مهدی گلمحمّدی مدیر انتشارات گلمحمّدی شهر مشهد که از آشنایان غلامرضا بروسان و همسرش الهام اسلامی نیز بوده است، در سفر کوتاهش به تهران با حضور در خبرگزاری مهر درباره این دو شاعر که به تازگی در یک حادثه رانندگی جان خود را از دست دادهاند، به خبرنگار مهر گفت: زندهیاد بروسان دوستان نزدیک زیادی داشت که آنها بهتر میتوانند درباره خلوت این شاعر سخن بگویند و من میخواهم از این منظر بحث را آغاز کنم که دو شاعر قربانی شدند تا بقیه بروسانها و اسلامیها دیده شوند.
وی ادامه داد: برخی از شاعران شعرشان کوششی است و برخی جوششی. برخی شاعر متولد میشوند و برخی بعد از تولد شاعر میشوند؛ اما مرحوم بروسان شاعر به دنیا آمده بود و کارهایش هم جوششی بود. در کارهای او روح شاعرانه موج میزند.
مولف «کوتاه چون عمر» با اشاره به اینکه برای ماندگار شدن یک شاعر گاه چند تک بیت کافی است، بیان کرد: گاه چند تک بیت و مصرع هم برای ماندگار شدن یک شاعر کافی است و همین آثار میتواند به اندازه یک دیوان تاثیر داشته باشد. در آثار بروسان شعرهایی دیده میشود که نشان از لطافت روح او دارد و به اندازه یک دیوان مفهوم در آنها نهفته شده و همین اندازه برای جاودانگی یک شاعر کافی است.
گلمحمّدی افزود: جامعه شعری ما با از دست دادن بروسان و همسرش، دو قربانی داد و آیا این کافی نیست برای اینکه آنهایی که ماندهاند را جدیتر بگیریم؟ اگر مبالغی که برای مراسمهای مختلف پس از درگذشت این دو شاعر هزینه شد در زمان حیاتشان خرج حمایت از آثارشان کرده بودیم، بهتر نبود؟ آیا مسئولانی که به مراسمهای درگذشت آنها آمدند حاضر بودند در زمان حیاتشان بدانها کمک کنند؟ آیا حاضر بودند در مجالس شعرخوانیشان شرکت کنند؟ مرگ روزی گریبان همه ما را خواهد گرفت؛ اما بهتر نیست قبل از اینکه برای دیگران هم دیر بشود به فکر آنها باشیم؟
مدیر انتشارات گلمحمّدی با تاکید بر اینکه ما جوانان خوش آتیهای در زمینههای فرهنگی داریم، عنوان کرد: لازم است از همه این استعدادها حمایت شود آنهم قبل از اینکه دیر شود. خیلی از شاعران جوان با هزینه شخصی و مشقت زیاد کتابهایشان را چاپ میکنند آن وقت همه ما منتظر مینشینیم که یک نسخه امضا شده از آن را برایمان هدیه بیاورند و حتی حاضر نمیشویم برویم چند نسخه از کتابشان را بخریم و به دیگران هدیه کنیم تا از این راه به فروش کتابشان کمک شود.
وی تاکید کرد: ما شاعران خوشآتیهای داریم ولی چگونه قرارست اینها اخوانها و نیماهای آینده شعر ما باشند؟ چه کسی به آنها کمک میکند؟ چگونه درصدد حمایت از آنها هستیم؟ این کمکها، لزوما کمک مالی نیستند بلکه حمایت معنوی خیلی مهمتر است؛ باید فضایی ایجاد شود که شاعران جوان هم دیده شوند و جدی گرفته شوند.
مولف «کوتاهترین بلند» با ذکر مثال حاضر شدن حضرت رسول با نزدیکترین و عزیزترین اعضای خانوادهاش در ماجرای مباهله، توضیح داد: در مراسم بروسان احساس کردم این تصادف هم شباهتی به آن مباهله داشته است و بروسان هم با عزیزانش به قربانگاه رفت.
گلمحمّدی یکی از سوگنوشتههایش درباره بروسان را اینگونه قرائت کرد: گفتی، باورمان نشد / خواندی، باورمان نشد/ سرودی، باورمان نشد / چاره همین بود / باید میرفتی/ تا باور کنیم/ پاییز است.
وی همچنین با گلایه از دفن نشدن پیکر بروسان در مقبرهالشعرای مشهد، گفت: میگویند هیئت امنای مقبرهالشعرا گفتند ما این شاعر را نمیشناسیم و آنقدر مطرح نبوده که در اینجا به خاک سپارده شود.
وی در اعتراض به این تصمیم شعر کوتاهی به زندهیاد بروسان تقدیم کرد: میگویند مقبرهالشعرا جای تو نیست / چه باک / مقبرهالشعرا جایی است که تو باشی / آنجا مقصدالشعراست.
وی در ادامه گفت: یک شاعر زندگی نمیکند و شعر نمیسراید که پس از مرگش به مقبرهالشعرا برود، این خواست دوستدارانش بود که او آنجا دفن شود. حالا که او نیست کتاب شعرهایش پرفروش شود، دیگر چه فایدهای دارد؟ ما نگران شعرهای نسروده او هستیم. البته مرگ حق است ولی ایکاش هر کس در هر جایی که هست تا دیر نشده، وظیفهاش را درست انجام دهد.
این شاعر در ادامه صحبتهایش به قرائت چند شعر کوتاه برای بروسان پرداخت:
گفتهام دوستانت / سند مقبرهالشعرا را برایت بیاورند / به رقص درآوردن مردگان با شعر جرم است.
یک شعر دیگر که با یاد رضا بروسان تقدیم به دوست صمیمیاش جواد کلیدری شده است نیز از این قرارست:
دیوان حافظم / جا مانده است روی طاقچه دیوار
به جواد بگویید / برایم بفرستد
میخواهم فالی بزنم / شاید فریادرسی...
و همچنین شعر دیگر اینگونه است که:
مرا شاعر به خاک بسپارید
دوست دارم گورکن / شهرتی برای خود دست و پا کند
دوست دارم مرد حکاک / خیال کند نام مرا بر بیستون نقش میزند
دوست دارم جوندگان / بدنم را شاعرانه بجوند.
نظر شما