موضوع بعدی که در این نشست مطرح شد"آینده جنبش تسخیر و اینکه آیا این جنبش در سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا تاثیر گذار خواهد بود یا خیر؟" بود که دکتر ایزدی در پاسخ به این پرسش گفت : بحث این نیست که اینها حتما پیروز می شوند یا خیر. این جنبش با جنبشهای قبلی که در آمریکا شکل گرفته و تک موضوعی بوند مانند تبعیض نژادی، حق زنان، و... تفاوت دارد و آن اینکه جنبش تسخیر ساختار سیاسی و اقتصادی آمریکا را زیر سوال می برد. ممکن است این جنبش موفق نشود، اما کلمه "انقلاب" را مطرح کرده و انقلاب به این معنی نیست که ساختار حاکم بر آمریکا به کلی تغییر کند ، بلکه به این معناست که جنبش تسخیر می گوید ما خواهان برقراری یک دموکراسی واقعی هستیم بحث سرنگونی نظام در آمریکا مطرح نیست. در مصر هم کسانی که به خیابانهای قاهره آمدند نمی گفتند ما نخست وزیر و یا رئیس جمهور نمی خواهیم آنها می گفتند ما مبارک و اطرافیان وی را نمی خواهیم در آمریکا هم همین طور است و جنبش تسخیر نیز می گوید ما این افراد فاسد حاضر در حکومت را نمی خواهیم.
اگر بخواهیم با توجه به جنبشهای قبلی آمریکا در مورد جنبش تسخیر هم پیش بینی کنیم باید بگوییم که حکومت این جنبش را نیز هضم می کند، اما همانگونه که پیشتر گفتم دنیای امروز قابل پیش بینی نیست و همانگونه که در سال گذشته کسی گمان نمی کرد رژیم مبارک سقوط کند ممکن است این جنبش هم آینده نامعلومی داشته باشد. |
فواد ایزدی |
ایزدی افزود : از نظر اشتراک هدف هم اینگونه است که جنبش تسخیر خواستار اصلاح وضعیت موجود در دستگاه های اقتصادی و سیاسی آمریکا و کاهش حضور آن یک درصد در ساختار حکومتی است. حرکت موجود در انقلاب منجر به شکل گیری انقلاب نمی شود چون در انقلاب شما نیازمند یک گروه حداقلی هستید که به اصطلاح "پای کار" باشند و در هر شرایطی حضور داشته باشند و در کنار آن هم نیازمند یک گروه حداکثری هستید که به افکار عمومی و حاکمیت فشار بیاورند، اما در آمریکا هیچ یکی از این دو گروه حداقل و حداکثری آن گونه که باید وجود ندارند و اکثریت جامعه آمریکا آنگونه که باید از جنبش تسخیر حمایت نمی کنند.
نکته ای که نباید آن را فراموش کرد این است که آمریکا در سرکوب جنبشهای اجتماعی چه در داخل و چه در خارج موفق بوده است. برای مثال شما در مورد بحرین، یمن و مصر می بینید که دولتهای این کشورها برای مقابله با مردم از آمریکا کمک می گیرند و یا در سالهای گذشته شما می بینید نیروهای ساواک رژیم طاغوت در کجا آموزش دیده بودند که البته در مورد ایران موفق به سرکوب مردم نشدند. بنابراین احتمال نفوذ حکومت آمریکا در جنبش تسخیر و منحرف کردن آن نیز وجود دارد و اگر ما بخواهیم با توجه به جنبشهای قبلی آمریکا در مورد جنبش تسخیر هم پیش بینی کنیم باید بگوییم که حکومت این جنبش را نیز هضم می کند، اما همانگونه که پیشتر گفتم دنیای امروز قابل پیش بینی نیست و همانگونه که در سال گذشته کسی گمان نمی کرد رژیم مبارک سقوط کند ممکن است این جنبش هم آینده نامعلومی داشته باشد . بر همین اساس می توان گفت این جنبش ممکن است شکست بخورد، اما مطمئنا تاثیر خود را در حکومت و ادبیات سیاستمداران آمریکا خواهد گذاشت برای مثال اوباما در سخنرانی اخیر خود از واژه "یک درصد" استفاده کرد.
