به گزارش خبرنگار مهر، سنگینی شرایط دشوار پس از عملیات کربلای 4 ضرورت انجام عملیات دیگری را ایجاب می کرد. عملیاتی که پیروزی آن تضمین شده باشد و ضمنا از جنبه نظامی و سیاسی بسیار ارزشمند باشد.
ناحیه مرزی استراتژیک شلمچه در منطقه شمال غربیخرمشهر واقع شده که از جنوب با اروندرود، از شمال با منطقه عمومی اهواز و از غرب با مرزهای بین المللی ایران و عراق، محصور شده است. وجود اروندرود در جنوب آن، دریاچه ماهی و جزایر بوبیان، ویژگی نظامی خاصی را در این منطقه به وجود آورده است و به خاطر نزدیکی جغرافیایی آن با شهر صنعتی بصره، از نظرکارشناسان نظامی، دارای اهمیت فوق العاده ای بوده است.
ارزشمند ترین منطقه موجود، شلمچه بود که دشمن در آن مستحکم ترین مواضع و موانع را داشت، به طوری که عبور از آنها غیر ممکن به نظر می رسید و با توجه به اصول نظامی شناخته شده و محاسبات کمی، ضریب موفقیت بسیار ناچیز بود به همین دلیل تضمین پیروزی از سوی فرماندهان عملیات را غیر ممکن می ساخت. با وجود این ضرورت غیرقابل انکار ادامه جنگ در آن موقعیت و لزوم تسریع در تصمیم گیری پس از عملیات کربلای 4 سبب شد که صرفا برای انجام تکلیف و با امید به نصرت الهی، تمامی نیروهای خودی اعم از رزمنده و فرمانده برای عملیات بزرگ کربلای 5 آماده شوند.
هنگام انتخاب منطقه عملیات کربلای 5، آنچه اوضاع را پیچیده تر می کرد، این بود که تنها انجام یک عملیات نمی توانست موثر باشد و از سوی دیگر عملیات باید با پیروزی توام باشد. همچنین سرعت عمل نیز نقش تعیین کننده ای در این عملیات داشت.
دشمن با توجه به اهمیت منطقه، زمین شرق بصره را مسلح به انواع موانع و استحکامات کرده بود و با رها کردن آب در منطقه، انجام هرگونه عملیاتی را غیر ممکن ساخته و فضای امنی را برای خود به وجود آورده بود تا بتواند حرکت هر نیروی مهاجم را قبل از دستیابی به خط اول خود سرکوب کند.
رزمندگان سپاه اسلام در مرحله اول عملیات، با هجومی مرگبار وغافلگیرانه به قلب دشمن، در تاریخ فردای آن روز، شلمچه را آزاد کردند و با گسترش عملیات خود، هر لحظه فاصله خود را با شهر بصره کم میکردند به طوری که صدای شلیک مسلسلها مردم شهر را سراسیمه به خیابانها سرازیر کرد.
در دومین مرحله این عملیات، رزمندگان اسلام با عبور از موانع ایذایی و بسیار محکم، هجوم سنگینخود را علیه مواضع دشمن شروع کردند که پاسگاه های شلمچه، بوبیان و کوت سواری در این هجوم، آزاد شدند. رزمندگان اسلام با هجوم دیگری چندین کیلومتر از جاده آسفالته شلمچه ـ بصره را آزاد کردند و به عمق مواضع دشمن نفوذ کرده، خود را به دژ فولادین بصره رساندند.
این دژ توسط کارشناسان خارجی احداث شده بودکه دارای خاکریزهای مثلثی، هلالی، سنگرهای مستحکم بتونی وموانع ایذایی سنگین بود و ساخت آن پنج سال طول کشیده بود. اولین خط دفاعی دشمن دژی بود که در یک سمت آن سنگرهای بتونی برای استراحت نیرو و در سمت مقابل، سنگرهای دیده بانی و تیربار با مهمات آماده و سنگرهای تانک احداث شده بود. این دژ، دشمن را از موقعیت ممتازی برای اشراف و تسلط کامل بر منطقه برخوردار می کرد. در پشت خط اول چند موضع هلالی شکل احداث، که قطر هر یک به 300 تا400 متر و ارتفاع آن به پنج تا شش متر می رسید.
دومین خط دشمن به فاصله 100 متر از خط اول و به موازات آن احداث و سیل بندی بود به عرض 205 و ارتفاع چهار متر که دارای موضع پیاده، کانال مواصلاتی و مواضع تانک بود. این سیل بند از جنوب جاده شروع می شد و به سمت اروند ادامه داشت.
