به گزارش خبرنگار مهر، در فراسوی زمان و زمین، گلهای سرخی از تبار شکوفههای یاس فاطمی در گلستان کربلا پرپر شدند و عطر بوی محمدی در فضای غبارآلود نینوا پیچید و لالههای قد خمیده با نامحرمانی تیغ بر کف، محرم راز طلبید و راهی دیار شام بیشام شدند و در مقابل اَبرَ اهریمنِ کاخ نشین، شور و ولوله آفریدند و تیغ بر کفان یزیدی را رسوا کردند.
آرزوی سفر با کاروانِ شبزده
زینب کبری(س) در بزم یزید -همچون رسول مهربانی که در کنار معبد عشق (کعبه) به ابوسفیان و مشرکان فرموده بود - با صدای "یابنَ الطُلقَا" همچون پتکی بر سر یزید کوبید و نهضت دیگری به پا کرد.
سجاد(ع) تنها مرد قافله اسیران، بر منبر خطابه، خُفّاش صفتان را زمینگیر و با جملات آهنگینی "اَنَا بن الزَمزَم والصَّفا، انَا بن علی المرتضی" تبارنامه خود را بر خفتگان تاریخ بیان کرد و همانند عمهاش زینب کبری(س) چهره پلید یزدیان را آشکار کرد.
و تو ای عاشق حسین! اگر دلی آماده داری که بخواهی معارف کربلا را واژه به واژه بر لوح قلب و دلت ضبط و در خلوت خود زمزمه کنی، و برای رنج غریب اسرای کربلا و تنهایی شهید نینوا، سرشک غم از دیدگانت جاری کنی و... و اگر آرزوی سفر با این کاروانِ شبزده را داری، باید در محضر ولیّ خدا حاضر باشی و یک آسمان تمنّا، یک سبد شیدایی و یک دریا عزم و اراده، به همراه عشق و سوز شور حسینی با خود داشته باشی؛ چون منتقم خون لالههای دشت کربلا، محَرَمِ رازِ مُحرمِ میقاتپوش میخواهد.
پس با سلامهای مهدی فاطمه، لبیک گو و محرم راز شو و از کلام دلنشین بقیهالله الاعظم در زیارت ناحیه مقدسه بهرهمند شو چرا که این زیارت...
این زیارت بوی دیگر میدهد
بوی دلبر، پور کوثر میدهد
بوی مهدی، سرو هستی میدهد
آتش سوزان به جانها میزند
بوی قائم، در دو آه مقتدا
اشک قائم، بر شهید کربلا
زیارت، تجدید عهد با خط امامت است
اولیای الهی و امامان معصوم(ع) پیروان خود را دعوت به زیارت کردند و پاداش فراوان برای زائر برشمردند. زیارت، تجدید عهد با خط امامت و فیض حضور است. زیارت پیش از برهان و فلسفه چینی، شور و عشق و محبت نهفته است.
زائر اگر بداند و بشناسد که مورد زیارت کیست؟ دیگر نمیپرسد: کجاست؟ به راه میافتد و همچون خضر(ع) به دنبال آب حیات و همچون موسی (ع) در پی عبد صالح روان میشود تا برسد، بیابد و بهره بر گیرد و کامیاب شود.
آنچه زائر را به پیمودن راهها و طی مسافتها و تحمل رنج سفر و بیم بادیه و استقبال از خوف و خطر وا میدارد، کشش درونی و علاقه قلب اوست و اگر عشق آمد، خستگی رخت بر میبندد و اگر محبت در کار بود، ملال نابود میشود.
آنچه در راه طلب خسته نگردد
پای پر آبله و بادیه پیمای من است
عشق، معمار عالم و آبادکننده دل
شوق دیدار محبوب، انسان نشسته را حرکت میبخشد و ساکن را به هجرت وا میدارد و عافیت طلب را بادیه پیما میسازد، به خصوص اگر عشق راستین به خدا باشد که معشوق کامل و محبوب مطلق است و پیوند با او، سوزنده و سازنده است و به فرموده امیر بیان امام علی(ع) محبت خدا، آتشی است سوزان و نور خدا، فروغی است روشنگر.
به قول میکل آنژ (تندیسپرداز ایتالیایی) عشق، شهپری است که خداوند به انسان داده تا با آن نزد وی پرواز کند.
آری عشق معمار عالم و آباد کننده دل است. دانشمند دیگری میگوید: یک قلب میتواند هزار سال فکر خود را به کار برد، لیکن به قدر آنچه عشق، یک روز یاد میدهد، کسب نتواند کرد.
و حافظ در این خصوص میگوید:
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
آری! زیارت، زبان علاقه و ترجمان وابستگی قلبی و نمودی از احساس درونی و نشانی از محبت و دلیلی بر عشق و علامتی از تعلّق خاطر است.