"ابوالفتح" نیز در این باره گفت : جنبش تسخیر طیف گسترده ای از مطالب را تحت پوشش قرار می دهد . این جنبش از گروه های مختلفی تشکیل شده که هر یک از این گروه ها، خواسته های متفاوتی از یکدیگر دارند. برخی از این گروه ها از همان ابتدا اعلام کردند که مخالف نظام سرمایه داری هستند، اما قاطبه مردم آمریکا از این شعار حمایت نکردند و ما با توجه به جمعیت حاضر در نیویورک و دیگر شهرها شاهد برگزاری تظاهرات گسترده ای در این شهرها نبودیم . مثلا جمعیت نیویورک تقریبا با جمعیت قاهره یکسان است، ولی ما هرگز در سه ماه گذشته تظاهراتی در نیویورک نظیر آنچه در قاهره بود مشاهده نکردیم و دلیل آن هم این است که مردم آمریکا با این شیوه از اعتراضات موافق نیستند و معتقدند که از طریق انتخابات می توانند نظر خود را اعمال کنند چون سیستم این طور القا کرده که امکان تغییر از طریق دموکراتیک و شرکت در انتخابات وجود دارد.
این کارشناسان حوزه آمریکا در ادامه مقایسه جنبش تسخیر با بیداری اسلامی افزود: اما درباره کشورهای عربی مثلا مصر اینگونه نبود. در مورد مصر برخی از خواسته ها مربوط به بیگانه ستیزی بود، اما در آمریکا و جنبش تسخیر ما چنین چیزی را نمی بینیم. شاید آنها به برنامه ها و سیاستهایی چون جهان گرایی و حمایت از صهیونیسم اعتراض داشته باشند، اما هرگز روحیه بیگانه ستیزی نداشته و خود را دربند یک قدرت خارجی نمی بینند، اما در مصر شاهد بودیم که سیستم حاکم با فرهنگ ملی جامعه در تضاد بودند و هم در بعد دینی و هم بعد اجتماعی و فرهنگی مردم در فشار بودند، اما در آمریکا مردم چنین دیدی را ندارند که اجازه انجام فرایض دینی خود را ندارند. بنابراین اگر ما سه شاخصه "ضدیت با استعمار، ضدیت با استبداد داخلی و خارجی، و تلاش برای کسب هویت ملی" را برای بهار عربی در نظر بگیریم در جنبش تسخیر این سه شاخصه وجود ندارد. البته این موارد در آمریکا وجود دارد، اما برآیند خواسته های مردم آمریکا و جنبش تسخیر این چنین نیستند، بنابراین هدفهایی که جنبش تسخیر دنبال می کند هدفهای براندازانه و تغییر ماهیت آمریکا نیست و باز تاکید می کنم که صرفا اصلاحات مدنظر جنبش تسخیر هست.
اگر سه شاخصه "ضدیت با استعمار، ضدیت با استبداد داخلی و خارجی، و تلاش برای کسب هویت ملی " را برای بهار عربی در نظر بگیریم در جنبش تسخیر این سه شاخصه وجود ندارد. البته این موارد در آمریکا وجود دارد، اما برآیند خواسته های مردم آمریکا و جنبش تسخیر این چنین نیستند بنابراین هدف هایی که جنبش تسخیر دنبال می کند هدفهای براندازانه و تغییر ماهیت آمریکا نیست. |
امیرعلی ابوالفتح |
ابوالفتح افزود : شاید جنبش تسخیر در شعارهای خود از واژه انقلاب استفاده کند، اما نظرسنجی ها، حضور مردم در تظاهرات ها و حمایت عمومی و گروه های حاضر در جنبش تسخیر چنین چیزی ( ایجاد انقلاب ) را نشان نمی دهد. این گروه ها مورد حمایت شدید مردم آمریکا نیستند هر چند در آمریکا انتقادت شدیدی از سیستم حاکم وجود دارد، اما بحث آنها تغییر در روشهایی است که از سوی حکومت ایجاد می شود و نه خود اصل حکومت بنابراین ما نمی توانیم به واسطه جنبش تسخیر منتظر شکل گیری انقلاب در آمریکا باشیم.