سومین خط دشمن، خاکریزی بود به موازات خط دوم و دارای مواضع پیاده و تانک که در جلوی آن کانال متروکه ای به عرض چهار و عمق دو متر احداث شده بود. چهارمین رده دشمن در پشت نهر دوعیجی قرار داشت و شامل نهر، دژ و چندین موضع هلالی پی در پی، که بر توانایی دشمن برای مقابله و دفاع می افزود.
پنجمین رده دشمن در پشت نهر جاسم قرار داشت. ضمن آنکه در حد فاصل خط چهارم و پنجم، قرارگاه دشمن، خصوصا قرارگاه تاکتیکی سپاه سوم (مقر فرماندهی لشکر11)، دارای مواضع مستحکمی بود و پدافند مستقل داشت. پس از خط جاسم تا کانال زوجی، مرکز توپخانه، لجستیک و عقبه لشکر 11 قرار گرفته بود و رده ششم و هفتم دشمن شامل کانال زوجی و مثلثی های غرب کانال زوجی بود. در منطقه شلمچه، دشمن زمین را به شکل پنج ضلعی درآورده بود که از استحکامات بسیار پیچیده ای بر خوردار بود.
در این عملیات، گارد ریاست جمهوری عراق با فرماندهی صدام به منطقه اعزام می شود وبی درنگ پاتکهای سنگین خود را آغاز می کند اما هر بار با تحمل شکستهای سنگین وادار به عقب نشینی می شود. در مرحله سوم عملیات، رزمندگان اسلام از کنار اروند به مواضع دشمن در محور نهر جاسم هجوم برده، یگانهای سر در گم دشمن را در عملیات گاز انبری گرفتار کرده و تعدادی از آنها را کشته یا زخمی میکنند و با عبور از نهر جاسم و تسلط بر پلهای ارتباطی، به عمق مواضع دشمن نفوذ می کنند.
نتایج عملیات
عبور از موانع نفوذ ناپذیر دشمن در شرق بصره و حضور در حومه این شهر به گونه ای اهمیت یافت که متعاقب این عملیات موقعیت سیاسی و نظامی عراق تضعیف شد و در نتیجه حملات گسترده این کشور به مراکز اقتصادی، صنعتی و مسکونی ایران بار دیگر آغاز شد. همچنین اوضاع جبهه های نبرد به سود قوای نظامی ایران تثبیت شد و سپاه پاسداران یکی از ارزنده ترین تجارب نظامی خود را کسب کرد.
در این عملیات دشمن تلفات فراوانی را به جان خرید به گونه ای در خلال این عملیات بیش از 80 فروند هواپیما، 700 دستگاه تانک و نفربر، 250 قبضه توپ صحرایی و ضد هوایی، صدها قبضه انواع ادوات نیمه سنگین، یک هزار و 500 دستگاه خودرو، 400 دستگاه انواع ادوات مهندسی و رزمی و مقدار زیادی سلاح سبک و مهمات منهدم یا به غنیمت گرفته شد و از سوی دیگر در این عملیات 81 تیپ و گردان مستقل دشمن منهدم و 24 تیپ و گردان مستقل نیز آسیب کلی دیدند و تعداد 40 هزار نفر کشته یا زخمی و 270 نفر نیز اسیر شدند.
بازتاب عملیات کربلای 5
شکستن خطوط و استحکامات و پیشروی در شرق بصره، توانایی ها و قابلیتهای نظامی عراق را بار دیگر زیر سؤال برد، چنانکه روزنامه آبزِرِور چاپ پاریس به نقل از کارشناسان غربی نوشت: «برای اولین بار از آغاز جنگ تاکنون، ناظران و کارشناسان غربی در مورد امکانات دفاعی عراق دچار تردید شده اند.»
همچنین تاکید بر توانایی نظامی ایران، بخشی دیگری از تحلیلهای ارائه شده در رسانه های خبری بود، چنان که رادیو بی. بی. سی در تحلیل در همین زمینه، با توجه به تجربه سپاه در عملیات فاو و عبور از رودخانه اروند، ضمن اشاره به عبور از منطقه آب گرفتگی و کانال پرورش ماهی در عملیات کربلای 5 گفت: «موفقیت ایران در عبور از دریاچه ماهی، یک بار دیگر توانایی ایران در عبور از آبراه ها را نشان می دهد.»
هفته نامه نیوزویک نیز ضمن تاکید بر پیروزی ایران در عملیات کربلای 5، بر شرایط پیروزی ایران بر عراق اشاره کرد: «تهاجم ایرانیها در نزدیکی بصره، حداقل یک چیز را در خصوص جنگ ایران و عراق تغییر داده و آن این مساله است که برای اولین بار طی چند سال گذشته، این احتمال را که یک طرف حقیقتا بر دیگری پیروز شود، مطرح ساخته است.»
نظر شما