ابراز محبت و دوست داشتن اهل بیت(ع)
در فرهنگ ما، معشوقهای برین، خدا و رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) و نیز صدیقان، شهیدان و پاکمردانی هستند که در راهِ احیای مکتب، جان بر کف نهادند و لایق محبت شدند و دین هم بر پایه محبت میچرخد و به تعبیر زیبای ششمین امام معصوم(ع) آیا دین، چیزی جز محبت است؟.
آری، محبت پشتوانه زیارت است و آنکه عشق و شوق دارد به زیارت میرود. اگر در مدار عشق قرار گرفتی و در قلمرو محبت خدا و اولیای خدا وارد شدی، این محبت چارهساز است. مگر میشود انسانی خدا را دوست بدارد، ولی خداوند او را دوست ندارد؟ مگر میشود که شیفته پیامبر(ص) شود، ولی پیامبر(ص) نسبت به او بیتوجه باشد؟
با توسل به ارواح قدسی و نورانی چهارده معصوم(ع) و فرزندان آنان است که زیارت معنا پیدا میکند.
زیارت ناحیه مقدسه معرفتافزا، حزنبرانگیز و روح بخش جانهاست
ششمین ستاره پر فروغ آسمان امامت و ولایت در خصوص زیارت قبور حضرت ختمی مرتبت(ص)، شهدای راه حق و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) چنین فرموده است: زیارت قبر پیامبر خدا(ص) و زیارت قبور شهدا و زیارت قبر منّور امام حسین(ع) برابر است با یک حج مقبول که زائر همراه با رسول الله(ص) بجای آورد.
با بررسی زیارت ناحیه مقدسه به این نتیجه میرسیم که این زیارت از ناحیه مقدسه حجت بن الحسن العسکری(عج) صادر و به یکی از نایبان خاص داده شده است، آنگاه از طریق ایشان به یکی از استادان شیخ مفید (متولد 336 متوفای 413 هـ) و سپس به دست این بزرگوار، آنگاه به دست سید مرتضی (متولد 355 متوفای 436 هـ) و بعد از ایشان به ابن مشهدی (متولد 510 متوفای 595 هـ) صاحب مزار قدیم رسیده است.
این زیارت، تنها زیارتی است که از ناحیه امام زمان(عج) در رثای جد بزرگوارش حضرت سید الشهداء صادر شده است و با مضامین عالی منحصر به فرد که با تعابیری بلند، عباراتی شیوا و زیبا، سالار شهیدان را در ابعاد گوناگون معرفی میکند و عزاداری را در سطح گستردهای بیان و عظمت سالار شهیدان را در اوج نشانده است.
زیارت ناحیه مقدسه، سرزمین کربلا را با تعابیری رفیع، واژگانی موزون و معانی ژرف و دقیق در فضایی معنوی سرشار از سوز و گدازهای مخلصانه و عارفانه بیان کرده و از نورانیت خاصی و عباراتی نیکو برخوردار است. این زیارت معرفت افزا، حزن برانگیز، روح بخش جانها و دل آشنا است و به قول شاعر:
دوست دارم شمع باشم گوشهای تنها بسوزم
همره مُلک و مَلک در ماتم عظما بسوزم
هنگامی که جلوههایی از زیارت ناحیه مقدسه، سراسر وجود انسان را آشنای با معرفت و مستعد حرکت و تحول کرد، نقشه راه زندگی را برایش ترسیم و جانش را با تولّی و تبرّی مأنوس میسازد تا محبت اهل بیت(ع) در سویدای ضمیرش بنشیند و معرفت از دین در لوح دلش، جوانه بزند. با این عقیده که "آنها که رفتند کاری حسینی کردند و آنها که ماندند باید کار زینبی کنند والا یزیدند." و با سلامهای مکرر بر امام حسین(ع) و نفرین بر یزید و یزیدیان تاریخ شعله خشم را در قلبش تکرار میکند و راه بندگی خداوند سبحان را به وی مینمایاند، به گونهای که با شور و احساس و معرفت بگوید: "خدایا! مرا به صالحان و شایستگان ملحق فرما و در عالم بالا با انسانهای پاک و خجسته پیوند ده."
اشکواره گل نرگس در مظلومیت گل فاطمه(س)
آری آنچه پیش روی شماست، زیارت ناحیه مقدسه است، زیارت امامی محبوب از امام مظلوم و شهید. اشکواره گل نرگس است در مظلومیت گل فاطمه(س). غزلی است از حضرت مهدی(عج) برای ثارالله و هم کلاس بزرگ حسین شناس و هم مهدیه عزاداری برای امام حسین(ع).
زیارت ناحیه مقدسه را مرحوم علامه مجلسی (متوفی 1110 قمری) به نقل از فقهای بزرگواری چون سید مرتضی (علم الهدی) متوفای 436 قمری و شیخ مفید (متوفای 413 هـ) و شیخ محمد بن جعفر، در کتاب بحارالانوار (جلد 101، ص 317 و 318) نقل کرده است.