جنبش تسخیر به دنبال اصلاحات است و باید بگویم جامعه آمریکا قابلیت تغییر را دارد. زمانی سیاست حاکم بر آمریکا بر اساس تبعیض نژادی و حتی برده داری بود، اما این سیاست تغییر کرد. برای مثال زمانی بود که سیاه پوستان اجازه ورود به کنگره آمریکا را نداشتند و حتی سیاه پوستان در رویاهای خود این مورد را تصور هم نمی کردند که یک سناتور سیاه پوست در سنا داشته باشند و یا آنکه زمانی سیاه پوستان اجازه نشستن در یک صندلی کنار سفید پوستان را نداشتند، اما اکنون وضعیت در ایالات متحده تغییر کرده است و اگر سیستم حاکم بر آمریکا توانایی انجام این تغییرات را داشته باشد شاید آمریکایی که پس از این تغییرات به وجود بیاید آمریکایی قدرتمندتر از آمریکای امروز باشد.
آخرین موضوعی که در این نشست مورد بحث و بررسی قرار گرفت مورد "آسیب شناسی جنبش تسخیر" بود که امیرعلی ابوالفتح در پاسخ به آن گفت : یکی از مهمترین آسیبهای که متوجه جنبش تسخیر هست این مورد هست که جنبش تسخیر یک جنبش یکدست و منسجم نیست.
ما در این جنبش طیفهای مختلفی از مردم با خواسته های مختلف را می بینیم علاوه بر آن گذشت زمان نیز خطر عمده ای هست که جنبش تسخیر را تهدید می کند هم اکنون سه ماه از عمر این جنبش می گذرد و رسانه ها به آن توجه نشان داده اند اما اگر شش ماه یا یک سال از عمر آن بگذرد رسانه ها دیگر آن توجه اولیه را به این جنبش نشان نمی دهد و با توجه به فرهنگ موجود در آمریکا مردم و رسانه ها دیگر به جنبش تسخیر توجهی نخواهند کرد.
نکته دیگر آنکه ممکن است با نزدیک شدن به زمان انتخابات در آمریکا این جنبش با دیگر تحولات داخل این کشور ادغام و در آنها هضم شود. حزب دموکرات بدون شک در پی بهره برداری از این جنبش است و در داخل جنبش هم مطمئنا رهبران و یا گردانندگان آن بی میل نیستند که با حزب حاکم وارد معامله شوند و در ازای یک حمایت انتخاباتی بتوانند به خواسته های خود دست پیدا کنند و اگر چنین شود دیگر جنبش آن ماهیت اصلی خود را از دست می دهد.
ابوالفتح در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است جنبش تسخیر به عنوان یک ابزار انتخاباتی از سوی احزاب آمریکا مورد استفاده قرار بگیرد نیز گفت : با توجه به آنکه جنبش تسخیر از لحاظ اعتقادی به جناح چپ حزب دموکرات نزدیک است امکان آن وجود دارد که در انتخابات مورد استفاده قرار بگیرد برای مثال چندی پیش سخنرانی خانم "میشله بکمن" توسط جنبش تسخیر به هم زده شد یعنی این برنامه چه از روی عمد انجام شده باشد چه غیر عمد، به حزب دموکرات کمک کرده است.
برای تی پارتی هم تقریبا همین اتفاق افتاد. تی پارتی زمانی که ظهور کرد بسیاری اعتقاد داشتند که ممکن است یک حزب و یا جریان سومی در آمریکا به وجود بیاید اما این جریان هضم و تبدیل به یک جریان در داخل حزب جمهوریخواه شد این برنامه ممکن است برای جنبش تسخیر نیز رخ دهد. البته این نکته را نیز بگویم که بنیانگذاران اصلی جنبش تسخیر به شدت با تعامل با حکومت مخالف هستند، اما بدون بدنه و بدون حمایت مردم این گروه کوچک نمی تواند کاری از پیش ببرد بنابراین به نظر من مهمترین چالشی که جنبش تسخیر با آن روبرو است و یا به عبارت دیگر مهمترین آسیبی که این جنبش را تهدید می کند آن است که آیا در انتخابات آتی آمریکا از این جنبش استفاده ابزاری می شود یا نه علاوه بر آن با توجه به اینکه انجام فعالیتهای سیاسی در آمریکا هزینه بسیار بالایی دارد از دست دادن حمایت مردمی می تواند منجر به مرگ یک جنبش شود.
