به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" ، دكتر سيد حسين نصر، استاد مطالعات اسلامى دانشگاه جورج واشنگتن، پيامي براي همايش " عرفان ، اسلام و انسان معاصر " نكوداشت شيخ شهاب الدين سهروردي ارسال كرد كه متن پيام را دكتر شهين اعواني قرائت كرد. متن پيام به شرح ذيل است :
بسم الله الرحمن الرحيم
براي اين بنده باعث نهايت خرسندي است دانشجويان عزيز كه بخش اساسي جامعه آينده ايران را تشكيل مي دهند به برگزاري بزرگداشت يكي از درخشانترين ستارگان آسمان معرفت مبادرت ورزيده اند. هنگامي كه در سال 1337 حقير افتخار يافت در دانشگاه تهران در گروه فلسفه شروع به تدريس كند حتي نام سهروردي بين دانشجويان اين رشته معروف نبود چه رسد به افكار او. لكن چاپ آثار او و مخصوصا رسائل فارسي بسيار زيباي شيخ اشراق كه اينجانب توفيق چاپ علمي آن را براي اولين بار يافت و نيز تدريس افكار او به تدريج آوازه شهرتش را گسترش داد مخصوصا بين دانشجويان جوان آن دوران كه خود اكنون از اشاعه دهنده افكار اين حكيم بزرگند. امروزه خوشبختانه همگان از اهميت اين حكيم عظيم الشان برخوردارند و انديشه او در بسياري از محافل فكري و فلسفي حتي خارج از حوزه هاي سنتي علمي دنبال مي شود.
سهروردي واقعا شهابي بود كه براي چند صباحي آسمان حكمت و فلسفه اسلامي را طي حيات كوتاهش منور ساخت. لكن گرچه زندگي خاكي او كوتاه بود و با فاجعه رقت بار قتلش در حلب دور از وطن او پايان يافت و او شهيد راه معرفت شد، افكارش از شهاب به خورشيدي مبدل شد كه طي هشت قرن اخير پرتو آن افق فكري و فلسفي ايران و بخش اسلامي شبه قاره هند و بلاد عثماني و مخصوصا تركيه فعلي را منور ساخته و نفوذ انديشه اش حتي در فلسفه يهودي و مسيحي در غرب و برخي از شاخه هاي تفكر هند و در شرق سرايت كرد.
شيخ شهاب الدين مكتبي نوين در فلسفه اسلامي تاسيس كرد كه به بركت شروح شارحان مهمي مخصوصا شمس الدين شهرزوري و قطب الدين شيرازي در ايران و بسياري ديگر از بلاد اسلامي اشاعه يافت و بزرگاني در فلسفه را در اعصار بعدي از جلال الدين دواني و غياث الدين منصور دشتكي و ابن تركه اصفهاني گرفته تا ميرداماد و ملاصدرا بسياري از حكماي دو قرن اخير از حاجي ملاهادي. سهروردي چند ميراث مهم از خود به جاي گذاشت كه نه فقط از لحاظ فلسفي صرف بلكه از جهت فرهنگ عمومي اين مرز و بوم براي ايرانيان كه شوق اصيل در وجودشان تجلي داشته و دارد اساسي است. اولا او بين حكمت يوناني و خسرواني ايران باستان در دامن حكمت ايماني و قرآني آشتي بخشيد و وحدتي عقلاني بين فرهنگ فلسفي ايران باستان و ايران اسلامي به وجود آورد. ثانيا او در انديشه را به سوي ذوق و اشراق باز كرد و تلفيقي بنيادي بين حكمت بحثي و ذوقي پديد آورد. ثالثا او بار دگر جامعه اسلام را خاطرنشان ساخت كه حكيم و فرزانه واقعي كسي است كه نه فقط فكرش از لحاظ فلسفي تعليم ديده بلكه روح و روانش نيز پالايش يافته و حكمت در تمام وجودش و نه فقط به صورت انتزاعي در فكرش تحقق يافته است. او همگان را متذكر شد كه دانش در بالاترين سطح بايد با اخلاق توام باشد و اعلي مرتبه فلسفه از آن حكيمي است كه متاله است يعني خداگونه به معناي آراسته شدن و تخلق به اخلاق الهي و صفات حميده كه در اصل متعلق به حق است و در روح و فكر حكيمي كه از راه تزكيه نفس خود ار مستحق و آماده دريافت فضايل معنوي كرده است تجلي مي كند.
اگر حتي اهميت فوق العاده اسلوب ادبي آثار سهروردي و سهم او را در به كمال رساندن نثر فلسفي فارسي و خدمات او را در توسعه علم منطق و شناخت شناسي و جهان شناسي و فرشته شناسي و الهيات محض به كنار بگذاريم باز همان چند نكته اي كه در بالا ذكر شد كافي است كه امروزه كه جامعه ايران آنقدر احتياج به آميختن علم و اخلاق دارد به بزرگداشت اين نابغه حيرت آور در عالم انديشه و معرفت بپردازيم.
از درگاه خداوند منان مسالت دارد كه اين گردهمايي با موفقيت تمام برگزار شود و نتيجه اين مساعي توجه بيشتر دانشجويان عزيز ايراني به ميراث بسيار غني فكري خود باشد و نمونه حيات و افكار سهروردي آنان را در دنبال كردن تفكر اصيل توام با اخلاق و معنويت يار و رهنما باشد.
نظر شما