیز مستعدترین شاگردانی اند که "درسهاى عملى" را با دقت، از رفتار ما مى آموزند؛ اگر ما به سالمندانمان احترام نگذاریم، از خردسالان و نوجوانان چه انتظارى داشته باشیم که با سالخوردگان و خود ما با احترام و تعظیم و تکریم، برخورد کنند؟ این ارتباط متقابل در تأثیرگذاریهاى رفتارى را نمی توان نادیده گرفت.
جاى سالمندان، پیش از آن که در "آسایشگاه"ها و "سراى سالمندان" باشد، کانون گرم و با محبت خانه هاست، تا چراغ خانه روشن بماند و آنان محور تجمع و الفت افراد گردند و از اندیشه آنان نیز استفاده شود.
بر این اساس ، با ادب نسبت به بزرگان و گرامیداشت خاطر سالمندان، تحویل گرفتن آنان، نیکى و مراقبت از آنان، جامعهاى خوب و خانوادهاى با صفا و روابطى مستحکم و عاطفى داشته باشیم و نیز قدر نعمت جوانى را بدانیم که این گوهر، همیشه با ما نیست.
"ب. ف. اسکینر" روانشناس معاصر درارتباط با دوران سالخوردگی می گوید: "سالخوردگی تا حدی شبیه سفر به سرزمین دیگر است؛ اگر پیش از سفر به این سرزمین، خود را آماده کرده باشید، در آنجا به شما بیشتر خوش می گذرد."
به راستی که با این همه دستور به تکریم سالمندان و تجربیات گرانبهایی که بزرگترها دارند، "بیمه طلایی" نسل جوانی هستند که در آینده نزدیک، خودشان باید بیمه گر جامعه و فرزندانشان باشند.
.........................
مریم نادری
نظر شما