موضوعی که باید در ایالات متحده رخ بدهد تا جنبش تسخیر به نتیجه برسد بحث بیداری است ، در کشورهای عربی این بیداری صورت گرفته اما در آمریکا چنین اتفاقی رخ نداده و بنابراین تا زمانیکه مردم آمریکا بیدار نشوند نمی توان آینده روشنی را برای جنبش تسخیر پیش بینی کرد. |
فواد ایزدی |
دکتر ایزدی نیز در خصوص "آسیب شناسی" جنبش تسخیر گفت : نباید این نکته را فراموش کنیم که میان خواسته های این جنبش با خواسته های اکثریت مردم آمریکا تفاوت وجود دارد. برای مثال بحث مخالفت با جنگ، شاید افراد حاضر در جنبش تسخیر خواهان پایان جنگ و مخالف جنگ افروزی باشند، اما اکثریت مردم آمریکا لزوما مخالف جنگ نیستند. یا بحث انقلاب شاید اکثریت افراد حاضر در جنبش خواهان انقلاب باشند، اما اکثریت مردم آمریکا خواهان انقلاب نیستند.
نکته دوم آنکه اگر جنبش تسخیر خواهان رشد و توسعه است باید نکاتی را مد نظر قرار دهد، ابتدا آنکه این افراد باید بتوانند پیام خود را به گوش سایر مردم آمریکا و همچنین مردم جهان برسانند این اتفاق هم اکنون نمی افتد چون صرف نظر از پوششی که در مورد این جنبش صورت می گیرد خود افراد حاضر در جنبش می گویند اگر می خواهید از اخبار صحیح جنبش مطلع شوید به جنبش ملحق شوید چون جنبش اعتقاد دارد که رسانه های اصلی آمریکا در دست همان یک درصدی است که این جنبش با آن سر جنگ دارد . به عبارت دیگر مشکل اصلی این جنبش آن است که رسانه ندارد. البته جنبش تسخیر از رسانه های کوچکتر و شبکه های اجتماعی استفاده می کند، اما رسانه ای معتبر که در دنیا شناخته شده باشد در اختیار این جنبش نیست به عبارت دیگر قانون آزادی بیان برای جنبش تسخیر اجرا نمی شود.
موضوع دیگر آنکه این جنبش مشکل مالی دارد. شما اگر بخواهید در آمریکا به طور جدی وارد فعالیتهای سیاسی شوید باید به منابع عظیم پول وصل باشید . برای مثال هزینه انتخابات 2008 آمریکا پنج هزار میلیون دلار بود و پیش بینی می شود که هزینه انتخابات سال آتی آمریکا بین هفت تا هشت هزار میلیارد دلار باشد. بنابراین جامعه آمریکا جامعه ای است که برای انجام فعالیتهای سیاسی باید پول زیادی داشته باشید و تا پول نداشته باشید نمی توانید با دو حزب دموکرات و جمهوریخواه وارد رقابت شوید.
و به دلیل این مشکلات ساختاری آینده چندان روشنی را نمی توان برای جنبش تسخیر متصور شد. اما نکته ای که باید آن را بگویم این است که مباحثی که توسط جنبش تسخیر مطرح می شود مانند مشکلات اقتصادی، بیکاری و ... مواردی هستند که مردم آمریکا با آن روبرو هستند شاید این مردم در انتخابات به حزب جمهوریخواه رای بدهند، اما با مشکلات اقتصادی مواجه هستند بنابراین موضوعی که باید در ایالات متحده رخ بدهد تا جنبش تسخیر به نتیجه برسد بحث بیداری است، در کشورهای عربی این بیداری محقق شده، اما در آمریکا چنین اتفاقی رخ نداده و بنابراین تا زمانیکه مردم آمریکا بیدار نشوند نمی توان آینده روشنی را برای جنبش تسخیر پیش بینی کرد.
------------------------
گزارش : عبدالحمید بیاتی
نظر شما