به گزارش خبرنگار مهر، روحیه آسمانی داشتن نعمتی الهی است، که خداوند هستی آن را با بازیگری هنرمندانه درخت به آفرینش بخشیده است.
نبض قدرتی سبز، به رویش عظیم وابسته است، که این نیز از برکت پر تپش نبض درخت است.
سیر انفس در فلک الفلاک دلها، به عطر ترنم انگیز وجودی او وابسته است، آن هنگام که در تبلور خاطر خویش، گیسوان معطر را آبستن دردهای مردمی می کند، که از کنارش گاهی بی تفاوت می گذرند.
برخواستن وحیات دلپذیر را یافتن، از سر انگشت مقاومت او در هنگامه برخاستن، از دل خاک است که او همیشه توانمندی حیرت انگیزش را بر آستانه روییدن به تصویر می کشاند.
آن اندازه بر صحنه دل نقش نمایی دارد، که خوش ذوقی را به سخن می آورد:
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
براستی حقیقت هم همین است، که سنخیت میان درخت و انسان در تمام ادوار زمانی بوده است و خواهد بود که این امر به واقع در قرابت میان انسان و درخت است.
رگ های حیاتی اش، ضرب آهنگی از آفتاب هستی است، که هنگامه بهار، فصلی از رشد و بالندگی را همراه خود می سازد.
رهگذران در میان برگ های افتاده او و خش خش ضربان آهنگ این افتادگان، با خود از سبد داشته های ایثار و گذشت می گویند.
به واقع هر ورقش دفتری است این عالم هستی و درخت در دل این خلقت لایتناهی با ریشه هایی عمیق و نهفته در دل خاک به افراد هستی ریشه دار بودن و عمق ورزیدن را می آموزد که جریان داشتن، در مسیر زندگی خود باور شدن دانایی است.
جهانی به وسعت درخت، در درخت خلاصه شده است، خلاصه ای از عشق ورزیدن و دل خرج کردن ،شاخه های با عظمتش گواه دستانی پر تواضع از پر باری صبر و ماندگاری است، که اگر غیر این بود، رسالت درخت بی نتیجه می ماند.
رصد کردن و از بالا دیدن و کوچکی خرج کردن، هنر مردان زیرک و آگاه است که درخت بی ادعا آن را به خواستارش می آموزد.
زندگی در خوب دیده شدن، برانداز بودن و ماندگار تا همیشه ماندن است و قد قامت کشیده ای که درخت نامیده می شود، در صحنه بازیگری خوب دیده می شود و بازیگری را به تمامیت هنری اش تمام می کند.
نگاه انداختن به درخت تاکید رسول آخرین بود، که این دلیل بر ادعای حقیقت نهفته از عظمت خدا در بستر عظمت درخت است.
موجودی که سنخیتش را با آفتاب ، باران وخاک محفوظ می دارد، عمقی از بزرگی ریشه دار و با حوصله...
قدردان این نعمت الهی باشیم...
نظر شما