در میان زیارات، فقط این زیارت به اسم "زیارت ناحیه مقدسه" است و هیچ زیارت دیگری به این نام نیست و با "زیارت شهدا" فرق میکند چرا که زیارت شهدا مربوط به شهدای کربلا است و اصلاً نام امام حسین(ع) را ذکر نکرده و زیارت شهدا از سوی امام هادی(ع) بوده است.
تفاوت "زیارت عاشورا و زیارت ناحیه مقدسه، در صد لعن است؛ زیارت ناحیه مقدسه جامعتر و طولانیتر از زیارت عاشورا است."
جلوههایی از زیارت ناحیه مقدسه
آغاز کلام امام زمان(عج) با سلام به تک تک انبیای عظام(ع) است. از حضرت آدم(ع) شروع میشود تا به آخرین سفیر الهی حضرت محمد ابن عبدالله(ص) و سپس درود و سلام به شجره طیبه امامت، از علی مرتضی(ع) شروع میکند و فاطمه زهرا(س) و امام مجتبی(ع) تا به اباعبدالله الحسین(ع) میرسد که با سلامهای متوالی و بیان حادثه کربلا و اوصاف سید الشهدا با واژگان جانسوز، برای جدش مرثیه خوان است و... .
امام زمان(عج) در این زیارت بر امام حسین(ع) و عاشوراییان درود میفرستد و در پایان این سلامها ده بار با کلمه "اللّهم" متوسل به 14 نور پاک میشود و از خداوند حاجات خود را درخواست میکند.
به این نکته باید توجه داشت که بسیاری از جملات و عبارات زیارت ناحیه مقدسه در زیارات معتبر دیگر وجود دارد و محور اصلی امام حسین(ع) است.
چون گشودی چشم جان و عقل و هوش
شد سخنگوی از زبان من خموش
چون کنی دل مستعد و جرعه نوش
نغمه "حجت" بر آید پر خروش
سلام بر آن بدنهای چاک چاک و آغشته به خون
زیارت عاشورا از زمان امام محمدباقر(ع) و زیارت ناحیه مقدسه از زمان امام عصر(عج) قرائت میشود. فرق زیارت عاشورا و زیارت ناحیه مقدسه در این است که در زیارت عاشورا، صد لعن وجود دارد؛ ولی در زیارت ناحیه مقدسه، صد لعن وجود ندارد. تفاوت دیگر بین زیارت ناحیه مقدسه با زیارت شهدا در این است که در زیارت شهدا نام تک تک شهدا برده شده است؛ ولی در زیارت ناحیه مقدسه، امام زمان(عج) نامی از شهدای کربلا – غیر از امام حسین(ع) - نبرده است بلکه با خطاب جمع، چنین میفرماید:
سلام بر آن بدنهای چاک چاک و آغشته به خون
سلام بر آن لبهای خشکیده
سلام بر آن بدنهای از بین برده شده
سلام بر آن روحهای ربوده شده
سلام بر آن بدنهای برهنه
سلام بر آن گلوهای فوران زننده خون
سلام بر آن اعضای قطعه قطعه شده
سلام بر آن سرهای بالای نیزه رفته
سلام بر آن زنانِ آشکار
سلام به شهیدان
و پس از این سلامها، درود و سلامهای خود را با واژههای مختلف برای امام حسین(ع) بکار میبرد و سپس به شهیدان چنین سلام میدهد:
سلام بر آن بدنهایی که جامه و تجهیزاتشان را به غارت رفته است
سلام بر آن اهل بیت غربتزده
سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان
سلام بر آن دور افتادگان از وطن
سلام بر آن دفن شدگان بیکفن
سلام بر آن سرهای جدا شده از بدن
به جای اشک ریختن، خون میگریم
امام زمان(عج) در فرازی دیگر خطاب به امام حسین(ع) چنین سلام میدهد: سلام کسی که اگر با تو در کربلا میبود، با جانش در برابر تیزی شمشیرها از تو محافظت میکرد و باقیمانده عمرش را برای حفظ تو فدا میکرد و در محضر تو جهاد میکرد و تو را علیه کسانی که بر تو ستمگرانه شوریدند، یاری میکرد و جان و تن و دارایی و فرزند خویش را فدای تو میکرد و [اساساً] جانش فدای تو و اهل بیتش سپر بلای اهل بیت تو بود.
و در بخش دیگر ما نیز همراه حجت خدا حضرت بقیه الله الاعظم(عج) چنین میگوییم: پس اگر زمانه تولد مرا به تأخیر انداخت و تقدیر الهی مرا از یاری تو بازداشت و نتوانستم با محاربان تو بجنگم و با دشمنان تو دشمنی کنم. در عوض، اینک به خاطر حسرت بر از دست دادن تو و تأسف بر مصیبتهایی که تو را گرفتار کرد و از سوزش اندوه نبودن تو هر صبح و شام برای تو شیون میکنم و به جای اشک ریختن، خون میگریم و آنقدر غمناک مینالم تا در اثر سوز جانفرسا و غصه جانکاه جان سپارم.
نظر شما